کد خبر : ۸,۱۰۷
در آستانه بازی با پرسپولیس مجید نامجومطلق مصاحبه متفاوتی را انجام داده که بیشتر به گذشته او مربوط می‌شود. او درباره برخی شایعات هم توضیح داده است که خواندنش برای استقلال خالی از لطف نیست.
نامجومطلق: تکل یوسفی نگذاشت به پاری‌سن‌ژرمن بروم

در آستانه بازی با پرسپولیس مجید نامجومطلق مصاحبه متفاوتی را انجام داده که بیشتر به گذشته او مربوط می‌شود. او درباره برخی شایعات هم توضیح داده است که خواندنش برای استقلال خالی از لطف نیست.

چه شد در آن شرایط که تیم شهرداری بندرعباس وضعیت خوبی داشت، این تیم را رها کردید؟
در آن برهه دو بازی مانده بود که من به پیروزی در آنها شک نداشتم و بعد از این دو برد راهی پلی آف می‌شدیم اما در آن زمان مدیرعامل تیم در کار من دخالت کرد و من هم فقط به خاطر همین مساله بعد از اینکه تیم صنایع اراک را در خانه بردیم استعفا کردم و به تهران آمدم و حتی منتظر نشدم که ببینم استعفایم قبول می‌شود یا نه. بعد از من تیم نتایج ضعیفی گرفت و از صعود به لیگ برتر بازماند.
چرا این اتفاق افتاد؟
به این دلیل که بازیکنان برای من با جان و دل بازی می‌کردند و تمام توانشان را در زمین می‌گذاشتند.
یعنی برای نادر دست نشان این کار را نکردند؟
نمی‌دانم اما اگر این طور بود که شهرداری باید به لیگ برتر صعود می‌کرد.
با این شرایط چرا دو بازی دیگر را تحمل نکردید تا حداقل به لیگ برتر راه پیدا کنید و بعد استعفا دهید. این مسأله می‌توانست بسیار در کارنامه کاری‌تان بسیار مؤثر باشد.
من در مربیگری برای خودم اصولی دارم و آن اصول را به هیچ قیمتی حتی لیگ برتری شدن زیر پا نمی‌گذارم. من سال‌ها شاگرد استاد دهداری بودم و این اصول را از ایشان یادگرفته ام و تا آخر عمر به آنها پایبند هستم.
اما در مقاطعی از زمان بازیگری‌تان به نظر می‌رسد برخی از اصول را زیرپا گذاشتید؛ رها کردن استقلال، رفتن به السد قطر و پرسپولیس.
در آن زمان که من به قطر رفتم فوتبال ما از نظر مالی هیچ چیزی نداشت و حتی استقلالی ها هم از رفتن به قطر استقبال کردند چون اعتقاد داشتند که حداقل یکی از میان آنها به چیزی می‌رسد و شرایط مالی خوبی پیدا می‌کند و البته بدشانسی و مصدومیت نگذاشت که سیر این اتفاقات خوب حرکت کند. بالاخره آسیب دیدگی در فوتبال طبیعی است. در آن زمان که کسی از فوتبال اروپا اطلاعی نداشت و بحث لژیونر شدن بازیکنان هرگز مطرح نشده بود من کارم با پاری سن ژرمن تمام شده بود اما بدشانسی آوردم و تکل اکبر یوسفی آنقدر کاری بود که من را از فوتبال دور کرد.
چرا بعد از آن مصدومیت مجید نامجو مطلق محو شد؟
آن زمان علم ورزش به اندازه الان پیشرفت نکرده بود و به همین دلیل یک مصدومیت شدید می‌توانست به قیمت پایان فوتبال یک بازیکن تبدیل شود. شاید اگر مارکو فان باستن هم الان مصدوم می‌شد تا سالها می‌توانست فوتبال بازی کند اما به هر حال شرایط آن زمان هم به آنگونه بود البته من بعد از آن هم حتی برای تیم ملی فوتبال بازی کردم اما خوب شاید آن کیفیت همیشگی را نداشتم.
و رفتن به پرسپولیس.
