استقلال فصل گذشته با امیر قلعهنویی اکثر رکوردهای منفیاش را شکست.
قرار گرفتن در رده ششم، شکست رفت و برگشت برابر پرسپولیس، شکست سنگین چهار
بر یک در تهران و مقابل تراکتورسازی و ... از جمله این رکوردها بود. آنها
نه تنها زیبا بازی نمیکردند، بلکه در نتیجهگیری هم مشکلات زیادی را
داشتند و بیشتر توان کادرفنی وقتی استقلال به حملات جسته و گریخته با
کیروش اختصاص پیدا میکرد.
استقلال فصل گذشته با وجود شعار جوانگرایی و بازسازی تیم جوان اوایل دهه
هشتاد، تنها علیرضا رمضانی را به عنوان بازیکن جوان استفاده میکرد و هیچ
شباهتی هم به آن تیم ابتدای دهه هشتادش نداشت.
استقلال در فصل جاری با وجود دیر بسته شدن و استارت دیرهنگام تمرینات فراتر
از انتظارات ظاهر شد و هفتهها است که این تیم در صدرجدول رقابتهای لیگ
برتر ایستاده است. هرچند که باید پذیرفت امتیاز دادن به استقلال اهواز و
پدیده مشهد، آن هم در تهران نتایج خوبی نیست ولی کلیت این تیم در نگاه
منصفانه خوب است. از طرفی مظلومی هیچگاه قول قهرمانی در فصل جاری نداده و
تنها قول کسب سهمیه آسیایی را داده است.
این روزها بیشتر پیشکسوتان استقلال انتقادات نسبتا تندی را متوجه مظلومی
کردهاند و این درحالی است که تیم مظلومی نسبت به سال قبل استقلال بسیار
جوانتر شده است. با اینحال اوج این بی مهری به استقلال را میتوان در
اظهارات اخیر افشارزاده دید. وی در واکنش به سوالی درباره شایعه برکناری
مظلومی گفته او تا پایان فصل مورد حمایت باشگاه است. یعنی مدیرعامل استقلال
حتی به خودش زحمت نداده که بگوید اساسا چرا باشگاهش نباید به قراردادش با
مظلومی پایبند باشد؟ اصلا چرا باید زمزمه برکناریای مطرح باشد که خبرنگاری
از افشارزاده در این رابطه سوال کند؟ این را هم بد نیست به خاطر آوریم که
همین چند وقت پیش بود که شایعههایی مبنی بر مربیگری مجیدی در استقلال سال
بعد شنیده شد و هرچند که بازیکن محبوب سابق استقلال این مسئله را با حضورش
در رختکن این تیم تکذیب کرد.
نکته عجیب دیگر این ماجرا مربوط به بخشی از هواداران استقلال است که در
صفحات مجازی از مظلومیای انتقاد میکنند که تیمش مدتهاست در صدر جدول
ایستاده و فینالیست جام حذفی است. واقعا مشخص نیست که معیار آنها برای موفق
دانستن تیمشان دقیقا چه چیزی است و شاید یکی از نشانههای دور بودن ما از
فضای حرفهای فوتبال همین چیزها باشد که کمتر به آنها توجه شده است.