اما مسئله به اینجا ختم نشد و جدیدی در اقدامی تازه
همه چیز را بکلمنکر شدوگفت اصلا من اینعکس را نگرفته ام و اینعکس را از من گرفته
اند و هیچ کس هم نفهمید اگر او این عکس را نگرفته و نمیداند عکاس چه کسی بوده چطور
قشنگ چشم به دوربین دوخته و ژست هنری هم گرفته و اینکه چرا آن را در شبکه های مجازی
منتسب به خودش نیز قرار داده است ؟
از اینها که بگذریم تصویر،خود گویای همه
چیز است و آنقدر دلخراش و زشت است که برخی رسانه ها حتی قسمتی را که مرحوم پورحیدری
در آن قرار دارد محو و مات کرده اند چرا که بسیار تصویر دلخراشی است و اصلا فکر کردن
به آن دل آدم را به درد می آورد چه برسد به تماشایش . عزیز آدم روی تخت بیهوش باشد
و در کنارش برای خودنمایی عکس تبلیغاتی بگیریم ؟ ننگ بر دوربینی که چنین عکسی بیندازد
و شرم بر چنین تفکری که اینروزها بسیار باب شده و بازار داغی هم دارد .
بازتاب مردم در قبال این عکس اما فراتر
از تصور بود، آنها کاری کردندکه عباس جدیدی بواسطه علی پروین به منزل پورحیدری رفت
و رسماً عذرخواهی کرد اما بازهم خشم مردم فروکش نکرد و در اقدامیتلافی جویانه اینبار
بصورت مجازی، عباس جدیدی سوژه و درس عبرتی شد برای همه آنهایی که از عیادت یک پیشکسوتِ
در بستر بیماری فقط خودنمایی یا عکس تبلیغاتی اش را میشناسند!!!
حالا هر روز تصاویر جدیدی از عباس جدیدی
منتشر میشود، در کنار برج هایدوقلو در حادثه یازده سپتامبر ،در کنار جسد نیمه جان
صدام و چه گوارا ، کنار سقراط وقتی جام شوکران را می نوشد، در حال عیادت از دکتر مصدق،
در کنار هیتلر، کنار پیکر سهرابِشاهنامه وحتیدرکناریک تخت خالی که نوشته اند : «جدیدی
منتظر بیمار برای گرفتن سلفی !!! » و اینها چیزی نیست جز ضرب المثل معروف که میگوید
« از هر دست بدهی از همان دست میگیری » و تذکرِ
این حقیقت که نتیجه عمل انسان به خودش بر میگردد چه عمل زشت و ناپسند و چه کار
خوب و پسندیده و درست. هرچند دردسرهای عباس
آقا حالاحالاها تمامی ندارد اما امیدواریم که جدیدی و جدیدی ها سبب خیر شوند و اسباب
سلفی گرفتن و خودنمایی بالای سر بیمار از همین امروز برچیده شود .