من همیشه استقلالی بودم و از بچگی به این تیم عشق می‌ورزیدم. دوران اوج فوتبالم را هم در استقلال گذراندم و از این لحاظ اعتقاد دارم که دینم را به این تیم ادا کردم اما بعد از مصدومیتم متاسفانه مسوولان این تیم هیچ کمکی به من نکردند و به هیچ کدام از وعده هایشان عمل نکردند. من اگر آن زمان به تیم دیگری نمی‌رفتم باید فوتبال را کنار می‌گذاشتم. تیم کشاورز دوبار من را برای عمل فرستاد اما شرایطم بهبود پیدا نکرد و تا عابدینی من را برای عمل فرستاد یکجورهایی نمک‌گیرش شدم و چون احتیاج به فوتبال بازی کردن داشتم به پرسپولیس رفتم. فوتبال آن موقع مثل الان نبود که با 3 فصل بازی کردن بارت را ببندی و من مجبور بودم بازی کنم چون کار دیگری به جز فوتبال بازی کردن بلد نبودم.
همین سابقه پرسپولیسی بودن شما باعث شد تا برای مربیگری چند باری از استقلال دور بیفتید. مثل زمان حجازی. درست است؟
زمان ناصر حجازی او با من صحبت کرد و ما به توافق کامل رسیده بودیم تا با همدیگر کار کنیم اما در آن زمان هیات مدیره به دلیل سابقه حضور من در پرسپولیس با این قضیه مخالفت کرد و همین اتفاق هم برای رضا احدی افتاد. آنها هیچ وقت دلیل اینکه چرا من به پرسپولیس رفتم را بررسی نکردند. از من نپرسیدند که به خاطر پول رفتم یا به خاطر ضربه زدن به استقلال یا واقعاً دلیل موجهی داشتم. آنها اگر منطقی تر تصمیم می‌گرفتند استقلال آن فصل سیزدهم نمی‌شد.
اما مثل اینکه سرنوشت شما با استقلال گره خورده. چون بالاخره به استقلال آمدید آن هم در سالی که گفته بودید به هیچ عنوان حاضر نیستید به عنوان دستیار کار کنید.
من اول فصل گفته بودم که دیگر نمی‌خواهم به عنوان دستیار کار کنم و اول فصل هم که با من صحبت شد قبول نکردم اما شرایط استقلال باعث شد تا من تصمیم‌ام را تغییر بدهم. جلسه ای با واعظ و صمد گذاشتم و صحبت‌های منطقی و صادقانه واعظ و درددل‌های صمد باعث شد تا برای کمک تصمیم‌ام را عوض کنم. احساس کردم که در این شرایط دیگر مسوولیت مهم نیست، این عشق و علاقه است که محک زده می‌شود.
نمی‌شود این را گفت که شما در این شرایط به استقلال آمدید چون در این برهه نفر اول شدنتان نسبت به ابتدای فصل بیشتر بود؟
صادقانه می‌گویم که نه و خدا شاهد است که این را از ته دل می‌گویم. نتیجه گرفتن مرفاوی، حفظ اعتبار من است و من اعتقاد دارم که او می‌تواند در این تیم نتیجه بگیرد و حفظ می‌شود و احتیاجی به جانشین ندارد. تعویض مرفاوی یعنی مرگ مربیان سالم و من به هیچ قیمتی حتی نفر اول شدن خودم هم این را نمی‌خواهم.
یعنی فکر می‌کنید که صمد می‌تواند در استقلال قهرمان شود؟
مگر امیر قلعه نویی در شروع کارش در استقلال موفق بود؟ من کاملاً قبول دارم که او مربی بسیار خوب و کاربلدی است اما به هرحال در استقلال به او فرصت داده شد. او فصل اول حضورش استقلال را دوم کرد در فصل بعد استقلال سوم شد و در سومین سال توانست قهرمان شود. صمد شرایط بسیار سختی دارد. تیمی که در یک سال قهرمان می‌شود سال بعد همه تیم ها با انگیزه ای مضاعف مقابلش قرار می‌گیرند و همین مسأله فشار زیادی را به تیم وارد می‌کند و هر کس دیگری هم که به جای صمد بود این شرایط را پیدا می‌کرد.

۱۰ بهمن ۱۳۸۸ ۱۵:۴۹

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید