اصالتا آیا
نباید بازیکنانی را به خدمت می گرفتیم که دلشان با تیم باشد؟ جواب منفی است
یا مثبت؟ جانشین آرش برهانی، آرش افشین بود، جانشین عمران زاده هم حاج
محمدی است، جانشین طالب لو حسین حسینی است و جانشین فخرالدینی غفوری.
بحث
اینجاست که آنها که آمدند عاشق تر از آنها بودند که رفتند؟ از منظر فنی
چطور اینها که آمده اند چقدر به کار استقلال آمده اند؟ آنها که رفتند چقدر
برای استقلال به میدان رفته بودند؟
بازیکن تا ابد نمی ماند، بختیار
رحمانی هم از قدیم الایام استقلالی بود اما الان دلش با این تیم هست؟ اگر
عاشق باشی روی نیمکت هم می نشینی، اگر کاوه عزیز هم عاشق استقلال باشد
پیشنهاد های بهتر را نمی بیند. به نظر می رسد جایی وسط نقل و انتقالات
انحراف از وضعیت داشته ایم و حداقل در برخی موارد اشتباهاتی داشته ایم که
حالا این موارد را می شنویم که وسط بازی ها هر هفته یک نفر آواز جدایی سر
می دهد و البته در باشگاه هم کسی واکنش نشان نمی دهد.
اینجا استقلال
است. با بیش از هفتاد سال قدمت و سن و سال. اینجا استقلال است با هر گل
ممکن است یک نفر جان به جان آفرین تسلیم کندو مردم عاشق این تیم هستند، می
میرند برای این تیم. در تونل رسالت می میرند، در ورزشگاه عضدی رشت می
میرند، در اهواز و تهران می میرند. اینها از هیجان یا از دلخوری و ناراحتی
می میرند. نوجوان می میرد، پیرمرد می میرد. میانسال می میرد. اینجا پرده
عاشقی برپاست و بازیکنان نقاش هایی هستند که روی این بوم برای آنها که
عاشقی می کنند رنگ می زنند و اثر می گذارند.
اینجا محل عبور نیست،
مقصد است، پل نیست، دروازه چین و ماچین نیست، دروازه تیم ملی هم نیست.
اینجا استقلال است، مقصد نهایی بسیاری از مردم ایران. اگر استقلالی نیستید
نباید بیایید اینجا. نباید هر روز دم از رفتن بزنید، اینجا محله برو و بیا
نیست دوستان. مراقب حرف هایتان باشد، مردم نازاحت می شوند.
استقلال
هم به نظر می رسد کلا در نقل و انتقالات تا توانسته اشتباه کرده. این کاملا
مشخص است. دوباره به لیست خروجی ها و ورودی ها نگاه کنید.
در نقل و
انتقالات باید مراقب این ماجرا هم بود که بازیکنان بدانند کجا آمده اند.
استقلال نباید آنقدر سست باشد که هر هفته یک نفر بگوید می روم و بعد منت سر
هوادر بگذارد و بگوید می مانم.