خداداد عزیزی تند و تیز بودن را از دوران فوتبالش به ارث برده. زبان سرخ او
همانند جنس فوتبالش نیشدار و تیغدار است. ستارهای که البته هرگز در
فوتبال عاقبت به خیر نشد و هم اندازه استعداد و تواناییهایش به اوج نرسید.
عزیزی یکی از منتقدان بزرگ فدراسیون فوتبال درباره شرایط حاکم بر فوتبال
ایران و دلایل پسرفت فوتبال صحبت کرده؛ با همان ادبیات همیشگی.
وضعیت فعلی اداره فوتبال توسط فدراسیون را چطور ارزیابی میکنید؟
تحولی که طی این سالها دیده نشده است اما همین جوری و اتفاقی دارد کارها پیش میرود دیگر!
نظر شما درباره مدیریت علی کفاشیان رییس کنونی چیست؟
بنویسید رییس دایمالخندان فوتبال!
برخی معتقدند این خندهها هوشمندانه و برای فرار از انتقادات بیشتر است؟
جواب
این سوال را باید خود آقای کفاشیان بدهد. طی این 8 سال ما نفهمیدیم این
خندهها برای چیست. شاید او دارد به ما فوتبالیها میخندد یا اینکه به
غیرفوتبالیها میخندد و یا به همه میخندد! از خودش بپرسید. ولی آنچه من
میدانم این است که باید به حال این فوتبال گریست. این فوتبال چیز خنده
داری ندارد!
ویژگیهای یک رییس فدراسیون مناسب برای فوتبال ایران چیست؟
دو
جور ویژگی داریم؛ یکی اینکه باید پارتی داشته باشد و حمایت شود، با رییس
هیات در ارتباط باشد و به قول معروف بتواند خوب لابی کند تا رییس شود.
ویژگیهای دیگر مثل مدیریت، آشنایی به مقوله فوتبال، کاردانی و... هم که
اهمیتی ندارد!
کفاشیان به تازگی گفته است که ازخودش بهتر برای ریاست فدراسیون سراغ ندارد؟
نظری ندارم. نظر امثال خداداد عزیزی مهم نیست!
شما
معتقدید که رییس یک فدراسیون باید لزوما فوتبالی باشد در حالی که نیرزباخ
رییس سابق فدراسیون فوتبال آلمان سالها در این پست فعالیت کرد اما فوتبالی
نبود؟
درست است که فوتبالی نبود اما تا دلتان بخواهد کنارش
آدمهای فوتبالی بودند. او مدیریت بلد بود و از کسانی استفاده کرد که
فوتبال را خوب بشناسند. شما میبینید هزار سال است که میگوییم تیم امید به
المپیک برود. 4 هزار سال است میخواهیم جوانان و نوجوانان ما نتیجه بگیرند
که نمیگیرند. ما خندیدیم و همه چیز را به تمسخر گرفتیم اما ژاپن
برنامهریزی کرد.
معلوم است دل پری هم دارید؟
نه
آقاجان! به من چه ربطی دارد! غصه فوتبال را باید همین غیرفوتبالیها
بخورند! شما پرسیدید و من هم جواب دادم. یک زمانی ژاپن و کره جنوبی را ما
میخوردیم ولی الان چه؟ آنها بازیکن به سطح اول اروپا میفرستند و ما هم در
لیگ قطر و کشورهای حاشیه خلیج فارس لژیونر داریم.
خبر دارید فرهاد مجیدی هم به دلیل عدم حضور در جلسات کمیته فنی خط خورد؟
کدام
کمیته فنی؟ من شنیدم یک آقایی به اسم محمد احسانی عضو این کمیته است.
احترام این عزیز واجب است اما چرا باید او عضو کمیته فنی باشد؟ از آن گذشته
کمیته فنی چه اختیاری دارد؟ آیا میتواند کادر فنی بزرگسالان، امید و
جوانان را بچیند؟ یک روز از آقای معینی پرسیدم تکلیف 3 هزار مربی با مدرک A
آسیا چه میشود.
3 هزار مربی ایرانی دارای مدرک A آسیا داریم؟!
شاید
هم بیشتر! ما به اندازه کل قاره آسیا مربی با مدرک A داریم. آیا 3 هزار
تیم داریم؟ این همه مدرک میدهند که چه شود؟! این تازه یک نمونه است.
