عادل فردوسی پور بی تردید بهترین و محبوب ترین مجری رسانه ملی است و همه ما از هواداران پر و پا قرص او. به هزار دلیل کارش را دوست داریم و از برنامه اش لذت می بریم اما این دلیل نمی شود که او نقص نداشته باشد و کمال مطلق باشد. برای مثال همین برنامه دوشنبه شب عادل با حضور علی فتح الله زاده و محمدحسن انصاری فرد ، یکی از اجراهای ضعیف این مجری توانمند بود. او در بحث با علی فتح الله زاده کم آورد و دقیقا اسیر لفاظی این مدیر پیشین آبی ها شد.
فارغ از اینکه بی شک علی فتح الله زاده یکی از موفقترین مدیران دو دهه گذشته استقلال بوده و توانسته عملکرد مثبتی از خود به نمایش بگذارد و خیلی صریح می توان گفت در نتیجه گیری از همه مدیران قبل و بعد از خود موفق تر بوده است و دوره طولانی مدیریتش همیشه با اقبال عمومی روبرو بوده است اما نمی توان ابهام ها در گفتار و آثار به جا مانده از مدیریتش را هم نادیده گرفت. اینجا اما بحث درباره عادل است.
مجری 90 که در فصل جدید برنامه اش ، خیلی سعی کرده گام به سوی روزنامه نگاری تحقیقی بردارد. کاری که در تمام دنیا رایج است. چيزی شبیه به توفانی که چند ماه قبل نشریات انگلیسی با سام آلاردایس اجرا کردند و توانستند سرمربی تیم ملی انگلستان را به زیر بکشند. او در همین فصل گام هایی هم برداشته. مثلا ماجرای لباس های تیم ملی که البته در بخشی از اطلاعات ارائه شده ، موفق ظاهر شد اما اینکه همه ماجرا فقط همان بود یا لایه های دیگر این ماجرا را هم باز کرده است ، پرسش هایی هستند که بی پاسخ ماندند.
یا مثلا برنامه ای که برای فروش بلیت های انیترنتی بازی های فوتبال داشت. این بار اما می خواست بدهی های به جا مانده از استقلال و پرسپولیس را مرور کند و احتمالا به یک جمع بندی برسد . جمع بندی اینکه نظام مدیریتی استقلال و پرسپولیس اشتباه است که مدیری مثل علی فتح الله زاده می تواند این همه تعهد ایجاد کند.
او اما در شرایطی رودرروی فتح الله زاده نشسته بود که کاملا مشخص بود هیچ مطلاعه قبلی درباره آنچه حاجی فتح الله آبی ها می گوید ، نداشته و خیلی از واژه های مدیر پیشین استقلال برایش تازگی داشت. این قدر تازه که وقتی از سوی فتح الله زاده تهدید به شکایت شد ، کاملا برنامه از دستش در رفت.
فردوسی پور که همیشه در ورود به برنامه های مدیریتی مشکل دارد و اصلا این شکل برنامه های چالشی برایش کابوسی می شوند ، این بار از همیشه اش ناموفق تر بود چون کاملا برابر فتح الله زاده دست هایش به نشانه تسلیم بالا بود. این قدر غرق در برنامه شده بود که حتی نمی توانست از گفته های ضد و نقیض فتح الله زاده استفاده کند و سئوالی جدید از او بپرسد. برای مثال فتح الله زاده تاکید داشت استقلال و پرسپولیس اصلا دولتی نبوده اند و مدیریت شان خصوصی بوده . بعد به صراحت بارها گفت که باید نیمی از هزینه های تیم را وزارت ورزش می پرداخته که پول نداده است.
اینکه چطور باید دولت به تیمی که مالکیتش را داشته و به قول مدیر آبی ها خصوصی اداره می شده ، پول می داده ؟ حداقل نکته ای بود که می شد درباره اش از مدیر پیشین آبی ها پرسید. اینکه بدهی 3 میلیارد تومانی تیم در سال 89 بنا به گفته خود مدیر تیم به یکباره چطور در5 ماهه اول 93 به رقم 40 میلیارد تومان رسیده است که البته به گفته این مدیر 13 میلیارد تومانش هم بدهی مالیاتی بوده اند، ابهام هایی بود که باید درباره شان سئوال می پرسید اما عادل که به نظر می رسید بدون مطالعه و تنها با اتکا با پیامک هایی که از بیرون استودیو برایش می آمدند داشت با عجله اظهار نظر می کرد ، این برنامه را با شباهتی بی نظیر به سبک اجراهای با اطلاعات کم نسبت به موضوع بهرام شفیع که مدام می گوید:«می گویند یکی گفته ...» پیش برد و این گونه بود که فتح الله زاده دانسته چشم به دوربین می دوخت و همه چیز را تکذیب می کرد. چون سندی ارائه نمی کرد و درباره چیزهایی می گفت که فردوسی پور حتی نمی دانست چه هستند. واقعیت دارندیا اصلا ندارند!
مثلا وقتی علی فتح الله زاده سندی از زمین شهری درباره پایان کار مجموعه ناصر حجازی گفت و نامه را به فردوسی پور نشان داد ، او حتی از این مدیر نپرسید که چرا در این دو دهه که بیشتر از نصفش را مدیر این تشکیلات بودی و این مجموعه را بزرگترین دستاورد مدیریتی ات می دانی ، پروژه را به مرحله پایان کار نرساندی و سندش را نگرفتی که دیگران ناچار به گرفتنش باشند. مگر می شود بزرگترین دستاوردت را که هر بار از این تیم رفتی ، برایت جنجال ساخته ، این قدر ساده رهایش کنی؟
عادل شاید نیاز به این دارد که میزگردهایش را با مطالعه بیشتر ، کار تحقیقی بیشتر و حتی به صورت ضبطی - تولیدی برگزار کند تا اینگونه در حین اجرای زنده ، استرس تایم برنامه اش را نداشته باشد. چیزی که فتح الله زاده تکنیکش را یاد گرفته و با کشتن وقت برنامه ، عملا هر بار عادل را تبدیل به یک بازنده مطلق می کند. براستی این مجری محبوب اگر قرار باشد باز هم در چنین بحث های مهمی ، اینچنین دست و پا بسته وارد بحث شود ، هیچ بعید نیست در مسیری گام بردارد که قبل از او شفیع و خیابانی در آن به سرعت پیش رفته اند!