اخیرا خبر آمد که یکی از ستاره های فوتبال ایران در تعطیلات بین دو فصل هشت
کیلو چاق شده و به همین دلیل یک گن لاغری به خودش بسته است و با آن تمرین و
بازی می کند تا هم لاغر شود و هم این که کیلوهای اضافه اش مشخص نشود.
البته همان طور که در فوتبال ایران چیزی پنهان نمی ماند، این مورد هم پنهان
نماند و دست فوتبالیست چاق هم رو شد. به بهانه این ماجرا، چاق های فوتبال
ایران را مرور کرده ایم. به هر جهت در تاریخ فوتبال ایران بازیکن های خارج
از فرم بدنی و طبیعی گه گاه وجود داشته اند، اما چند چاق هم بوده اند که
هم تاثیرگذار بوده اند و هم این که حاشیه داشته اند.
علی پروین
مهم
ترین ستاره چاق علی پروین است که البته همه او را می شناسیم. او در گفت و
گویی که با برنامه «نود» داشت، به عینه به شعاری که برایش ساخته بودند،
اشاره کرد: «به من می گفتند علی دنبه، چون حال تاجی ها رو گرفته بودم و
بهشون گل زده بودم!» علی پروین در شش سال آخر دوران فوتبالش به طور همیشگی
چاق بود و با اضافه وزن در این دوران بازی می کرد و خیلی هم خوب بود. آن
زمان هنوز درصد چربی بازیکنان را نمی گرفتند.
پروین یک بازیکن
بااستعداد بود که فوتبالش را به طور غریزی بازی می کرد و در سبک بازی او
ضربات کاشته و پاس های طلایی و حرکت در یک شعاع کم و محدود حرکتی جایی عمده
داشت. البته دوران فوتبال پروین در سال 56 و 57 و همان زمان که اضافه وزن
سراغش آمده بود، رو به پایان بود، به نحوی که در بازی های پرسپولیس اوایل
سال 1356 علی پروین بارها توسط منصور امیرآصفی، سرمربی وقت این تیم، روی
نیمکت ذخیره نشست و همین نیمکت نشینی باعث شد تا علی پروین کاری کند که
امیر آصفی از پرسپولیس برود.
پروین در این سال ها چنان پرخاش گر
شده بود که حتی قلیچ که این سال آخر حضورش در فوتبال ایران را به پرسپولیس
آمده بود؛ تحت تاثیر قدرت او قرار گرفت. در تمام این سال ها پروین در تیم
ملی پشت سر وحید قلیچ وارد زمین می شد و او را که در تیم ملی و باشگاه کیان
همواره بزرگ خود می دانست، عملا به پشت سر خود تبعید کرد و قلیچ همواره
مسلط و قدر هم این قدرت نمایی پروین را قبول کرد.
قلیچ بعد از حذف
امیر آصفی به پیشنهاد پروین، سرمربی وقت سرخ پوشان شده بود، خیلی زود از
پرسپولیس جدا شد، چرا که امیر آصفی را هم همین علی پروین در ابتدای فصل
پیشنهاد داده بود. درواقع قلیچ آبروی چندین و چند ساله خود را برداشت و
تعارف پروین را هم در حد دوری و دوستی برای خود پذیرفت و رفت تا به فرجام
منصورخان دچار نشود.
پروین که حالا محراب شاهرخی را برای پرسپولیس
پیشنهاد داده بود، در اردوی تیم ملی از حشمت مهاجرانی که بسیار قبولش داشت،
شنید که بعد از جام جهانی باید خود را برای خداحافظی از تیم ملی آماده
کند. دیگر تیم ملی پرسپولیس نبود. حالا او با واقعیتی بسیار تلخ مواجه شده
بود و می بایست از هوش ذاتی و همیشگی اش برای درست شدن اوضاع فوتبالش و کم
شدن فضای انتقادها بهره می برد. او که نمی توانست جوانی را به خود
برگرداند، مجبور بود یا خودش را با فضای اطراف سازگار کند، یا همه پیرامون
خود را به سازگاری با خودش وادارد.
تسلط دائمی او بر پرسپولیس با
حذف محراب شاهرخی، افزودن دو ستاره بزرگ به پرسپولیس و بهره برداری از حضور
و قدرت آن ها، تغییر پیوسته پست فوتبالش، رفتن به دفاع آخر برای نمایش
توان و قدرتش، بازی کردن در خط حمله برای حضور دائم در محوطه جریمه و
استفاده از توان ستارگان برزگی مثل فتح آبادی، کارگر، ناصر محمدخانی و...
که برای او دائم فرصت گل می ساختند، از پروین تازه چهره ساخت که در 36
سالگی و در سال 61 با 15 گل زده و 17 بازی قدر بود آقای گل مسابقات تهران
شود.