راهکار شما برای برون رفت فوتبال از شرایط فعلی چیست؟
امثال
خداداد عزیزی نمیتوانند راهکار بدهند. ما که توی فوتبال نبودیم! ما که
نباید نظر بدهیم. بهتر است غیرفوتبالیها راهکار بدهند!
شوخی میکنید یا جدی حرف میزنید؟
کاملا
جدی گفتم. مگر یک بار شده که علی دایی را به فدراسیون دعوت کنند و از او
نظر بخواهند؟ ارادهای در کار است که غیرفوتبالیها برای فوتبال تصمیم
بگیرند و بهتر است شما خودتان را خسته نکنید. ما هم باید مثل دوستان بخندیم
و دور هم خوش باشیم!
فکر میکنید چرا فوتبال ما در این سالها پیشرفت نکرده است؟
برای
اینکه فوتبال را در دل مردم از بین بردهاند و از آن لذت نمیبرند. زمان
ما دو دسته مردم وجود داشتند، برخیها که عاشق فوتبال بودند و مدام به
ورزشگاه میرفتند و دسته دوم کسانی بودند که پیگیر نتایج تیم ملی بودند. آن
زمان هر دو دسته از فوتبال لذت میبردند، ولی امروز مردم هیچ لذتی
نمیبرند. فوتبال ایران به این روز افتاده چون سراغ افرادی میرویم که
فوتبالی نیستند. عامه مردم از حواشی فوتبال خسته شدهاند. تلویزیون، رادیو و
روزنامه را که باز میکنیم همه دنبال حواشی هستند و فوتبال محو شده است.
عمده مشکل ما این است که روسای تیمهای ما غیرفوتبالی هستند. برخی از آنها
ادعا میکنند که زمانی فوتبال بازی میکردهاند اما خودشان میدانند که
فوتبالی نیستند. در ردههای پایه مربیانی داشتهایم که هیچ کمکی نکردهاند.
بازیکن نوجوان باید در سن پایین یاد بگیرد چطور رفتار کند که وقتی سنش
بالا رفت باتجربه باشد. میگویند چون فلان فرد آشنای فلان شخص معروف است،
تیم نوجوانان را به او سپردهایم. اینها مسائلی است که فوتبال ما را ضعیف
کرده است. فوتبال پایه را دست افرادی میدهیم که نمیدانیم چه کسانی هستند.
روزی در برنامه تلویزیونی به هوشنگ نصیرزاده که نماینده فدراسیون بود گفتم
که یک سال حضور دروازهبان خارجی را در لیگ برتر ممنوع و سال بعد آن این
قانون را برداشتید. وقتی این تصمیمات گرفته میشود، معلوم است هدفی در آن
نبوده است. اینها به خاطر حضور افرادی است که فوتبالی نیستند و تصمیمات غلط
میگیرند.
برخی افراد اعتقاد
دارند که فوتبال امروز مدرن شده و با گذشته تفاوت زیادی پیدا کرده و البته
بازیکنان امروز علاوه بر داخل زمین، به دنبال حواشی بیرون از فوتبال نیز
هستند؟
این مسائل چه ربطی به هم دارند؟ مگر زمان گذشته، نامرتب
بودیم و شیک نمیگشتیم؟ فوتبالیستهای امروزی دنبال حاشیه هستند تا خود
فوتبال. اعتقاد دارم که به فوتبالیستها باید پول بدهند، چون زحمت میکشند
اما همین پول دادن باعث میشود انتظارات مردم از آنها بالا برود. با این
شرایط نیاز است که بازیکن بیشتر به فوتبال توجه کند تا حواشی آن. اشکالی
ندارد که بازیکن به تیپ و قیافهاش برسد اما بیشتر از آن باید به فوتبالش
توجه کند.
فکر میکنید تیم ملی با کارلوس کیروش با توجه به اختلافاتش با برخی از مسوولان فدراسیون بتواند نتیجه بگیرد؟
این
هم یکی از مشکلات فوتبال ایران است. اگر به مربی اعتقاد داریم، باید از او
حمایت شود و دیگر نمیدانم این اختلافات چیست. همه باید دست به دست هم
بدهند تا قانون هر 8 سال صعود به جام جهانی برای ما تکرار نشود.