سجاد با گلی که درون دروازه گسترش فولاد کاشت، 3
گله شد. او که اولین دوگله لیگ پانزدهم بود، حالا دوباره به کورس مدعیان
آقای گلی برگشته اما خودش میگوید آقای گلی آخرین چیزی است که به آن فکر
میکند. اصلاً بهتر است خودتان حرفهای سجاد را بخوانید...
تبریک میگوییم، بازگشت موفقی به لیگ برتر داشتی.
خدا
را شکر میکنم که باز هم برای استقلال گل زدم البته در جام حذفی هم که
اولین بازیام بعد از پایان مصدومیت بود، وظیفهام را انجام دادم و موفق به
گلزنی شدم اما اعتراف میکنم در این بازی خیلی برایم مهم بود که گل بزنم.
چرا؟ دلیل شخصی داشت؟
نه، فوتبال بازی انفرادی نیست
که شما هدفگذاری شخصی داشته باشی... گل زدن برای من مهم بود چون به 3
امتیاز این بازی نیاز داشتیم. ما به خاطر بازی عقب افتادهمان مقابل نفت،
یک بازی کمتر از سایر رقیبان داشتیم و مهم بود بازی تبریز را ببریم تا از
لحاظ امتیازی فاصلهمان با تیم صدر جدول زیاد نشود. الان از لحاظ روحی-
روانی شرایط خوبی داریم و این برد خیلی به موقع و ضروری بود.
البته سپاهان هم به نفع شما با تراکتور مساوی کرد.
حقیقتش
روی نتیجه بازی این دو تیم زوم نکرده بودیم البته اینکه تیمهای مدعی در
بازیهای مستقیم مقابل هم، امتیاز از دست بدهند به نفع ماست اما ما هوش و
حواسمان پیش بازی سپاهان و تراکتور نبود و روی بازی خودمان تمرکز کرده
بودیم.
به نظر میرسید بازی سختی در تبریز داشته باشید.
بله،
خودمان هم با همین ذهنیت به تبریز آمدیم. گسترش فولاد بازی قبلیاش را
خارج از خانه برده بود، تمرینات خوبی در تعطیلات لیگ داشت و معمولاً در
زمین اختصاصیاش خیلی خوب بازی میکرد. در چنین شرایطی، آب و هوا هم علیه
ما شد. ساعت 5 بعدازظهر بازی کردیم که هوا گرم بود و وقتی وارد زمین شدیم،
احساس خفگی داشتیم. این درست که تبریز در این فصل از سال هوای معتدلتری
نسبت به خیلی از شهرهای ایران دارد اما بازی ساعت 5 بعدازظهر با بازی ساعت 7
غروب که هوا دیگر خنک شده و گرمایی ندارد و آفتاب نیست، فرق میکند ولی با
این وجود، خدا را شکر هر 3 امتیاز را گرفتیم.
به هر حال خوب موقعی گل زدید، نیمه اول قبل از آنکه کار گره بخورد، به گل رسیدید و شرایط بازی به نفعتان شد.
برنامه
کادر فنی دقیقاً همین بود که ما نگذاریم کار گره بخورد. نوع بازی حریف را
میشناختیم و میدانستیم اگر موقعیتها را از دست بدهیم، آنها به مرور جلو
میآیند و ما را از دروازه خودشان دور میکنند. اگر این اتفاق رخ میداد،
بازی از کنترل ما خارج میشد و حتی احتمال داشت یک لحظه غافلگیر شویم؛ به
همین دلیل، بازی را منطقی شروع کردیم و در زمین حریف مستقر شدیم و به گل
اول رسیدیم. بعد از آن هم جریان بازی را در زمین حریف اداره کردیم و گل دوم
را هم زدیم.
روی گل اول، خیلی حرفهای ظاهر شدی...
نظر لطف شماست... آن گل ماحصل یک کار تیمی بود و من فقط کار بچهها را تمام کردم.
درست است اما چرخش خلاف جهت تو خیلی بهجا بود. اینکه وقتی پشت
به دروازه صاحب توپ شدی، خلاف جهت چرخیدی و ضربه را زدی، نشاندهنده ذهنیت
باز تو بود...
به هر حال، آن لحظه باید بهترین تصمیم را
میگرفتم. تمرکزم روی توپ بود و احساس کردم اگر به سمت راست بچرخم، ریسک
کمتری دارد. در برخی بازیها به خاطر نوع بازی حریف، مهاجم باید با تمرکز
بالاتری کار کند چون وقتی مدافعان حریف نزدیک به هم بازی میکنند، شاید
اولین توپی که در محوطه جریمه نصیب مهاجم میشود، آخرین موقعیت او در همان
بازی باشد. آن لحظه وقتی صاحب توپ شدم، به ذهنم رسید، بهترین راه چرخش به
جهت مخالف و زدن ضربه با ارتفاع کم است که خدا را شکر تصمیم درستی بود و گل
شد.
