روز گذشته را باید متعلق به چند نفر و به چند رویداد دانست.
** استقلال 2 امتیاز را هنرمندانه از دست داد
بهتر است پرویز مظلومی یک بار بدون دستیارانش و در خلوت خود بازی تیمش را نظاره کند. او باید خلوت کند و در تنهایی خود ببیند آنچه که او و همکارانش در 90 دقیقه دربی ندیدند. آنها ندیدند که تعویض هایشان برای پرسپولیس بود تا برای حفظ نتیجه تیم خود. آنها ندیدند که پرسپولیس چه با ولع بعد از گل به تیمشان فشار وارد کردند و آنهایی که فقط کنار زمین با استرس بر چرخش توپ در زمین توسط سرخ ها نگاه می کردند هرگز به مظلومی نگفتند که چه باید کنند تا از زیر این فشار بیرون بیایند. مظلومی باید در خلوت خود یک بار فیلم دربی را ببینند و بعد از خود بپرسد مجید صالح را چه می شود که می گوید می خواستند بیرون زمین بازی را مساوی در آورند؟ سرمربی آبی ها باید تک و تنها تیمش را تحلیل کند. اینکه چرا توان خسرو حیدری تحلیل رفته و اینکه چرا امید ابراهیمی در این بازی گم شده بود. او نبود و آنی نبود که وسط زمین استقلال را پویا نگه دارد. آقای مظلومی از سجاد شهباززاده چه خبر؟ آرش برهانی هم مصحلت نبود در دربی که متعلق به امثال اوست و تجربه گلزنی را داشت به میدان می آمد؟ مظلومی باید با خود خلوت کند و بگوید که چرا روی حفظ کرار در تیمش این قدر اصرار غلط کرد تا او در حساس ترین شرایط دست تیمش را در حنا بگذارد و با قهر خود فشار منفی به تیم وارد کند. حال که او را نداشت او تیم فنی اش چه فکری به حال پر کردن جای او کرده بودند؟ راستی آقای مظلومی با خود تاکنون پرسیده اید چرا خط دفاع استقلال این روزها از سوی هر تیمی به عنوان پاشنه آشیل تیم شما شناخته می شود
دربی بازی زیبایی بود. تیم استقلال ابتدای بازی واقعا می توانست به گل هم برسد اما نرسید. مسئله این است که چرا استقلال که توانست در نیمه دوم به راحتی به گل برسد این قدر زود به لاک دفاعی رفت و باعث شد تا هواداران پرسپولیس به کنایه بگویند استقلال اتوبوسی دفاع کرد. به واقع استقلال خیلی هنرمندانه 2 امتیازش را پرپر کرد. 2 امتیاز استقلال با دستان خودشان پر کشید.
اینکه استقلال بخواهد وقت های اضافه را بهانه ای برای از دست دادن امتیاز کامل این بازی بجوید کاری است بس بیهوده و از سر بازکنی یک تاکتیک غلط. استقلال باید به خودش بیاید و تا زمانی که مظلومی به خودش نیاید این تیم در خواب غفلت باقی می ماند.
** پرسپولیس هوادارانش را کُشت تا امتیاز گرفت
و اما پرسپولیس و حکایت های همیشگی اش یعنی گل خوردن و گل خوردن در هر بازی. انگار این عادت از سر سرخپوشان بازشدنی نیست که نیست. برانکو به شکل هنرمندانه و حرفه ای توانسته اصول بازی تیمی و تاکتیکی را در تیمش به جریان بیندازد و این روزها هواداران سرخپوش به راستی که از نوع بازی تیمشان رضایت دارند اما مسئله ای که آزار دهنده است پرسپولیس مفت می بازد و مساوی می کند. برانکو شاید بعد از این بازی پیش خود به این مسئله اعتراف کند که مثلا چرا ماریچ را به بازی نگرفت و چرا پرسپولیس که به راحتی گل می خورد به سختی گل می زند. به نظر می رسد هواداران پرسپولیس روز گذشته تا مرز جنون پیش رفتند تا تیمی که 45 دقیقه کامل آبی پوشان را تحت فشار گذاشته بود بتواند از شکست فرار کند. آیا باید کار پرسپولیس به جایی می رسید که از شکست فرار کند؟ راستی دلیل تعویض امید عالیشاه چه بود؟ او نشان داده با اصلاح برخی تکنیک ها در فوتبالش یک « دربیباز» است. پرسپولیس اگر بخواهد در هر بازی این طور خودش و هوادارانش را سکته دهد قطعا در اواسط لیگ و در روزهای فرسایشی لیگ به سختی های بیشتری می خورد. تیم برانکو زور بردن را باید در خودش تقویت کند. پرسپولیس البته بعد از اندوهی که بابت از دست دادن کاپیتان جوانش برایش پیش آمد به خوبی توانسته کمر راست کند و هر چند در تیم پرسپولیس نکات ریز فنی زیادی دیده می شود که نیاز به اصلاح دارد اما نباید از این واقعیت به راحتی گذشت که از دست دادن یک بازیکن آن هم بر اثر مرگ مسئله ای نیست که یک تیم را خیلی زود سرپا نگه دارد اما برانکو نشان داد که در این زمینه هوشمندانه عمل کرد.
