امین منوچهری در خصوص جداییاش از راهآهن و همچنین اتفاقاتی که برای او در استقلال افتاد صحبتهایی را انجام داد.
وی
که دل پری از تصمیمات مسئولان آبیپوش داشت از اتفاقات به وجود آمده در
استقلال ابراز نارضایتی کرد چراکه اعتقاد دارد مسئولان استقلال هر بازیکن
دیگری را به وی ترجیح دادند و در حالی که او میتوانست در این برهه از زمان
به آبیپوشان کمک کند اما مسئولان استقلال پیشنهادی به او ندادند و همین
موضوع باعث دلخوری او شده است.
صحبتها و گلایههای مهاجم سابق آبیپوشان را در زیر میخوانیم.
گویا قصد جدایی از راهآهن داری؟
بله البته من یک طرف قضیه هستم و طرف دیگر باشگاه است که باید با این موضوع موافقت کند که هنوز جواب من را نداده است.
علت این تصمیم چیست؟ آیا به خاطر پیشنهاد داشتن از ملوان چنین تصمیمی گرفتهای؟
خیر.
چراکه من سال گذشته هم پیشنهاد داشتم اما ترجیح دادم در راهآهن بمانم.
برای من مهم این است که بتوانم در تیم موفق باشم. شما ببینید فصل که به
پایان میرسد از یک مهاجم میپرسند چند گل به ثمر رساندهای به همین دلیل
من هم تصمیم دارم به تیمی بروم که هم تماشاگر بیشتری داشته باشد هم حداقل
در خانه خود تیم هجومی باشد و بتوانم موقعیتهای بیشتری را برای خود خلق
کنم. این تصمیمی که گرفتم به نفع خودم است.
پس معتقدی ملوان تیم تهاجمیتری است؟
بله.
ملوان تیم ریشهای و خوبی است. آنها اگر هماکنون در رتبههای پایین قرار
گرفتند به خاطر بدشانسی است. همچنین مشکلات مالی هم گریبانگیر این تیم شده
است اما این تیم بازی خوبی را به نمایش میگذارد. نیمفصل سال گذشته ملوان 9
امتیاز گرفته بود که همه فکر میکردند این تیم در پایان فصل سقوط میکند
اما من همان موقع هم معتقد بودم که چون یک شهر پشت این تیم است هیچ وقت
ملوان سقوط نخواهد کرد. هماکنون هم به این مسئله اعتقاد دارم که اگر
مشکلات مالی این تیم برطرف شود ملوان میتواند برای گرفتن سهمیه لیگ
قهرمانان آسیا تلاش کند. انتخابی که کردم براساس عقل و منطق بود و با حساب و
کتاب این کار را انجام دادم حالا دیگر چه اتفاقی میافتد دست خداست.
جداییات از راهآهن فقط به خاطر دیده شدن است؟!
بله
هرچند که در دیدارهایی که مقابل استقلال و پرسپولیس قرار میگیریم همه
افراد توجهشان به این بازی است و شاید از اینکه من در دیدار مقابل
پرسپولیس در ترکیب ثابت نبودم مرا ناراحت کرد اما دلیل جدایی من نبود. به
هر حال تاکتیک سرمربی تیم این بود که ما دفاعیتر بازی کنیم. من هم به آن
احترام میگذارم. امیدوارم در ملوان بتوانم به دوران اوج خود برگردم.
یعنی میخواهی به دوران اوجات در سایپا بازگردی؟
من
28-29 سال سن دارم. حرفهای هم زندگی کردم. فوتبال برایم بسیار ارزشمند
است. شاید هر کسی اینقدر از لحاظ عاطفی و مالی ضربه میخورد دیگر سراغ این
رشته نمیآمد اما من واقعا با فوتبال زندگی میکنم. کسانی بودند که به من
قول دادند پای من میایستند اما پس از یک اتفاقاتی کوتاه همه چیز را فراموش
کردند و هماکنون نمیدانند امین منوچهری کجاست و چه میکند. همه در این
فوتبال دم از ادعا و معرفت میزنند اما پایش که برسد همه چیز را فراموش
میکنند. خیلیها به من میگویند که تا کی میخواهی دم از استقلال و آبی و
عدد 4 بزنی. دیگر بس است. واقعا به نظر من هم دیگر بس است. باید به فکر
آیندهام باشم.
به نظر میرسد از استقلال خیلی شاکی هستی؟!
