در این میان نکته اصلی این است که این همه تغییرات و
این همه جابجایی بواقع چه بهره وری برای استقلال خواهد داشت و چرا یک ساختار نظام مند
برای باشگاههایی مثل استقلال یا پرسپولیس وجود ندارد که تا دری به تخته میخورد باید
دستخوش تغییرات اساسی شوند و هیچ کس تکلیف خودش را نداند و یا چرا باید یک مدیر یا
مسئول که می آید اینقدر افراد چسبیده به خود داشته باشد که وقتی رفت همه شان سرود خداحافظی
بخوانند و قبل از اینکه تغییرشان بدهند خودشان محترمانه بروند .
استقلال این وسط گوشت قربانی است و هواداران بدتر ،
چرا که همیشه موفقیت ،یک مدل از بالا به پایین است و نمی شود بالای کار بلنگد و پایین
را تحت الشعاع خود قرار ندهد و نهایتا به این نتیجه می رسیم که آرامش استقلال ، اینروزها
یک آرامش نسبی و بقولی آرامش قبل از طوفان است و کادر فنی و بازیکنان هم تحت فشار روحی
و روانی شدید ناشی از این مسائل هستند و هرچقدر هم بخواهند از این مسائل تاثیری نگیرند
باز هم بدون شک متاثر از آن خواهند بود و این زنگ خطری است برای استقلال و منصوریان
که بشدت دنبال آرامش و ثبات هستند .
وقتی عملکرد چندساله گودرزی و وزارت ورزش در رابطه با
تیم های پایتخت ،مخصوصاً استقلال را بررسی میکنیم به این نتیجه میرسیم که واقعاً هیچ
چشم انداز و هیچ برنامه خاصی برای اداره این تیم ها از سوی وزارت ورزش ارائه نشد و
صرفاً تلاش بر این بود که با جابجایی مهره ها ، پست ها و عناوین، این تیم ها بصورت
مشورتی و مصلحتی اداره شوند و حتی در برخورد با آنها صرفاً نکات ظاهری همچون هزینه
ها و درآمدها و استفاده تبلیغاتی از نام آنها مدنظر بود و هیچ الگو و استراتژی و برنامه
ریزی بلند مدتی تدوین نشد تا عملا شاهد این باشیم که در پس پرده فقط و فقط بی تدبیری
را شاهد هستیم ، چیزی که از وزیر دانشگاهی دولت تدبیر و امید انتظار نمیرفت و حالا
با تغییر او دلخوشیم تا شاید روزهای آتی خبر از حضور وزیری بدهد که لااقل فوتبال و
ورزش را بدرستی بشناسد و درک کند و بجای جابجایی و مهره چینی بدنبال تدوین برنامه و
استراتژی اداره این باشگاهها در بلند مدت باشد.
در هر صورت امیدواریم حالا که استقلال به شرایط خوب
و ایده آلی در لیگ برتر رسیده این تغییرات و این جابجایی ها به ضرر استقلال نباشد و
بلای جان استقلال نشود !