این
بار نیز شاگردان خاکپور نتوانستند به این مهم دست یابند و از رسیدن به المپیک
بازماندند.
برای نوشتن
از امید و المپیک و حسرت،از سفیدی کاغذ و جوهرقلم شرمسارم.
این بار
چه بگوییم؟تقصیر را بر گردن چه کسی بیندازیم؟ چه دلیل و علتی را برای راه نیافتن چندین
باره مان به المپیک بیاوریم؟
اینکه
واقعا نقش کدام از سازمانها، نهادها یا افراد در این ناکامی بیشتر است را به راحتی
نمیتوان دربارهاش حرف زد.
این بار
که می گفتند و می دیدیم بازیکنان خوب و جوانی در اختیار تیم امید است که به آن ها بسیار
امید است.
اما طبق
معمول،مثل جام جهانی و ملتها، ضربه را از جایی میخوریم که مدتهاست دراینگونه زمانهای
پس از باخت و حذف،می بینیم و میدانیم که ازکجاخورده ايم.اما جالب است که فقط میگوئیم
و میگذریم،یابهتر بگویم میگذرند.بایک مرور ساده و نه چندان سخت،متوجه می شویم که چرا
ما اکنون ناکام و دست خالی از ادامه بازی ها باز ماندیم.
بعنوان
مدیر،جناب کاشانی را برسرکارنهادید.دستتان هم درد نکند.به حق هم که زحمت خود را کشید
و هرچه در توان داشت،در طبق اخلاص گذاشت.
اما پروسه
ی گزینش سرمربی و بالطبع کادر فنی اش،باانتخاب خاکپور شروع شد،محمد خاکپور را که در
یکی ازتیمهای MLS مربیگری میکرد،به داخل مرزهای خود برگرداندیم.او هم کارش راشروع
کرد.در اواسط کار،آنجا که احساس خطرشد،فدراسیون از انتصاب محمدمایلی کهن به
سمت مدیرفنی تیم امید خبرداد.مایلی کهنی که بخصوص دراین اواخر،ازنظر شخصیت حقیقی خویش
مشکلاتی داشته و با بعضی بزرگان وارد درگیری شد که حتی کار به دادگاه و زندان هم کشیده
شد.مایلی کهنی که به جرأت میتوان از وی بعنوان سرسختترین منتقد وحتی مخالف شخص اول
تیم ملی بزرگسالان جناب کی روش نام برد.
در وهله
ی اول و باتوجه به این مسایل و شرایط،واضح بود که این انتصاب خصوصا دراین برهه زمانی
از ریشه،ناقص و اشتباه است.تاجائی که دریک برنامه ی زنده ی تلویزیونی،مدیرفنی تیم امید،در
حضور شخص اول فدراسیون ومتولی کنونی فوتبال،به شکل تمام قد از سرمربی تیم ملی انتقاد
می کند و کل عملکرد او و حتی فدراسیون را در حضور آقای خندان، زیرسؤال میبرد.
شخصی که
در اکثر نظرسنجی ها از حمایت مردمی درکشورمان برخوردار است و بازیکنان حال حاضر تیم
ملی هم همگی خواهان ادامه ی حضور کی روش در رأس کادر فنی تیم ملی می باشند.ریاست فدراسیون هم که مثل همیشه با سیاست منحصر به فرد «پاسخ به
طرزخنده!» باانتقادها و مخالفتها برخورد کرده و میکند و بیشتر،در تفکر حضوری پرقدرت
درانتخابات قریب الوقوع
فدراسیون وماندن درصندلی خود میباشد! ظاهرا به این دلایل است که فرصت
رسیدگی به قهر و آشتیهای مکرر اعضای کادرفنی ندارد.که فرصت انعقاد یک قرارداد ساده
با سرمربی و کادرفنی تیم امید را ندارد،که حدود یک سال را بدون قرارداد و پرداختی،کار
کردند.که فرصت بررسی و اتمام جنگ و جدلهای لفظی و تکراری شده ی مدیرفنی و سرمربی یا
سرمربی و دبیر فدراسیون را ندارد.
و بازیکنانی
که گفته میشد یکی از بهترین نسلهای تیم فوتبال امید را تشکیل دادهاند، آنچنان که
باید چیزی از خود نشان ندادند و در بازی با ژاپن در ١٠ دقیقه ٣ گل دریافت کردند. وکه .....های دیگر...
آری،در
حالی که خانه از پایبست ویران است و هیچ چیزی در این خانه سر جای خود نیست،ما در کمال
خوشحالی در خواب،یابهتر بگویم رؤیای المپیک سیر میکنیم ومنتظر پایان حسرت چندین ساله
ایم!
و همچنان،مائیم
و حسرت و حسرت....