به مناسبت تولد هفتاد سالگی گرد مولر، بمب افکن ژرمنها، وب سایت
رسمیبوندسلیگا در مقالهای به بررسی کارنامه درخشاناین اسطوره بایرن
مونیخ میپردازد. به نقل از وب سایت رسمیبوندسلیگا، مولر در سوم نوامبر
1945 در نوردلینگن، شهر کوچکی در 120 کیلومتری شمال غربی مونیخ، درست چند
ماه بعد از پایان جنگ جهانی دوم به دنیا آمد. او مانند بیشتر کودکان هم
دوره اش، فوتبال را از کوچه و خیابان و اغلب با قوطیهای حلبی به جای توپ
آغاز کرد. مولر به دلیل شخصیت کم رو و خجالتیای که داشت، در ابتدا تمایل
چندانی برای عضویت در یک باشگاه فوتبال نداشت. ولی نهایتاً تسلیم اصرارهای
دوستش، پیتر کراوس، شد و در تمرینات تیم فوتبال نوردلینگن شرکت کرد، اگرچه
به خاطر کفشهای پارهاش از سوی هم تیمیهایش مورد تمسخر واقع شد.
پاسخ
او مثل آنچه همواره در طول دوران فوتبالش نشان داد، چیزی به جز گل زدن
نبود. مولر جوان در اولین بازیاش برای نوردلینگن هت تریک کرد و طبق آرشیو
باشگاه در همان سال در یک بازی که به برتری 31-2 برابر هولتسکیرشن همراه
بود، 26 گل به ثمر رساند.این بازی در 2 مارس 1963 برگزار شد.
در
تابستان 1964، آمار بالای گلزنی وی باعث جلب توجه باشگاههای بزرگ مونیخی
یعنی بایرن و 1860 شد. به دلیل آنکه مونیخ 1860 در آن زمان در بوندسلیگای
تازه تاسیس بازی میکرد و بایرن هنوز در بوندسلیگا حضور نداشت، مولرِ
همواره متواضع بایرن را انتخاب کرد، همان کاری که پیش از او فرانتس بکن
بائر انجام داده بود. نهایتاً بعد از مذاکرات فراوان نوردلینگن با دریافت
4400 مارک آلمان بهاین انتقال رضایت داد.
در آن زمان بازیکنان تا
سن 21 سالگی حق امضای قرارداد رسمینداشتند. به همین دلیل مادر مولر مجبور
شد قرارداد اولش را امضا کند. بنابراین در جولای 1964، مولر کار روزانه اش
به عنوان جوشکار را کنار گذاشت به بایرن ملحق شد، اتفاقی که سرنوشت وی و
باشگاه بایرن مونیخ را تغییر داد.
بااین حال، شروع دوران حرفهای
مولر در مونیخ آنچنان درخشان نبود. سرمربی تیم چیک چایکوفسکی با فیزیک
بازیکن تازه وارد مشکل داشت. با قد 176 سانتی متری و وزن نزدیک به 90
کیلوگرم، ظاهر وی چندان شبیه ورزشکاران نبود. به گفته وینگر آن زمان بایرن،
دیتر برنینگر، شکم و رانهای مولر شمایل ورزشکارانه نداشت.
بهاین
ترتیب مولر که توسط مربی در حاشیه قرار گرفته بود، آماده شده بود که همه
چیز را کنار بگذارد و به خانه برگردد. اما بخت با وی همراه بود و مدیر
باشگاه، ویلهلم نویدکر به چایکوفسکی اصرار کرد که به مولر فرصت بازی بدهد.
بالاخره در 18 اکتبر 1964 در فرایبورگ، مولر فرصت بازی پیدا کرد و اولین گل
خود از 398 گلش برای بایرن در لیگ را به ثمر رساند. در طول دوران فوتبالش
مولر در مجموع بیش از 1000 گل به ثمر رساند، اگرچه کارشناسان در رقم
نهاییاین آمار توافق ندارند. طبق کتاب رسمیکه در سال 2010 از سوی بایرن
منتشر شد،این آمار 1335 گل است ولی برخی منابع آن را 1289 ذکر کرده اند.
