فصل
با ناکامی دوباره آبی های پایتخت، این بار در فینال جام حذفی پایان یافت.
پایانی ناخوشایند برای استقلالی ها و هوادارانشان که نه در لیگ، نه در دربی
و نه این آخرین شانس یعنی فینال جام حذفی فصل 95-94 توفیقی حاصل نکردند تا
یک فصل بدون جام و بدون افتخار برای استقلال با مظلومی رقم بخورد. تنها
دستاورد آبی های پایتخت سهمیه لیگ قهرمانانی بود که با کسب مقام سوم در لیگ
آن هم منوط به پشت سر گذاشتن پلی آف خواهد بود.
استقلال اگر می خواهد بهترین تصمیم را برای آینده اش بگیرد باید عملکرد
مظلومی را با توجه به داشته ها و شرایطی که با آن مواجه بوده بررسی کند.
مصدومیت های فراوان مهره های کلیدی در طول فصل، عدم خریدهای لازم در نیم
فصل (که احتمالاً مربوط به تفکر باشگاه در کاستن از مخارج استقلال بود) و
مشکلات تکراری که کرار در ابتدای فصل برای آبی ها به وجود آورد و این تیم
را بدون بازیساز گذاشت از جمله دلایلی است که به هیچ وجه فنی نبودند و
تاثیر زیادی هم در نتایج این فصل شاگردان مظلومی داشتند.
مصدومیت روزبه چشمی می تواند مهمترین این معضلات باشد. جایی که از وقتی
هافبک فوق العاده آماده استقلال با مصدومیت شدید فصل را از دست داد،
استقلال هم در خط دفاعی و هم در خط میانی با ضعف آشکار روبرو شد و هیچ چیز
هم نمی توانست جلوی این وضعیت را بگیرد مگر تغییر تاکتیک.
اگر بخواهیم از عدم انعطاف پذیری مظلومی در امور فنی حرف بزنیم می توانیم
به عملکرد خط دفاعی آبی ها اشاره کنیم. در فاز دفاعی اگر رحمتی و مگویان در
فرم خوب خود قرار داشتند، دروازه استقلال دست نیافتنی بود و در غیر این
صورت چیزی شبیه پنیر سوئیسی.
نقش سرمربی آبی ها در خط میانی این تیم کم رنگ تر از هر منطقه دیگری است.
شاگردان مظلومی با از دست دادن کرار و در صورت غیبت خسرو حیدری، از سمت چپ و
سرعت محسن کریمی یا تکنیک یعقوب کریمی استفاده می کردند که همین مساله
قدرت بازیسازی و مالکیت توپ آبی ها را به شدت کاهش داده بود. در حالی که می
شد تفکرات متعددی را پیاده کرد و با چند آزمون و خطای ساده و مقطعی، به
ایده جدیدی برای طراحی حملات دست یافت. اتفاقی که مظلومی انجامش نداد. او
همواره قصد داشت صرفاً با تغییر بازیکن جریان بازی را عوض کند و بدین صورت
اگر بازیکن مورد نظر جواب نمی داد، استقلال موفق نمی شد. بدون آنکه سیستم
تیم و یا شیوه بازی تیم مظلومی تغییر کند.
خط حمله آبی ها هم که نیازی به توضیح ندارد وقتی بهترین گلزن تیم امید
ابراهیمی است که شوت زن و پنالتی زن واقعا قهاری است و بدون شک بهترین مهره
آبی های پایتخت در فصلی که سپری شد. مظلومی در این بخش هم کمترین بهره را
از مهاجم سرزن خارجی اش برد تا خرید پروپچیچ هم ناکام به نظر آید. عملکرد
سینوسی جابر انصاری و سجاد شهباززاده هم از قدرت هجومی آبی ها در فصلی که
با سومی لیگ و ناکامی در کسب قهرمانی جام حذفی به پایان رسید کاست تا
مظلومی و شاگردانش علی رغم شروع خوب، پایانی ناخوشایند را برای هوادارانشان
رقم بزنند تا این سوال به وجود بیاید که چرا استقلال با حضور مظلومی، نیم
فصل دوم خوبی نداشته؟
راستش بی انصافی است اگر تمام این نتایج را ضعیف و از آن غیر منصفانه تر،
تنها مظلومی را مسبب این فصل بی جام برای آبی ها دانست که استقلال در چنین
شرایطی با یک فصل اعتماد کردن به هر مربی دیگری نمی توانست بهترین از این
عمل کند اما باید این را هم پذیرفت که استقلال با وجود چهره محبوب و
آلترناتیوی چون منصوریان که در نفت جواب پس داده و زمزمه های مداوم بازگشت
فرهاد برای برعهده گرفتن سکان هدایت استقلال، بهتر است تفکرات تازه ای برای
رسیدن به جام در تیمش ایجاد کند و نسل جدید مربیان استقلالی را به فوتبال
کشور معرفی کند.