در حالی که از درون باشگاه استقلال با فرزاد مجیدی جلسه گذاشته اند و شایعه ها پیرامون همین نشست هر روز بیشتر از قبل می شود و منصوریان از این اتفاق ها دل پری دارد.
در حالی که لیست اول منصوریان که شامل پادوانی، حاج صفی، حدادی فر، امیری، رحمانی و ... بود و تنها رحمانی از آن لیست جذب شد و پیرامون همین موضوع منصوریان دل پر دردی دارد.
در حالی که هر روز برخی از اعضای هیات مدیره از برکناری منصوریان در صورت شکست در دربی و در پایان هفته ششم حرف میزنند و برخی دیگرشان با مجیدی نشست برگزار میکنند و بعضی دیگر هم ساز اسکوچیچ را کوک کرده اند و منصوریان از این موضوع دل پر دردی دارد او اما همچنان در سکوت حرکت می کند و هیچ حرفی نمی زند.
سکوت منصوریان تا کجا ادامه پیدا می کند؟
پرسش اما این است که منصوریان تا کی سکوت میکند؟ تا کجا حرف نمی زند؟ تا چه زمانی هیچ نمی گوید و همینطور در سکوت جلو می رود؟ مقایسه برخوردهای اینگونه مواقع امیر قلعه نویی با منصوریان نشان دهنده تفاوت های زیادی است. امیر قلعه نویی همه اتفاقات ریز و درشت هیات مدیره را رصد میکرد و حتی گاهی در این جلسات شرکت هم میکرد.
در واقع اگر تنها بخش کوچکی از این اتفاقات که بر منصوریان میگذرد برای امیر قلعه نویی رخ داده بود او کلا اعضای هیات مدیره را به هم میدوخت و کاری میکرد که نه در رسانه ها و نه روی سکوها آب خوش از گلوی آنها پایین نرود. این رفتار را تایید نمی کنیم و اصالتا بخش بزرگی از انتقادها علیه این مربی نوع برخورد هایش است با دیگران اما منهای مسیر راه، خود مقصد نشان دهنده تسلط امیر قلعه نویی به اتفاقات جزئی پیرامونش است.
قلعه نویی همه را به هم میدوخت!
تصور کنید امیر قلعه نویی مربی باشد و اعضای هیات مدیره با آلترناتیوهایش نشست داشته باشند و همزمان به او اولتیماتوم هم بدهند و بگویند دو بازی دیگر برکنار میشوی!
او تاب نمیآورد و وارد درگیری و به قول خودش افشاگری میشد اما منصوریان چنین نیست، مظلومی هم چنین نبود، او که نه حتی اعضای هیات مدیره که بازیکنانش با فرهاد مجیدی مینشستند و بر میخاستند اما باز هم آنها را فیکس در میدان میگذاشت و عملا توان برخورد با هیچکس را نداشت. منصوریان هم اینگونه انگار طی طریق میکند، در تیم او هم بازیکن میرود و می آید و قهر میکند اما منصوریان همچنان او را فیکس در زمین میگذارد و به این ترتیب و با ادامه این روند او هم زمین خواهد خورد.
هیات مدیره چلوکبابی ناصر حجازی
شاید برخی در میان استقلالیها بگویند سبک و سیاق مکتب استقلال این نیست که مدام درگیر بشوی و سکو و رسانه را پر کنی، اما حتی ناصر حجازی فقید و جنتلمن هم در اینگونه مواقع خیلی محکم برخورد میکرد و نه به بازیکن و نه هیات مدیره اجازه نمیداد که چنین رفتارهایی داشته باشند و تیمش را از بالا تا پایین به هم بریزند. «هیات مدیره چلوکبابی» دقیقا واژه ای است که ناصر حجازی آن را وارد ادبیات فوتبال ایران کرد.
تیمی که تمرکز نداشته باشد کاملا شکست خواهد خورد، و درست که در این مسیر کسان دیگری هم مقصر بوده اند اما شکست تمام و کمال پای مربی نوشته میشود و کنترل اوضاع واقعا در این شرایط بسیار مهم است اما به نظر میرسد منصوریان به این موضوع که کنترل اوضاع در اختیار خودش باشد چندان اعتقادی ندارد. او حتی مسیر پورحیدری را که وی هم اگرچه نه در رسانه ها اما در جلسات خصوصی محکم بود را هم نمی رود.
او در سکوت راهش را ادامه میدهد و انگار متوجه نیست که بسیاری از دست اندازهایی که با آن مواجه شده نتیجه بیتوجهی خودش و پذیرفتن همه شرایط در میان برخی بازیکنان و بعضی از اعضای هیات مدیره است.
به این موارد اضافه کنید عوض شدن سه مدیر در چهار هفته و البته اختلاف زیاد بین همه آنها.