منصور
پورحیدری که به خاطر شرایط جسمانی اش قادر به ادامه همراهی آبی ها نیست
مهمترین پازل استقلال در سال های اخیر بود. شاید بامطالعه روی تاثیر حضور
استقلال باید گفت بعد از فتح الله زاده که ساخت و ساز و لژیونریسم و
قهرمانی های مختلف برای استقلال آورده، منصور پورحیدری مهمترین حلقه
استقلال طی سال های اخیر بوده است.
در بعد مدیریت فنی، استقلال شاید درست از روزی از کورس رقابت خارج شد
که منصور پورحیدری به زمین خورد و به بیمارستان رفت. او در سرمای تبریز با
بیماری قند خود جنگید و در بازگشت دچار مشکل شد. البته وی این روزها از دور
به استقلال نگاه می کند و این تیم را زیر نظر دارد اما وقتی او نزدیک تیم
بود خود مدیران استقلال هم نمیتوانستند بی تفاوت نسبت به برخی امور حرکت
کنند.
به عنوان مثال اگر منصور پورحیدری در نیم فصل پارسال کنار استقلال بود و
ریوالدو و کرار به دلیل مشکلات مالی از استقلال رفته بودند مدیران استقلال
امکان نداشت بتوانند به لیست درخواست شش نفره پرویز مظلومی پشت کنند و حتی
یک نفر را هم برای مظلومی که علاوه بر این دو بازیکن چشمی را هم از دست
داد نگیرند.
منصور پورحیدری آن روزها کنار استقلال نبود و استقلال در بعد مدیریتی
برای انجام کار درست با هیچ فشاری از سوی مظلومی که ذاتا این کار را بلد
نیست مواجه نشد و نتیجه اش هم برای مدیران و هم برای مربیان این تیم شکست
در هر دو جام بود که البته به یک قدمی هر دو رسیده بود.
پس از پورحیدری استقلال تاکنون نتوانسته اقتدار دوران با پورحیدری را
نشان بدهد. این مربی که هم با استقلال و هم با تیم ملی ایران قهرمان آسیا
هم شده درست از روزی که از سرپرستی برای مداوای خودش کنار رفت تاثیرش به
وضوح دیده شد. پورحیدری جمله معروفی داشت که در جلسات خصوصی بارها آن را
تکرار می کرد: « من که با کسی شوخی ندارم».
این چند خط را نوشتیم تا تاکید کنیم استقلال علاوه بر همه کارهای دیگری
که دارد باید گزینهای به استحکام پورحیدری را بیابد و به عنوان مدیر فنی و
سرپرست از وی استفاده کند. به تاریخ استقلال هم که نگاه میکنیم متوجه
میشویم که شکست ها و اختلالات مدیریتی و مربیگری در این تیم بعد از کناره
گیری پورحیدری به چند برابر خود رسیده تا جایی که اعضای هیات مدیره و مدیر
عامل و حتی وزیر بر سر استقلال درگیر شده اند.