هدایتى را «پروین» به فوتبال ما آورد. آشنایى «اقتصاد» مالى که براى هر ۲ طرف سودى کلان اما با ۲ جنس متفاوت را در پى داشت. بعد از یک سال همکارى یا به قولى با تحمل همدیگر، حالا پروین صاحب یک موقعیت مالى ویژه شده تا جسارت خرید ۴۰ درصد از سهام پیام مقاومت مشهد را پیدا کند. هدایتى هم به یمن «اعتبار» کسب شده دیگر آن ورزش دوست ایستاده در سایه نیست و وقتى او را براى مذاکره با قطبى به دوبى مى فرستند تا سند موفق ترین خرید پرسپولیس به نام یک غریبه بخورد، این به معناى دسترسى به امکان مطرح شدن در سطح اول فوتبال ایران است. بنابراین، به رغم دلگیرى سلطان و مدیر از هم، تردیدى نیست که از دوستى به پایان رسیده؛ با صداى چرتکه، طرفین به اندازه خویش سود برده اند و ناراحت وضع به وجود آمده نیستند.
مصطفوى براى دومین بار «رودست» مى خورد؟
روزى که داریوش به فدراسیون برگشت «رویایش» نه دبیرکلى که ریاست بر فوتبال کشور بود اما همان ها که قول این ریاست را به او داده بودند، در اولین چالش جدى تنهایش گذاشتند و به توصیه دشمن دال بر استعفا دادن دبیر کل عمل کردند تا فردى که به پشتوانه دوستان خیالى اش در فیفا براى قدرت هاى جهانى خط و نشان مى کشید «مظلومانه» خانه نشین شود. بعدها که پاى حذف کاشانى به میان آمد اما دوستى مصطفوى با على آبادى افاقه کرد تا در شرایطى که به نظر مى رسید کف گیر سازمان براى پیدا کردن جانشینى مناسب براى کاشانى به ته دیگ خورده باشد سر و کله فردى که بعد از رانده شدن از فدراسیون هیچ مصاحبه اى علیه دوستانش نکرده بود پیدا شود. بعد از این اتفاق گمان مى رفت که این بار سازمان نیتى چند ساله دارد اما حال که صندلى رئیسان هم امن نیست شاید مصطفوى براى بار دوم رودست بخورد و صندلى را به دیگرى بسپارد.
وقتى قرار است پول بدهد، چرا مدیرعامل نباشد؟
پرسپولیس یا به خاطر استنباطش از شرایط کشور و یا به دلیل قول برخى مسئولان ورزش خود را با چنان شرایطى درگیر ساخته که به نظر مى رسد مطالبات اعضایش به نسبت سالهاى گذشته چند برابر شده باشد. در چنین وضعیتى که پاى سازمان بازرسى هم به قضایا باز شده، هر بار که سرخپوشان به بن بستى مى رسند فورى سراغى از هدایتى و جیب پربرکتى که دارد را مى گیرند تا با پول او که حلال مشکلات است امروز را به فردا برسانند. با توجه به این که مصطفوى جز کُرى خواندن براى استقلال کار دیگرى انجام نمى دهد، خیلى عجیب و دور از ذهن نخواهد بود اگر هدایت سرخپوشان را به هدایتى اى که قرار است هم پول بگذارد و هم وقت و اعتبارش را، بسپارند. این البته فعلاً در حد حدس و گمان است اما وقتى همه سختى ها روى دوش یک نفر است، خب چرا کسى به غیر از او بخواهد از مزایاى مدیرعاملى استفاده کند؟