در
هر صورت، آمارهای وی به شدت خیره کننده است مثلاین آمار که وی 15 سال
بعدی را نیز بدون آنکه حتی یک بازی ذخیره باشد برای بایرن بازی کرد. هر
مربی جدیدی که بر سر کار آمد به قابلیتهای خارقالعاده اوایمان میآورد،
چراکه وی مهاجمیچالاک، با قابلیت بازی با هر دو پا و قدرت تصمیم گیری فوق
العاده سریع و البته شم بالای گلزنی بود. مولر با پیراهن شماره هشت بایرن
در فصل 1964/65، 33 گل به ثمر رساند. همان فصلی که بایرن بالاخره در
بوندسلیگا حضور یافت. شروع جاه طلبانه بایرنِ متشکل از مولر، بکن بائر، سپ
مایر و دیگران در بوندسلیگا همراه با قهرمانی جام حذفی (د اف ب پوکال) و
حضور در بین مدعیان لیگ تا روز پایانی بود.
بایرن
از آن به بعد سیری ناپذیر شد. فصل 1968/69 مخصوصاً برای مولر خیلی پر ثمر
بود. برانکو زبک، مربی جدید تیم، مولر را مجبور کرد در تابستان دو پیراهن
زیر ژاکت تمرینش بپوشد تا وزنش را کاهش دهد. مولر که حالا 6 کیلو سبک تر
شده بود، در هر دو جام حذفی و لیگ با بایرن قهرمان شد و البته به عنوان
آقای گلی رسید و بازیکن سال نیز شد.
فصل 1971/72 نیز به شکل مشابه
برای وی فوق العاده بود. بایرن با رکورد جدید 101 گل قهرمان بوندسلیگا شد
که ازاین بین سهم مولر 40 گل بود. حتی امروز هماین رکورد هنوز پابرجاست.
در اکتبر 1972، مولر اولین بازیکنی شد که مرز 200 گل را رد کرد. مجله کیکر
در مورد وی نوشت: «او احتمالاً قبل از آنکه کسی به رکورد 200 گل نزدیک شود،
به 300 گل هم میرسد.»
قهرمانیها و گلزنیهای وی ادامه داشت
تااینکه در سال 1977، مورد جراحی لیگامنت قرار گرفت. اتفاقی که سرآغازی بر
پایان دورانش در بایرن بود. البته او در فصل 1977/78 توانست برای آخرین
بار عنوان بهترین گلزن را با 24 گل از آن خود کند.
آخرین حضور مولر
در بوندسلیگا که با ثبت 365 گل در 427 بازی همراه بود به 10 فوریه 1979
برمیگردد. وی پس از دورانی محدود در آمریکا، دوباره به عنوان مربی به جمع
خانواده بایرن بازگشت. بکن بائر در مورد او میگوید: «بدون او احتمالاً
هنوز داشتیم در یک کابین چوبی لباس عوض میکردیم.» سازمان لیگ فوتبال آلمان
نیز در ستایش دستاوردهای مولر او را «ارزشمندترین بازیکن تاریخ بوندسلیگا»
نامید.
در عین حال که مولر با گلزنیهایش عناوین قهرمانی متعددی
برای بایرن به ارمغان آورد، آنها نیز در فصل 1971/72، به او در ثبت رکورد
تاریخی 40 گل در یک فصل کمک کردند. رکوردی که تا امروز نیز شکسته نشده است.
شروع
نه چندان امیدوارکننده در بازیهای اول، مانع گلزنیهای وی در ادامه راه
نشد. با آنکه در سه بازی اول خود، مولر تنها یک گل به ثمر رساند، در فوریه
شروع به درخشش کرد. در بازی 19 فوریه مقابل اوبرهاوزن وی پنج گل از هفت گل
تیمش را به ثمر رساند و با رقم زدن 21 گل در 23 بازی، پیش زمینههایی از
رکوردشکنی بروز داد.
بعد از گلزنیهای متوالی بالاخره در بازی
مقابلاینتراخت فرانکفورت به رکورد 40 گل رسید. مربی وقتاینتراخت، اریش
ریبک در مورد او گفت: «حاضرم دو تا فرانتس بکن بائر را بفروشم و یک گرد
مولر بخرم.» خود قیصر نیز در ستایش مولر گفت:«خطرناک تر از او مهاجمیدر
جهان وجود ندارد.»
