منصور
پورحیدری جایگاهی بیبدیل در تاریخ باشگاه استقلال دارد. جدا از افتخاراتی
که او در قالب بازیکن و مربی با این تیم بهدست آورد، حضور بیمنت و بدون
شرط او در کنار استقلال در همهی این سالها، نشان از عشق خالص او به
استقلال دارد. با اینکه چند بار او را با بیمهری از نیمکت استقلال کنار
گذاشتند اما هر بار بدون منت و بدون هیچ پیششرطی در بحرانیترین شرایط به
کمک تیم محبوبش شتافت. بارها از اعتبار خود برای رساندن استقلال به آرامش
گذشت و بدون حسابگریهای خاص مردان بزرگ و پرافتخار، هر گاه از سوی مدیران
فراخوانده شد، بدون ذرهای تردید به خانهاش بازگشت. تنها اوست که
میتواند سرمربیگری تیم ملی پرستارهی ایران را در آستانه حضور این تیم در
جامملتهای آسیا، رها کند تا دو روز مانده به دربی هشت اسفند ۱۳۷۸، سرمربی
استقلال شود. تنها یک عاشق واقعی میتواند، هدایت تیمی بحرانزده را دور
روز قبل از دربی مقابل حریف تا بن دندان مسلح بپذیرد.
استقلال بازیکن و مربی بزرگ کم نداشته
است، اما این فقط منصور پورحیدری بوده است که هیچگاه بر علیه تیمش مصاحبه
نکرد و برای آن شرط نگذاشت. تنها او میتوانست بیمهری مدیری را در اخراج
نابهنگامش فراموش کند و در روزهای سخت تیم، دوباره دست همکاری با همان
مدیری کم لطف بدهد.
منصور پورحیدری پرافتخارترین سرمربی تاریخ
باشگاه استقلال نیز است. او آخرین قهرمانی این تیم در آسیا را در سال ۱۳۷۰
با تیمی رویایی که ساختهی دست خودش بود، به دست آورد. آمار درخشان او در
دربیها نیز هنوز رشکبرانگیز است. اگرچه او در چهار دربی مقابل پرسپولیس
بازنده شد اما نباید از یاد برد که در دو دربی، او تنها چند روز بود که
سرمربی استقلال شده بود و تیمهای بحران زدهی سکوموروخوف و رونالد کخ را
در آستانه دربی در دست گرفته بود. اگر او چند روز بعد از این دربیها
سرمربیگری استقلال را میپذیرفت، آمار او در دربیها رشکبرانگیزتر نیز
میشد.
پورحیدری همانطور که به خاطر عشقش به
استقلال در مواقع بحرانی به کمک این تیم میشتافت، هرگاه نیز که از تیم
کنار گذاشته شد، بیسروصدا و بدون گلایه و جنجال رفت تا در نوبتی دیگر
همچون سربازی به کمک استقلالش بشتابد. همچنین او برعکس برخی از مربیان
همدورهاش به موقع پا بر روی خودخواهیها و تمایلاتش نهاد و نیمکت استقلال
را به مربیان جوان سپرد. این میزان از زمانسنجی در فوتبالی که مربیان
بزرگش نیمکت تیم های بزرگ را ارث دائمی خود میدانستند قابل ستایش است.
علیرغم جایگاهی که پورحیدری در استقلال
داشت و دارد، او هیچگاه نخواست که همانند اغلب مربیان و مدیران، به دنبال
نفوذ در سکوها باشد. او هیچگاه اطراف خود را از مریدان ساختگی پر نکرد و
برای خود دستگاه عریض و طویل از مریدانش که بتواند از آنها برای اعمال
فشار بر این و آن استفاده کند، به راه نینداخت. شخصیت پورحیدری به گونهای
بوده که خود را در عین حضور مستمر در بطن فوتبال، از آلودگیهای لمپنیزم
رایج در فوتبال ایران به دور نگه دارد و الحق که این منش او در زمانهای که
سکوها و حاشیهها تاثیر زیادی بر رفت و آمدها و قراردادهای فوتبالی دارد،
حکم کیمیا را دارد. کافیست که او را از این نظر با مربیان دیگری در دو
باشگاه آبی و قرمز پایتخت مقایسه کرد.
