- این روزها دو قطب اول فوتبال ایران، کانون حرف و حدیثهای تازهتری قرار گرفتهاند. در پرسپولیس، شیث رضایی به طور موقت کنار گذاشته شده و وسلی برازیلیا را به طور دایم جواب کردهاند و در استقلال نیز، کادرفنی این تیم فعلا رای به محرومیت اکبرپور، عنایتی و حسین کاظمی از حضور در تمرینات داده است. بازار اخراج در اردوی سرخابیها داغ شده، اما به نظر میرسد میان دو نوع جریمهای که پرسپولیسیها و استقلالیها برای بازیکنان خود در نظر گرفتهاند، تفاوتهای فاحشی وجود دارد که نمیشود نادیدهشان گرفت.
2 - کمیته انضباطی باشگاه پرسپولیس، بعد از اتفاقات رخ داده در جریان بازی این تیم با فولاد مبارکه سپاهان، شیث رضایی را که جزو آمادهترین نفرات سرخپوشان بود به واسطه بیاحترامی به بازوبند کاپیتانی باشگاه با سه جلسه محرومیت روبهرو کرد. این در حالی است که قرمزها در طول کل فصل جاری از ناحیه ساختار خط دفاعی در تنگنا بودهاند و در این شرایط بد، مدافع کارآمدی مثل شیث میتوانست خیلی به کار آنها بیاید. در کنار این، برازیلیا نیز با اتکا به بندی که در قراردادش وجود داشت، تاوان سنگینی برای دیر کردش در ورود به ایران پرداخت تا در شرایطی شبیه به بازیکنی همچون جانواریو، از باشگاه کنار گذاشته شود. این مرتبه، اخراج بازیکن خارجی پرسپولیس نه تنها خسارتی را متوجه باشگاه نکرد، بلکه به واسطه اقدام هوشمندانه انصاریفرد، به سود سرخها تمام شد. کنار هم قرار دادن این دو اخراج - یکی از جنس موقت و دیگری دایم - نشان میدهد تصمیمات انضباطی باشگاه پرسپولیس، نه از سر شتاب و بحران، که با تکیه بر خرد مدیریتی بوده است؛ برخلاف آنچه در استقلال کنونی حاکم است.
3 - اطرافیان باشگاه استقلال بر این عقیدهاند که اخراج سه بازیکن سرشناس این تیم پس از بازی با سپاهان، بیشتر از آنچه ریشه در تدابیر عقلانی مدیریتی داشته باشد، حربهای برای وارد آوردن شوک به مجموعه بحرانزده تیم محسوب میشود. فوتبال ایران، در گذشته بسیاری از این «اخراجهای فلهای» را به چشم دیده است. هنوز خاطره دستههای گل و جعبههای شیرینی که بهروز رهبریفرد پس از هر بار کنار گذاشته شدن از پرسپولیس برای علی پروین تدارک میدید و با آنها به تمرینات بازمیگشت، از یاد و خاطره علاقهمندان به فوتبال پاک نشده است. نوروز 1380 شاید از این حیث یک نقطه عطف در تاریخ فوتبال ایران به حساب بیاید؛ همان عیدی که برای پرسپولیسیها با اخراج ناگهانی عابدزاده و تنی چند از دیگر بازیکنان سرخپوش به عزا تبدیل شد، اما حتی همین مثلا «شوک» هم نتوانست پرسپولیس بحرانزده را به کورس رقابت با استقلال بازگرداند. در داستان اخراجهای کترهای بازیکنان، البته ناصر حجازی هم یک استاد تمام عیار است؛ هم او که تقریبا در تمام ادوار حضورش روی نیمکت تیمهای گوناگون فوتبال، یکی از مشغلههای اصلیاش را به یافتن «جاسوس»های تیم اختصاص میداد(!) و البته آنقدر به جستوجویش ادامه میداد که سرانجام عدهای را با همین جرم از مجموعه کنار میگذاشت! حالا اما، ظاهرا مهاجم سالهای دور استقلال روی نیمکت مربیگری این تیم، پا جای پای سلف دروازهبانش گذاشته و موبهمو رفتارهای حجازی را تکرار میکند. دیروز که از قول مرفاوی شنیدیم او نیز به دنبال یافتن کسانی است که در تیم به دیگران «خط» میدهند، یقین حاصل کردیم این اخراجهای اخیر نیز راه به جایی نخواهد برد و تاریخ، دوباره به ضرر مدیرانی که «مدبر» نیستند، تکرار میشود!
4 - خاک اصفهان برای پرسپولیس و استقلال، خاک حاصلخیزی بود که هرکدامشان را با چند اخراجی به پایتخت بازگرداند! در این میان اما، به نظر میرسد پرسپولیسیها بتوانند از ترفندهای اخیر خود سود بیشتری ببرند، چون احکام اخراج موقت و دایم آنها، محملی برای پاسداشت نظم و انضباط تیمی و ارج و عزت پیراهن باشگاه بوده؛ برخلاف استقلالیها که نه از سر اقتدار، که از سر استیصال حکم به جریمه بازیکنان خودی دادهاند. هزار عیب و اشکال ریز و درشت مدیریتی به کاشانی وارد است، اما بهرغم تمام آنها، دستکم در این مورد حاجحبیب نشان داد که «فوتبالیتر» از واعظآشتیانی است. حاجی خاطره شیرین لیگ هفتم را به یاد دارد که احترام گذاشتن او و دیگر مدیران تیم به انضباط و اخراج رضایی و مامانی، به قهرمانی شیرین پرسپولیسیها انجامید و البته در نقطه مقابل، چیز عجیبی نیست که آشتیانی درباره تجربه شکست خوردن انواع اخراجهای فلهای پیشین در فوتبال ایران چیزی به خاطر نیاورد؛ شاید در دوچرخهسواری، کنار گذاشتن ناگهانی رکابزنان به فتح راحتتر جادهها میانجامید، اما اینجا فوتبال است و «احتمالا» کسی را نمیشود به جرم احوالپرسی با قلعهنویی، بیرون انداخت!