حاشیهها درباره توقیف فیلم زندگی مرحوم ناصر حجازی به قدری در رسانهها
و محافل ورزشی زیاد شده که در شرایط کنونی هیچ کسی نمیداند تکلیف این
مستند چه خواهد شد.
من به خاطر اتفاقاتی که در روزهای اخیر رخ داده است
واقعا متعجب هستم. من فیلم را سه بار دیدهام و هیچ چیز خاصی در آن مشاهده
نکردم که حاوی توهین و افترا باشد. اصل زندگی ناصر حجازی بر اساس صداقت و
صراحت و راستگویی به مردم بود و طبیعتا هیچوقت ما و عوامل تهیهکننده
فیلم حاضر نمیشدیم که برای فیلم زندگی او مطالب غیر واقع استفاده کنیم. به
همین دلیل باید بگویم که تمام اتفاقات و دقایق این مستند بر اساس تاریخ و
مستندات آماده شده است.
با این وجود در شرایط کنونی فیلم با شکایت امیر قلعهنویی توقیف شده است.
باز
هم تاکید میکنم که در این فیلم به کسی توهین نشده است. یک دقیقه این
مستند در شرایط کنونی برای ما معضل شده و کلی حاشیه درست کرده است. ضمن
اینکه توجه داشته باشید که ما هیچوقت نمیتوانیم صورتمساله را پاک کنیم.
تاریخ را دیگر همه میدانند و کسی نمیتواند اتفاقات گذشته را از یاد ببرد.
حقیقت این است که قلعهنویی از ناصر شکایت کرده بود. میتوانم برای شما
مثالی ساده بزنم.
بفرمایید.
همه میدانیم که کارلوس کیروش به رغم
اعلام آمادگی مهدی رحمتی حاضر نیست که این دروازهبان را به تیم ملی دعوت
کند. حالا اگر ١٠ سال بعد کسی بخواهد فیلم زندگی سید مهدی رحمتی را بسازد،
میتواند اتفاقات اخیر را به شکلی غیرواقع به مردم نشان بدهد و بگوید که
کیروش از رحمتی استفاده نکرد؟ دوستان توجه کنید که دیگر تاریخ را نمیشود
از بین برد و واقعیتها هیچوقت قابل حذف شدن نیستند. فیلم ناصر حجازی بر
اساس مستندات و تاریخ واقعی ساخته شده و باز هم تاکید میکنم که در این
فیلم به کسی توهین نشده است. همهاش مستند و بر اساس تیتر روزنامهها و
اخبار و واقعیتهای زمان حیات ناصر حجازی است. فکر میکنم برخیها بیجهت
این موضوع را بزرگ کردند!
تاکنون مذاکرهای با مسوولان وزارت ارشاد برای حواشی به وجود آمده که به توقیف فیلم منتهی شد داشتهاید؟
ببینید.
من به هیچ عنوان علاقه ندارم که وارد حاشیه شوم. اما عوامل فیلم روز
سهشنبه جلسهای را با مسوولان ارشاد برگزار کردهاند. با این حال بنده
هنوز از تمام مسائل اطلاع ندارم که چرا باید جلوی فیلمی که پروانه و مجوز
اکران و پخش از وزارت ارشاد داشته به همین راحتی به خاطر شکایت یک نفر
گرفته شود.
وکیل امیر قلعهنویی در مصاحبهای که با رسانهها داشت
رسما اعلام کرد که اگر ناصر حجازی خودش زنده بود به هیچ عنوان اجازه پخش
این فیلم را نمیداد و شکایت ما برای جلوگیری از اکران این مستند، بهترین
هدیه به ناصر حجازی در روز تولدش بود.
همین صحبت این آقا که بنده اصلا
او را نمیشناسم خودش توهین بزرگی است. اما خیلی دوست دارم بدانم که این
آقا اصلا در کدام دانشگاه درس خوانده است. مساله مهمی که باید بگویم هم این
است که ناصر حجازی و خانوادهاش خدا را شکر هیچوقت به هدیه و اظهار لطف
چنین آدمهای کوچکی نیاز نداشتهاند و نخواهند داشت. من از دیروز تلفن ناصر
را روشن کردهام و شاید برایتان جالب باشد که حدود پنج هزار پیامک از طرف
مردم برای تبریک تولد حجازی منتشر شده است. وقتی این لطف مردم وجود دارد و
یاد ناصر برای مردم زنده است، او هیچوقت احتیاج به کادوی چنین آدمهای
کوچکی ندارد. لطف مردم و زنده نگه داشته شدن یاد ناصر و فراموش نشدن او
بزرگترین کادو است که مردم به او و خانوادهاش میدهند. ما یک اساماس
تبریک مردم رابا کادوهای این آقایان عوض نمیکنیم! چون نیازی به آنها
نداریم! ناصر حجازی آنقدر نامش بزرگ است که صحبتهای چنین آدمهای کوچکی
برای هیچ کدام از ما اهمیت نداشته باشد.