این
موضوع موجب شد تا خانواده اولادی از برخی جریانات گلایه کنند و درخواست شان بر این
باشد که خبرنگاران رسالت کاری خود را حفظ کنند و از انتشار اخبار دروغ خودداری کنند.
خبرنگار ما که در این چند روزه در تمام مراسم ها حضور و تمامی اخبار و تصاویر را از
قائمشهر به طور کامل پوشش داده به عنوان شاهد عینی چنین می گوید.
مراسم
ختم مهرداد اولادی در حسینیه عاشقان ثارالله قائمشهر قرار بود از ساعت سه آغاز شود ولی
به دلیل گرفتن اخبار و شاید مصاحبه از ساعت دو به حسینیه رفتم. حوالی ساعت 14:15 بود
که محسن بنگر را دیدم و پس از کمی مکث وارد حسینیه شد. به دلیل مصدومیتی که داشت برایش
صندلی آوردند تا مانند دیگر مهمانان روی زمین ننشیند.
بنگر
در کنار شیث نشست و پس از چند دقیقه جواد کاظمیان به همراه پدرش به آنها اضافه شد.
تقریبا 30 دقیقه ای از مراسم آغاز شده بود که به قصد ترک حسینیه از جایشان بلند شدند.
احتمال اینکه آنها بر سر مزار همبازی شان حاضر شوند چندان دور از ذهن نبود. به آرامگاه
مهرداد اولادی در قادیکلا که رسیدم شیث بر سر مزار دوستش نشسته بود و به یاد خاطراتی
که با او داشت اشک می ریخت.
در کمتر از چند دقیقه بنگر به همراه دوستش از ماشین
پیاده شدند و کاظمیان و دوست قائمشهری اش هم آمدند. من در تمام این مدت در چند قدمی
آنها ایستاده بودم و ندیدم که حتی از روی کینه یا نفرت کلماتی هر چند آهسته بین آنها
ردوبدل شود. پس از حدود 45 دقیقه ابتدا شیث پس از خداحافظی آرامگاه را ترک کرد. با
بنگر قبل از سوار شدن به خودرو خود مصاحبه ای گرفتم ،بنگر رفت
و کاظمیان بر سر مزار حضور داشت.
پس از گذشت یک ساعت کادر،بازیکنان و هواداران
ملوان آمدند و پس از ذکر صلوات و فاتحه ای به قصد عزیمت به خانه پدری مهرداد آرامگاه
را ترک کردند. تقریبا آفتاب غروب کرده بود و به خاطر اعتقادات مردم آن منطقه که در
موقع اذان قبرستان باید خالی باشد همه آنجا را ترک کردیم. من به عنوان شخصی که در این
چند روزه از قبل اینکه خانواده اولادی موضوع مرگ فرزند و برادرشان را متوجه شوند در
کنار این خانواده بوده و حال و روز آنها را دیده و به خوبی می توانم درک کنم که نشر
چنین مطالبی تا چه حد می تواند بر روی آنها تاثیر منفی بگذارد لذا از تمام هم صنفانم
از طرف خانواده اولادی تقاضا دارم که مطالب خلاف واقع را نشر ندهید.