استعدادهای او از دید مربی تیم ملی آلمان، هلموت
شون، نیز پنهان نماند. بعد از شکست در فینال جام جهانی 1966 مقابل انگلیس،
شون به دنبال نیروهای تازه بود. با پا به سن گذاشتن اووه زیلر افسانهای،
گزینه مسلم جانشینی وی مولر بود. شون در توصیف مولر گفت: «او مهاجم هدفی
است که برای فوتبال مدرن زاده شده.»
مولر اولین بازی ملی خود را در
اکتبر 1966 در ترکیه انجام داد. البته بعد از یک نمایش کم فروغ، تا 6 ماه
بعد برای تیم ملی به میدان نرفت.این بار اما منتقدان با 4 گل از 6 گل وی
مقابل آلبانی خاموش ماندند و سرآغازی شد برای دوران طلایی مولر در تیم ملی و
لقب «بمب افکن ملت» که از سوی روزنامه بیلد به وی اطلاق شد. عادت به زدن
گلهای حساس و مهم در دقایق پایانی موجب محبوبیت بالای وی در کشورش شد.
هرچند چیزی که او را به یک جایگاه نمادین در عرصه ملی تبدیل کرد، 10 گل
خیره کننده وی در 6 بازی جام جهانی 1970 مکزیک شامل گل پیروزی در وقتهای
اضافی مقابل انگلیس، قهرمان دوره پیشین، در مرحله نیمه نهایی بود.این
واقعه، ماشین گلزنی با فیزیک نه چندان ورزشی را در سرتاسر جهان بر سر
زبانها انداخت. روزنامه مکزیکی ال یونیورسال دراین خصوص اعتراف
کرد:«نمیدانستیم او کیست. فکر میکردیم یک فروشنده است که چون خیلی پشت
میز نشسته، به اندازه کافی تحرک نداشته و با پر خوری اضافه وزن پیدا کرده
است.»
در فصل 1971/72 با به ثمر رساندن 14 گل رکورد قبلی زیلر به
عنوان بهترین گلزن تاریخ آلمان را جابهجا کرد و ضمن آنکه با چهار گلی که
در مرحله نهایی جام ملتهای اروپای 1972 برای مانشافت به ثمر رسانید،
قهرمانی را برای کشورش میسر کرد. ریموند گوتهالس، مربی وقت بلژیک، در ستایش
وی گفت: «آلمانها» باید پاهای او را روکش طلا بگیرند.»
مولر دو
سال بعد با گلی که در فینال جام جهانی دو دقیقه قبل از پایان نیمه اول به
هلند زد، قهرمان اروپا را به قهرمان جام جهانی تبدیل کرد. اتفاقاًاین گل
به آخرین گل مولر برای تیم ملی تبدیل شد. مولر با اعلام خداحافظی از تیم
ملی هواداران و هم تیمیهایش را شوکه کرد. وی در 62 بازی ملی 68 گل به ثمر
رساند.
خداحافظی او از بایرن امااین طور باشکوه نبود. مولر در
آخرین بازیاش برای بایرن مقابلاینتراخت فرانکفورت در سال 1979 تعویض شد.
وی سپس با فورت لادردیل استرایکز آمریکا قرارداد دو و نیم ساله امضا کرد.
ولیکن بعد از یک حضور ناموفق در فلوریدا، در دیداری دوستانه مقابل
المپیاکوس یونان کفشها را آویخت. نکته طعنه آمیز آن است کهاین دیدار
«بدون گل» به پایان رسید.
به هر نحواین پایان باشکوهی برای بازیکنی
که 533 گل در 585 حضور برای بایرن به ثمر رساند، محسوب نمیشود. درخشش
مولر در بایرن موجب شد در سال 2003، سازمان لیگ فوتبال آلمان لقب
ارزشمندترین بازیکن تاریخ بوندسلیگا را به او بدهد. کارلهاینس رومنیگه،
دیگر اسطوره بایرن در مورد وی گفت: «گرد مولر یکی از بزرگترین بازیکنان
جهان فوتبال است، بدون گلهای او، بایرن مونیخ و فوتبال آلمان جایگاه
امروزش را نداشت.»