از دلیل که بگذریم می رسیم به حرفی که منصوریان گفت. او چه می گوید؟ مگر می شود ده بازیکن از استقلال هر زمان اراده کنند، بتوانند کار را زمین بگذارند و بروند. مگر قرارداد آنها چگونه بسته شده که سرمربی مثل سپند بالا و پایین می پرد و هر روز با افتخاری جلسه می گذارد و درخواست تشکیل جلسه هیات مدیره را دارد؟
چرا منصوریان اینهمه تمرکز ندارد و مشکلش به جای حل مسائل فنی حل مشکلات مدیریتی است؟
افشارزاده رفت، افتخاری آمد. امروز افتخاری وسط یک باتلاق قراردادی مانده است. قرار داد ها بسته شده، او نمی داند راه پس را برود و یا راه پیش. نمی داند برود برای کسر قرارداد ها و ارزان تر کردن بازیکنان یا برود برای نگه داشتن بازیکنانی که به قول منصوریان هر روز دلش بخواهد می تواند برود.
او هم مثل منصوریان امروز در حال چوب ضعف دیگران را خوردن است. او هم نه راه پس دارد و نه راه پیش.
آنها که قرارداد را بسته اند امروز باید بیایند و در این رابطه ها توضیح بدهند که چه کرده اند که نصف استقلال می توانند بروند؟
برای ما عجیب بود که هر هفته یک بازیکن صحبت از رفتن می کرد. ار برزای بگیرید تا برسید به بختیار رحمانی و کاوه رضایی و ...
اما ظاهرا آنقدر قراردادها غلط نوشته شده که امروز بازیکن می تواند برود و افتخاری و منصوریان هم کاری نمی توانند بکنند.
این موضوع آنجا نگران کننده می شود که ریوالدو، تیموریان و کرار همین سال گذشته با همین نوع قراردادها استقلال را رها کردند و رفتند.
در چنین فضایی باید گفت که استقلال راه سختی تا پایان دارد و دست اندازهایی بسیار بیشتر از اندازه معمولی.
بدی کار اینجاست که آنها می مانند و دوباره قرارداد می بندند، همانها که کرار و تیموریان و ریوالدو را پراندند و قهرمانی را از مظلومی گرفتند. حالا همان تهدید برای منصوریان هم وجود دارد و البته منصوریان مثل مظلومی کنار گود نمی نشیند و در حال تلاش است تا این مشکل را برطرف کند اما عجیب است که اشکال ها همچنان وجود دارد و از مدیر عاملی به مدیر عامل دیگر منتقل می شود.