پورحیدری به مدت یک سال و نیم سرمربی تیم
ملی ایران نیز بود. او پس از جامجهانی ۱۹۹۸ جانشین دوست قدیمیاش جلال
طالبی شد و در اولین گام با تیم ملی قهرمانی بازیهای آسیایی بانکوک را به
دست آورد. در ادامه او در چند بازی تدارکاتی مهم از جمله مقابل دانمارک،
ژاپن، اکوادور، آمریکا، مکزیک، کانادا و ... ایران را هدایت کرد و بازیهای
خوب و نتایجی همچون تساوی با دانمارک در خاک این کشور، تساوی با آمریکا در
لسآنجلس، تساوی با ژاپن در یوکوهوما و بازی زیبا علی رغم شکست دو بر یک
مقابل مکزیک را رقم زد. اما با این وجود در اسفند ۱۳۷۸ و در حالی که تیم
ملی آمادهی حضور در مقدماتی جام ملتهای آسیا میشد، برای کمک استقلال
بحرانزده از سرمربیگری تیم ملی استعفا داد. آن هم در شرایطی که تیم ملی
پرستارهی آن زمان شانس زیادی برای موفقیت و قهرمانی در جام ملتها داشت.
بدون شک تنها همین اقدام او برای اثبات عشقش به استقلال کافیست.
فوتبال ایران به یاد ندارد که پورحیدری
حتی یکبار در فضاهای عمومی از دایره ادب خارج شده باشد. در روزگاری که
فحاشی و توهین مربیان در رختکن تیمها به بازیکنان روشی رایج در دادن شوک
روحی به تیمها بود، پورحیدری همواره با احترام با بازیکنانش رفتار کرد. او
جز اولین مربیانی بود که اجازه داد دوربینهای تلویزیونی برنامه نود در
سال اول روی آنتن رفتن آن، بین دو نیمه به داخل رختکن استقلال برود. در
سالهایی که مربیان سنتی فوتبال ایران را در دست داشتند پورحیدری ماژیک به
دست تاکتیکهای تیمش را روی تخته وایتبرد به شاگردانش گوشزد میکرد آن هم
در حالی که در رختکن بغلی صدای فریادها و توهینهای مربیان حریف اجازه حضور
دوربینها را به داخل رختکن نمیداد. او اولین مربی ایرانی بود که حضور
تمریندهندهی خارجی را در تیمش باب کرد و ابایی از اینکه از علم روز
فوتبال استفاده کند نداشت و آن را کسر شأن خود نمیدانست. بونژاک اولین
دستیار خارجی او بود که در سال ۱۳۶۹ در کنار او روی نیمکت استقلال نشست و
بعدها از یورگن گده آلمانی نیز در تیم ملی و استقلال استفاده کرد. سیستم
سه-پنج-دو را اولین بار پورحیدری در فوتبال ایران استفاده کرد و با آن
قهرمانی آسیا را نیز به دست آورد. سیستمی که آلمان با آن در جامجهانی ۱۹۹۰
قهرمان شده بود و پورحیدری آن را در استقلال پیاده کرد تا بهترین استقلال
تاریخ را با آن شکل دهد. استقلالی که قهرمان و نایبقهرمان آسیا شد و در
داخل اولین لیگ سراسری کشور را پس از انقلاب فتح کرد و به سلطهی
پنجسالهی پرسپولیس در باشگاههای تهران خاتمه داد.
اگر قرار به تهیه لیستی از استقلالیترین
انسانهای روی زمین باشد، قطعا نام منصور پورحیدری در صدر آن قرار خواهد
گرفت. لقب «عاشقترین استقلالی» بدون شک تنها برازندهی منصور پورحیدری است
و بس.
نویسنده: حجت شفیعی