شب تاره... هادی بیقراره.... پرسپولیس دیگه هادی نداره...

افسوس که سرمایه زکف بیرون شد / وزدست اجل بسی جگرها خون شد / کس ناید از ان جهان که پرسم ازاو /که احوال مسافران دنیا چون شد /

*تعداد زیادی از مردم که به داخل زمین آمده بودند با نیمکت و تیر دروازه عکس یادگاری می گرفتند. واقعاً بعضی از ما آدما کی میخوایم ادب همدردی با صاحب عزا رو یاد بگیریم و برای یه بار هم که شده بزرگ شیم؟!. هادی جان، روحت شاد. تو در شهر آوردهای تهران، سه مرتبه گل زدی اما هیچگاه حتی به اندازه ی بازیکنی که در دربی توپ به پایش خورده هم مصاحبه نکردی و جنجال نیافریدی. تو از نفت تهران هم حتی طلبکار بودی ولی هیچوقت حاشیه سازی و جنجال آفرینی نکردی. تو، بازیکن اخلاق و آقای گل انسانیت در این فوتبال کثیف بودی و حتی کاپیتانیت در تیم بزرگ آسیا، پرسپولیس هم نتوانست تو را به هوای شهرت و منیت بکشاند و در این دنیای وانفسا بفریبد و به زمین بزندت، تو قهرمانی هادی. قهرمان قلبهای آبی و قرمزی که دیگر و فقط برای خاطر تو، دیگر آبی و قرمز بودنشان هیچ معنایی ندارد و همه یکی هستند، «هواداران کاپیتان محبوب، هادی نوروزی». و حالا نه فقط پرسپولیس، که همه «ده نفره» شده ایم و تو را کم داریم. «خداحافظ، هادی با تعصب...»

برای شادی روحش صلوات