در بیانیهای که کنفدراسیون فوتبال آسیا منتشر کرده، آمده است: «تنها در
شرایطی میزبانی بازی در لیگ قهرمانی باشگاههای آسیا به ایران و عربستان
برمیگردد که دو کشور تا 25 اسفندماه بتوانند اختلافهایشان را کنار
بگذارند و با هم مصالحه کنند. در غیر این صورت بازیهای دو تیم در یک کشور
ثالث برگزار میشود.» از آنجا که توافق بر سر فوتبال خودش تابع باز شدن
گرههای سیاسی، آن هم در سطوح بالاتری است، و با توجه به شرایط حساس منطقه و
فضای حاکم بر مناسبات دو طرف، احتمال چنین توافقی دست کم در آیندهای چنین
نزدیک بسیار ناچیز است؛ از این روی، میتوانید با خیال نسبتا راحت بخش اول
را نادیده بگیرید و همان شق دوم را به عنوان حکم AFC بپذیرید: «بازی در
کشور ثالث»! تمام.
همین دیروز بود که رییس فدراسیون فوتبال ایران،
آن هم چند ساعت بعد از موضعگیری مهدی تاج، نایب خودش در برنامه نود مبنی
بر اینکه « اگر AFC به برگزاری بازی تیمهای ایرانی و عربستانی در کشوری
ثالث پافشاری کند، احتمالاً نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان شرکت
نمیکنند» چیز دیگری گفت و با این استدلال که «اگر برخلاف تصمیم AFC عمل
کنیم، ممکن است محروم شویم» تلویحا این موضع نایب رییس فدراسیون را وتو
کرد! در همین حال، یک عضو هیأت رییسه فدراسیون فوتبال مدعی میشود که «سلب
میزبانی از تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان یک شکست مطلق است» و از یک سوی
دیگر علیرضا اسدی، دبیر کل فدراسیون فوتبال نیز از موضع خود صحبت میکند و
حرفهای متفاوت با سایر مسوولان فدراسیون را به زبان میآورد... به راستی
چه خبر است؟
به عبارت ساده چهار نفری که در سطح تصمیمگیر تشکیلات
فوتبال ایران نشستهاند، هر کدام ساز خود را میزنند و آنچه در این میان
مطلقا به چشم نمیخورد، وجود یک وحدت نظر و برنامهای منسجم و مشخص است!
گذشته از اینکه در این مورد، حق به جانب کیست و چه کسی راه صواب میرود و
چه کسی راه ناصواب، میخواهیم یادآور شویم، این همان زخم ناسور کهنهای است
که در این سالها موجب ضعف فدراسیون فوتبال ایران بوده است؛ این
بیبرنامگی ناشی از تشتت آرا، همان بیماری مزمنی است که منتقدان همواره بر
آن انگشت گذاشتهاند و موجب شده است تا فدراسیون آقای کفاشیان همواره بر سر
بزنگاهها تلو تلو بخورد.
تازه همه اینها در حالی است که روز پنجم
بهمن ماه، یعنی پیش از آنکه اعضای کمیته برگزاری بازیهای آسیایی در هتل
«چهار فصل» دوحه بنشینند و برای میزبانی ایران در بازیهای قهرمانی
باشگاههای آسیا تصمیم بگیرند، در همین ستون از دستاندرکاران پرسیدیم که
«فدراسیون فوتبال با توجه به شرایط موجود و فضای حاکم بر هیأت رییسهAFC در
این چند هفته چه اقداماتی میتوانست انجام دهد و داده است؟» همچنین یادآور
شدیم که با توجه به نفوذ سنتی عربستان در کنفدراسیون فوتبال آسیا و ریاست
شیخ سلمان بحرینی بر آن، حصول نتیجهای باب میل سعودیها دور از انتظار
نخواهد بود و متذکر شدیم که با توجه به فضای حاکم و لابی نافذ سعودیها،
نمیتوان دلگرم به این بود که کمیته برگزاری بازیهای آسیایی تصمیمی منطبق
بر واقعیت بگیرد و لازم است که فدراسیون فوتبال ایران سناریویی دقیق داشته
باشد؛ سناریویی مشخص که در پاسخ به نتایج محتمل ناخوشایند، طراحی شده باشد.
حالا به نظر شما عجیب نمیآید که بعد از گذشت 10 روز از برگزاری
نشست اولیه کمیته برگزاری بازیها و تذکر ایران ورزشی (و دیگر رسانهها)
رییس و نایب رییس و دبیر کل و هیأت رییسه فدراسیون فوتبال هر کدام ساز خود
را کوک کنند و از منظرهای متفاوت و حتی متضاد به این موضوع نگاه کنند و دست
آخر نیز ندانیم و نفهمیم که خلاصه قرار است چه کنیم؟ این آرای متفاوت، بیش
و پیش از هر چیز دیگری نشان میدهد که دست کم تا به امروز سناریوی مشخصی
که از یک اتاق فکر بیرون آمده باشد، طراحی نکردهایم چرا که اگر چنین بود
حداقل آدمهای رده بالای فدراسیون تکلیف خود را در لیگ آسیا میدانستند! که
البته نمیدانند! هرچند مثل روز روشن است که آقای رییس مشخصا علاقه چندانی
به بالا گرفتن تنش با AFC و بخصوص ایجاد رنجش خاطر برای شخص شیخ سلمان
ندارد! تا چه پیش آید؟