در سال های 61 تا سال واپسین فوتبالش، 66 که از فوتبال
خداحافظی کرد، در 62 بازی برای سرخپوشان 35 گل زد. آن هم در حالی که در این
سال ها بین 36 تا 41 سال سن داشت.
پروین با آن اندام چاقش گل می
زد و ضربات کاشته را گل می کرد و محبوبیتی دوباره می یافت و خود را در حد
پیراهن تیم ملی می یافت. او در این سال های آخر به اندازه همه عمر فوتبالش،
ضربه کاشته تمرین می کرد و مدام ضربه کاشته گل می زد، آن هم به بزرگ ترین
گلرهای وقت، یعنی احمد سجادی و دیگران! جالب این جاست که احمد سجادی هم چاق
بود.
چاق های دهه 50 و 60
اما
چاق شدن فوتبالیست ها بعد از پایان دوران فوتبال برخی از قدیمی ها را در
حد چاق هایی که سوژه مطبوعات آن زمان بشوند هم مطرح کرد. مردانی که برخی از
آن ها را زیادی به چشم می آورد و شاید شما نشناسید.
محمد دستجری
که در سال 57 فوتبال را در 25 سالگی کنار گذاشته بود و در سال 1363 زمانی
که 31 ساله شده بود، به درخواست بهرام میرشیبانی، هم بازی گذشته اش در
پرسپولیس، سالیان میانی دهه 50 که حالا به تیم نفت رفته و کارمند شرکت نفت و
کاپیتان تیم فوتبال این باشگاه شده بود، به این تیم رفت و مدتی کوتاه برای
تیم نفت و کنار بیژن عزیزی، منصور رشیدی، اسرافیل عزتی، میرشیبانی، ناصر
فریاد شیران، عبدالعلی کلانتری بازی کرد.
البته در دوره ای که
فوتبال تهران در فاصله سال های 63 و 65 تعطیل شده بود، فوتبالیست ها حسابی
چاق شدند. چون نه بازی در کار بود و نه تمرینی. اما خاطره بازگشت دستجردی
به فوتبال در حافظه فوتبال ماند و دستجردی را که با وجود چاقی مفرط، خوب
بازی می کرد، دوباره بر سر زبان ها انداخت. او آن زمان با 100 کیلو بازی می
کرد. دستجردی امروز هم با داشتن حدود 130 کیلو و در حالی که قد بلندی هم
ندارد، یکی از چاق ترین مردان فوتبال ایران است.
بهزاد داداش زاده
بهزاد
داداش زاده را که می شناسید، بهزاد داداش زاده هم که بعد از فوتبال خیلی
زود چاق شد و امروز در 43سالگی با قد کمتر از 165 سانتی متری خود بالای 100
کیلو وزن دارد، یکی از چاق های فوتبال ماست که در آخرین بازی اش در
مسابقات خیریه، دروازه بان تیم منتخب ستارگان پرسپولیس و استقلال بود و نا
نداشت که بدود. البته اکثر فوتبالیست ها پس از پایان دوران بازیگری به دلیل
نداشتن تحرک چاق می شوند، اما داداش زاده در دوران بازیگری اش هم چاق بود.
وحید قلیچ
در
سال های آخر فوتبال یا در دوران اولیه مربی گری علی پروین، او را به علت
چاق بودن اندامش با شعارهایی چون علی اکبر عبدی شماتت می کردند و بعد شعار
علی دنبه هم برایش ساخته شد، اما این فقط پروین نبود که با چاقی دست به
گریبان بود، بلکه وحید قلیچ هم با اندام چاق خود دیگران را تحت تاثیر قدرت
بدنی رویایی خود قرار می داد. او در اوج قدرتش هم چاق به نظر می آمد که
البته بخشی از آن مربوط به خطای دید بود.
او پرعضله و تا حدی کوتاه
قد بود و نوع اندامش این خطای دید را به طرفدار فوتبال منتقل می کرد. با
این حال نمی توان انکار کرد که قلیچ تا حدودی چاق هم بود، اما نه به اندازه
ای که به نظر می رسید و البته قد کوتاهش این اجازه را نمی داد. ضمن این که
قلیچ هم سعی می کرد لباس هایی بپوشد که زیاد چاقی اش به چشم نیاید. حالا
هم اگر به قلیچ نگاه کنید، اضافه وزنش خیلی توی چشم می زند.
شاهرودی و نیکبخت
شاید
فکر می کنید خیلی از بازیکنان فوتبال ایران در دوران بازیگری شان ترکه ای
بوده اند. اما در فوتبال ما مردان زیادی هم بوده اند که در محور سینوسی عمر
بازی شان بسیار بالا و پاینن در وزن و جرم حجمی خود داشته اند. البته آن
ها هر وقت لاغر بوده اند بهتر کار کرده اند، اما در فوتبال سطح بالای
ایران! در عمر قهرمانی شان همواره به چاق شدن و بی توجهی به تمرینات بدن
سازی متهم شده اند که در این میان از رضا شاهرودی و علیرضا واحدی نیکبخت می
توان نام برد.