حالا 3گله شدی و حتماً از وضعیت بقیه مدعیان آقای گلی خبر داری.
شاید
باور نکنید اما من آنقدری که به جدول ردهبندی لیگ برتر فکر میکنم، به
فکر جدول گلزنان نیستم. یعنی الان وضعیت امتیازی تمام تیمهای بالای جدول و
فاصلهشان با استقلال را میدانم اما از لحاظ فردی دنبال این نیستم که
الان کجای جدول گلزنان هستیم، چند نفر مثل خودم 3 گل زدهاند، چند نفر 4گله
هستند و... برای من موفقیت تیم خیلی مهمتر از آقای گلی خودم است.
اما استقلالیها توقع دارند آقای گل شوی.
ببینید
چیزی که دست من است این است که در هر بازی با تمرکز بالا، دقت زیاد و ضریب
اشتباه کم دنبال گل زدن باشم تا زحمات همبازیان خودم را به نتیجه برسانم.
این وسط احتمال دارد مهاجمان دیگری هم بیشتر از من یا اندازه من گل بزنند.
من رقابت فردی با کسی ندارم و نمینشینم منتظر که فلان مهاجم گل نزند تا
جای او را در جدول بگیرم. کار خودم را میکنم و تمرکزم روی نتیجه گرفتن
استقلال است. شاید در شرایطی گیر کنم که پاس دادن برای رسیدن به گل در قیاس
با ضربه زدن خودم ریسک کمتری داشته باشد. شما مطمئن باشید در آن شرایط، من
پاس میدهم چون آخرین چیزی که به آن فکر میکنم تعداد گلهای خودم است.
این روحیه ازخودگذشتگی قابل تحسین است. اتفاقاً در مسائل مالی
هم شنیده بودیم اول فصل موقعی که باشگاه به بازیکنان چک میداد، شما و چند
نفر دیگر گفته بودید آنهایی که نیاز مالی دارند نسبت به شما در اولویت
باشند. آن زمان باشگاه اعلام کرد سجاد شهباززاده، آرش برهانی، رحمتی،
طالبلو و... خیلی با استقلال راه آمدهاند.
لطفاً سؤال بعدی... دوست ندارم در این مورد حرف بزنم.
سؤال بعدی ما هم مالی است. چند وقت پیش گفته شد به خاطر مشکلات
مالی و دلخوری از پرداخت نشدن مطالبات خودت خواهان رضایتنامه هستی اما چند
روز پیش گفتی اصلاً حرف تو، بحث پول نبود و بابت چیز دیگری دلخور شدی.
اجازه
بدهید این بحث را دوباره از سر نگیریم. چند روز پیش گفتم دلخوریام از
باشگاه به خاطر پول نبود و اتفاقی افتاد و رفتاری دیدم که ناراحت شدم اما
اصلاً دوست نداشتم این بحثها به رسانه کشیده شود. مسئله خانوادگی و
درونتیمی را نباید در رسانهها حل کرد. یک سوءتفاهم بود که برطرف شد.
اگر اشتباه نکنیم، آن زمان مصدوم هم بودی و فوتبالیستها موقع مصدومیت دلنازک میشوند.
شاید
هم همین باشد که شما گفتید. شاید از یک طرف من دلنازک شده بودم و از طرف
دیگر، اتفاقاتی ناخواسته رخ داد که باعث دلخوری و ناراحتی شد اما کدورتها
برطرف شد. من این پرونده را بستم، شما هم ببندید.
بازی بعدی استقلال با نفت است، بازی سادهای نیست.
هیچیک
از بازیها ساده نیست. ما هر هفته با تمام توان بازی میکنیم و کاری به
اسم و جایگاه حریف نداریم و دنبال هدف خودمان هستیم. ما میخواهیم موفق
شویم و برای موفق شدن سعی میکنیم کمتر دچار اشتباه شویم.
راستی، برای تیم ملی از تو مدارک گرفتند؟
فعلاً که
نه. برای بازی با گوام و هند که تازه آسیبدیدگیام برطرف شده بود، برای
بازی با عمان و بازی دوستانه با ژاپن هم هنوز مدرکی نگرفتهاند. البته شاید
الان هنوز وقتش نشده باشد. من هم هیچ حرفی ندارم و منتظرم.
با این شرایط، حتماً دعوت میشوی؟
به امید خدا، این
هم از همان مسائلی است که دست من نیست. سرمربی تیمملی باید مهرهها را بر
اساس تفکرات خود انتخاب کند و من هم تابع تصمیم سرمربی هستم.