ذکر این نکته هم ضروری است که واقعا جای خالی مرحوم هادی نوروزی در ترکیب پرسپولیس به چشم آمد. او در فصل جاری در سانتر کردن و ارسال توپ های بلند کمک حال سرخپوشان بود و در بازی با استقلال این نقطه ضعف در تیم پرسپولیس به خوبی دیده شد.
** برنده واقعی هواداران سرخابی بودند
کار ارزشمند هواداران پرسپولیس و استقلال در دقیقه 24 بازی از آن دست اتفاقات نادر فوتبالی ایران بود که تا سال های سال نظیر آن اتفاق نخواهد افتاد. اتحاد سرخابی ها آن هم در روزی که دربی بود و طبیعتا هواداران فقط به فکر کری خواندن و شکست هم در این کری ها هستند اما این بار آنها درس خوبی به فوتبال دادند. امروز روز باشکوهی برای هادی نوروزی فقید بود. روحش شاد و یادش برای همیشه گرامی.
** سخنی با مردی که مرغش یک پا دارد
روی صحبت ما در گفتار آخرمان از دربی با کارلوس کیروش است. کیروشی که این روزها دست به گریبان اسدی دبیر کل فدراسیون فوتبال شده و در عجب و حیران از این فدراسیون فوتبال هستیم که چطور یک مسئله را نمی تواند مدیریت کند و چگونه ارکان زیر مجموعه اش به جان هم افتاده اند. البته در این گفتار نمی خواهیم نقدی به این تقابل دو نفره کیروش و اسدی داشته باشیم که خود دنیایی از حرف است و درددل. روی صحبت ما بیشتر روی دید و تفکر فنی کیروش است.
او که روز گذشته گفت یکی از زیباترین دربی ها را دیده است. هر چند که دوست داشتیم از او پرسیده میشد حالا که زیباترین دربی سرخابی ها را دیدی آیا در این دیدن بازی مهدی رحمتی را هم دیدی؟ آیا دیدی که او چند بار در حساس ترین و سخت ترین بازی تیمش در این فصل چطور توانست تیمش را نجات دهد؟
آقای کیروش همان زمان که رحمتی را به دلیل ترک تیم ملی کنار گذاشتی و خواستی نظم و انضباط را در تیمت حاکم کنی و به آیندگان هم گوشزد کنی که تیم ملی جای قهر و زودرنجی نیست کسی نبود که از شما تشکر نکند و حامی شما نباشد اما کش دادن و نبخشیدن شما تا کی ادامه دارد؟ آیا از دست دادن جام جهانی و جام ملت های آسیا برای تنبیه مهدی رحمتی کافی نیست؟ چرا باید درون دروازه تیم ملی ایران از وجود بهترین گلر فعلی خود مقهور باشد؟ کاش آقای کیروش بتوانی آنهایی که امروز رحمتی را بهترین دروازه بان ایران می دانند را یک روز بابت این عدم دعوت هایت قانع کنی نه توجیه. هنوز هم امید داریم مشاورانت که نمی دانیم جنس فکرشان از چیست! بگذارند و بخواهند که حداقل بهترین گلر این روزهای لیگ برتر ایران را به اردوی تیم ملی دعوت کنی.