علی ضیاء که به زعم بسیاری، حتی در زمینه اجرا در تلویزیون با استانداردهای لازمِ این
مقوله برای مخاطب آشنا نیست و سبک و سیاق اجرایش در سطح برنامه های گروه سنی نوجوانان
است بعضاًٌ در حوزه هایی ورود پیدا میکند که اصلا در صلاحیت، توانایی و حیطه کاری
وی در صدا و سیما نیست و گاهی مانند همین اظهارنظر پیرامون پنالتی های بازی اخیر
آنچنان روی آنتن زنده ایجاد شبهه میکند که بجای رد این شایعه خنده دار آن را مبهم
و حساس جلوه داده و بدین صورت مخاطب را دچار شک و تردید می سازد ، کاری که دقیقاً
خلاف رسالت رسانه است چرا که رسانه ها وظیفه اطلاع رسانی و شفاف سازی موضوعات را
برعهده دارند اما حق ندارند آنتن زنده تلویزیونی با اینهمه مخاطب را در راستای
ایجاد شبهه یا حاشیه سازی استفاده کنند .
البته
بنظر می رسد تنبیهات سال گذشته صدا و سیما و ممنوع التصویر شدن این مجری حاشیه ساز
که حالا چیزی بیش از چندصدهزار نفر را درفضای مجازی به جان یکدیگر انداخته کارساز
نبوده و پس از جنجال و توهین کودکانه وی به پرویز مظلومی که با عذرخواهی و وساطت
بزرگان ختم به خیر شد این بار اقدام شگفت انگیز این مجری تلویزیون در پیگیری یک
ماجرای فوتبالی و آنهم خط قرمزی چون تبانی در بازی استقلال و اصرار بر لب خوانی
داور و مهدی رحمتی و بحث با کارشناس داوری سر اینکه لب خوانی چیز دیگری میگوید
چیزی جز حماقت نیست، مخصوصا برای کسی که یکبار طعم حماقت خود را چشیده و حتی بخاطر
آن از کار هم بیکار شده و صدهاهزار نفر را نیز در شبکه های اجتماعی به جان یکدیگر
انداخته است و نشان داده این بار با پدیده نوظهوری طرفیم ، پدیده ای که اسمش را
میگذارم «ضیائیسم ! » و بدون شک سردمدار این مکتب نوظهور کسی نیست جز علی ضیاء ،
کسی که بدون دانش و تخصص فوتبالی در این زمینه اظهار نظر میکند و آنقدر در
کارشناسی و لب خوانی پیش می رود که حتی برنامه نود و فردوسی پور را هم پس می زند
تا ثابت کند هنوز هم می شود آنتن زنده را با شامورتی بازی و لودگی پیش برد و صدها
هزار کاربر شبکه های مجازی را به جان هم انداخت و آخرش یک ماه ممنوع التصویر شد و
دوباره به آغوش تلویزیون بازگشت و باز هم روز از نو و روزی از نو !!! نتیجه اینکه
امیدواریم صدا و سیما بعنوان یک سازمان مردم محور اقدام عاجلی در رابطه با این
موضوع و بویژه پدیده «ضیائیسم »بکار بندد تا دیگر شاهد چنین مسائل تاسف باری در
رسانه ملی نباشیم .