منصوریان خودش را نجات داد، نجات از اخراجی که اگر
انجام میشد خدشهای در کارنامه باشگاه استقلال هم بود. روند و شکل بازی
استقلال حتی در نیمه اول، تصور اخراج منصوریان را سخت کرد. استقلال شاهکاری
را رقم نزد و فوقالعاده هم بازی نمیکرد اما کیفیت امیدوارکنندهای را
ارائه کرد و با این بازی اخراج مربی منطقی به نظر نمیرسید.
دست
کم از دو هفته پیش سرنوشت منصوریان به شهرآورد گره خورده بود. بحران فنی
در استقلال آنچنان شدت گرفته بود که حتی دوستداران منصوریان هم شهرآورد را
آخرین فرصت برای او تلقی میکردند. این فشار و بحران، کار را برای منصوریان
بسیار دشوار کرده بود اما منصوریان شهرآورد را با خنده و پرانرژی شروع کرد
و کوشش میکرد فشار وحشتناک هفتههای اخیر را از روی دوش خود و بازیکنانش
بردارد. بعد از بازی، منصوریان جملاتی را به زبان آورد که نشان میداد
میخواهد فارغ از آن بحثها درباره احتمال اخراجش از استقلال خود را مسلط
بر کار و بارش جلوه دهد: «من برای پیروزی در شهرآورد به استقلال آمده بودم و
از نتیجه راضی نیستم.»
منصوریان اگر دیروز
میباخت و برکنار میشد، اتفاق ناگواری برای استقلال رخ میداد، آنچنان
ناگوار که همیشه در ذهن بهعنوان یک یادگاری زشت باقی میماند و یکی از
شاخصترین مربیان از نسل تازه در باشگاه استقلال روزگار تلخی را در مربیگری
تجربه میکرد. چه خوب که استقلال از این تجربه تلخ نجات پیدا کرد.
کار
منصوریان اما انگار تازه در استقلال شروع شده است. او یک بار تا مرز اخراج
پیش رفته و دوباره به تیمش برگشته. منصوریان از این پس میداند که مربیگری
چه حرفه بیرحمانهای است و میداند از روزهای خوب حضورش در استقلال تا
این چند هفته سیاه چه فاصله کوتاهی را سپری کرده. این البته نباید از شجاعت
منصوریان بکاهد و او را به یک مربی محتاط تبدیل کند، اما فراموش نکنیم که
مربیان در همین بحرانها و عملیات نجات و فرار و گریز از بحران «مربی»
میشوند و شخصیت و نگاهشان در مربیگری شکل میگیرد. منصوریان البته در
شهرآورد و در بدترین روزهای عمر کوتاه مربیگریاش وحشت زده نبود و برای
پیروزی بارها یورش برد.
برسیم به باشگاه
استقلال. مدیریت این باشگاه که به بقای منصوریان رای داده، آیا خیال میکند
که تمام وظیفه و محبتاش را در قبال منصوریان جلوه داده؟ خیر، از این
خبرها نیست. آنها که میخواهند بعد از تساوی در شهرآورد با منصوریان ادامه
دهند و تصمیم منطقی هم گرفتهاند، نباید از یاد ببرند که تازه مسوولیتشان
در قبال منصوریان شروع شده است. باشگاه استقلال برای مربیاش که از دل یک
بحران بیرون آمده و طعم اخراج را مزه-مزه کرده، از امروز چه خواهد کرد و
چگونه همراه او خواهد بود؟ همراهی با منصوریان فقط ابقای او نیست، بلکه پیش
رفتن گام به گام با اوست، تا روزهای خوش که شاید برای آبیها از راه برسد.
استقلال
تازه دارد برای اشتباهات اساسی خود در دفاع راه حل پیدا میکند، استقلال
به این تصمیم رسیده که برای نجات دفاعش باید به چهرههای تازه رو بیاورد و
خطر کند یا تازه به اینجا رسیده که برای فوتبال بهتر از هافبکی در قواره
بختیار رحمانی در مهمترین بازی سال بگذرد. اینها نشانههای خوبی است و
اینها معنای روشنی هم دارد: منصوریان آرام آرام باید کت مربیگریاش را
بپوشد.
برای منصوریان باید خوشحال بود که در
اوج بحران فنی، گلیم تیمش را در شهرآورد بیرون کشید. برای او اما بازی تازه
شروع شده. او برخلاف آنچه بارها گفته، برای پیروزی مقابل پرسپولیس به
استقلال نیامده. منصوریان کاش از روز اول میدانست که برای کار مهمتری
سرمربی استقلال شده. آن کار مهمتر، از امروز چالش اصلی منصوریان است.