واقعا
ناراحتم. مسئولان استقلال هر کسی را به من ترجیح دادند. در ابتدای فصل من
تا ساعت یک بعدازظهر منتظر ماندم در حالی که ساعت 18 نقل و انتقالات به
اتمام میرسید و من پیش از آن شاید میتوانستم خیلی پیشنهادهای دیگر را
قبول کنم اما به خاطر استقلال نپذیرفتم. آن وقت مسئولان استقلال با یک
مهاجم خارجی قرارداد بستند که همه فکر میکردند او همرده مسی و رونالدو
است اما هماکنون میبینید که در چند بازی حتی به میدان هم نمیرود.
با
اینکه از استقلال جدا شدی اما همیشه در صفحههای مجازی و حتی بازیهایی که
مقابل استقلال و پرسپولیس انجام میدهی از این تیم یاد میکنی. با این
شرایطی که گفتی یعنی دیگر نمیخواهی چنین کاری را انجام بدهی؟
به
هر حال در برخی رفتارهای من تاثیر خواهد گذاشت چراکه واقعا ناراحت شدم. من
در سایپا شرایط بسیار خوبی داشتم اما پس از اینکه پیشنهاد حضورم در
استقلال داده شد به این تیم آمدم و دیگر راه برگشتی هم نداشتم اما نتوانستم
آنطور که باید و شاید خود را نشان بدهم و درواقع فرصت پیدا نکردم. استقلال
در آن سال هیچ بازیکنی نداشت. جباری نداشت که بخواهد به تیم کمک کند. حتی
در آن سال ضعیفتر از سایپا هم بودیم و معلوم بود که من در آن تیم
نمیتوانم خود را نشان بدهم. شما دیدید که پس از اینکه مجتبی جباری در
نیمفصل به تیم اضافه شد همه بازیکنان گل زدند و شرایط تیم بسیار خوب شد.
من در سایپا پسر این تیم شده بودم اما پس از پیشنهادی که به من داده شد از
تیم جدا شدم. 8 سال در این تیم بازی کرده بودم. فقط به خاطر نام استقلال
بود که نتیجه میگرفت. در برخی بازیها فقط 12-13 بازیکن حضور داشتند.
به نظر میرسد از امیر قلعهنویی خیلی دلخور باشی؟
از
امیرخان ناراحتم چراکه وقتی او در تراکتورسازی بود ما با سایپا در اردوی
ترکیه بودیم و او با اتاق من تماس گرفت و گفت که تو را میخواهیم اما در آن
موقع کوشا مدیرعامل وقت سایپا صلاح ندانست که من از تیم جدا شوم. وقتی پس
از آن اتفاقات قلعهنویی به استقلال رفت بار دیگر پیشنهاد حضور در تیمش داد
آن هم دو بار. طبیعتا هر فوتبالیست جوانی وقتی نام تیم بزرگی چون استقلال
که آروزیش را داشته است میشنود لرزه به دلش مینشیند. شاید برخیها بگویند
که من فقط 6 ماه در این تیم بودم و به گونهای از کنار استقلال فقط رد شدم
اما من واقعا با این تیم زندگی میکنم و بسیار به آن علاقمندم. متاسفانه
پس از آن اتفاقات هم در نیمفصل قلعهنویی به من گفت که تصمیم پدرانه
برایت گرفتهایم و خواستند که در جای دیگر بازی کنند. من به نفت رفتم و 8-9
گل هم در یک نیمفصل زدم. انتظار داشتم که بازگردم اما گویا تمام این قول و
قرارها فقط یک بازی فوتبالی بوده و مرام و معرفت فراموش شده است.
انتظار داشتی که هماکنون به استقلال بازگردی؟
بله
چراکه شرایطم بسیار خوب بود و میتوانستم به این تیم کمک کنم. به نظرم در
این شرایط که پول در فوتبال وجود ندارد استقلال و پرسپولیس باید به دنبال
بازیکنانی باشند که به این تیمها علاقمندند. البته منظورم این نیست که
کیفیت نداشته باشند وقتی هواداران ببینند که بازیکن سرش را برای موفقیت تیم
میدهد آنها هم به ورزشگاه میآیند. شما ببینید پس از رفتن فرهاد مجیدی و
علی کریمی هواداران کمتر به ورزشگاه آمدند اما وقتی این عشق و علاقه را از
بازیکن ببینند باز هم به ورزشگاه خواهند آمد. من قصد نداشتم که از کنار نام
استقلال سودی ببرم. حتی ضرر هم کردم که شاید هیچ کس به اندازه من چنین
ضرری را نکرده باشد اما همین برای من بس است که هواداران آبیپوش مرا به
عنوان یک هوادار قبول کردند و همیشه به من لطف دارند. با وجود اینکه دلم با
استقلال بود اما همیشه در هر تیمی که بازی کردم با جان و دل توپ زدم و هیچ
موقع ارزش خود را پایین نیاوردم.