رضا شاهرودی به علت بی توجهی به وضعیت بدنی خود،
فوتبال را قبل از 32 سالگی کنار گذاشت، اما نیکبخت که در 24 سالگی با رفتن
به استقلال تلاشی بی حاصل برای بازگشت به اوج داشت، در سال 1388 و در 29
سالگی از نقطه اوج خود خارج شد و پنج سال آخر را در تیم های صبا، استیل
آذین، داماش و دوران بازگشت به استقلال و دست آخر حضور در تیم خونه به خونه
کیاکلا، تلاشی بی نتیجه داشت و سرانجام مهم ترین دلیل خروجش از فرم ملی
همین وزن بالای او هم عنوان شد. اینکه چرا چاق می شوند را باید از خودشان
پرسید، اما استعداد چاقی نیکبخت و شاهرودی خیلی بالا بود.
108 کیلو برای آقای گل فوتسال
همان
طور که می دانید، وحید شمسایی در فوتبال ما چهره ای ویژه داشت و عنصر
مربوط به اوج گیری و شهرتش هم ویژه و خارق عادت بود. او تا 24 سالی یک
فوتبالیست تکنیکی اما متوسط بود که در فوتبال به سطح ویژه توقع خود و
اطرافیان نرسیده و سرخورده و ناراحت فوتبال را در سال 1378 کنار گذاشت.
تصور
همه از سن پایین وحید شمسایی، مردی بالاتر از امیر شمسایی برادر بزرگ تر و
قدرتمندش بود که در تیم ملی فوتسال دهه 70 که در آن زمان به فوتبال سالنی
شهره بود و بازی می کرد. اما در دورانی که فوتبال ما چهره هایی بسیار مثل
علی دایی، کریم باقری، خداداد عزیزی، عابدزاده، میناوند، شاهرودی، مهدوی
کیا، پاشازاده، منصوریان، استیلی، دین محمدی، حلالی، یزدانی و وحید هاشمیان
را در اوج داشت، نرسیدن شمسایی در فوتبال برایش معادل خداحافظی و رفتن به
سمت کار و کاسبی بود.
شمسایی که در 24 سالگی و چند ماه بی تمرینی،
108 کیلو شده بود، به توصیه پدرش نزد سید مهدی ابطحی بزرگ رفت و با دو یا
سه جلسه تمرین بازیکن تیم باشگاهی فوتسال ابطحی شد و خیلی زود لاغر شد و
مورد توجه مربی وقت فوتسال و بهترین بازیکن آسیا و بهترین گل زن دنیا شد،
اما چهره بین المللی او در فوتسال از چهره علی دایی در فوتبال تابناک تر و
روشن تر بود.
شمسایی در دوران مربی گری فوتسال هم از مربی گری دایی
پرتوان تر بود و امروز او با تیم متوسط خودش و در حالی که هم زمان هم بازی
می کرد و مربی بود، قهرمانی را با تیم تاسیسات دریای تجربه کرد. او در
آخرین کنفرانس مطبوعاتی خود و بعد از قهرمانی با تیم تاسیسات دریای به
تفصیل درباره چاقی خود در ابتدای دوران فوتسالش حرف زد؛ حرف هایی پر از طنز
که برای روزنامه نگاران حاضر در مراسم جذابیتی ویژه داشت و خیلی ها برای
اولین بار با آن حرف های را می شنیدند. درباره چاقی حرف زدن کلا جذاب است.
دیگر چاق های فوتبال ایران
درباره
استعداد چاقی نوشتیم و گفتیم که خیلی ها پس از پایان فوتبالشان چاق می
شوند و این را استعداد چاقی می دانند. علی دایی در این زمینه از همه معروف
تر بود. او البته حمید استیلی با وجود این که بعد از بازنشستگی در فوتبال
به طور کامل از فوتبال کناره نگرفتند، به علت استعداد ژنتیکی زیادی که
داشتند، به سرعت چاق شدند. این دسته از افراد آدم های قابل تقدیری هستند که
چاقی آن ها بعد از پایان دوران فوتبالشان نشان می دهد در دوران فوتبال
برای این که سر فرم بمانند، چه انرژی زیادی صرف کرده اند.
ولی برخی
از این افراد هم برای این که هم چنان لاغر و سر فرم بمانند، در دوران بعد
از عمر قهرمانی خود هم به شدت تمرین می کنند و با انگیزه بسیار چنان به نظر
می رسد خود را برای انجام بازی های سخت آماده کرده و هم چنان لاغر و سرفرم
باقی مانده اند که از این دسته می توان به کریم باقری اشاره کرد.
این
دسته از بازیکنان برای بازی های خیریه و دوستان خودشان را آماده می کنند و
به همین دلیل سر فرم می مانند. البته بعضی از فوتبالیست ها را هم مصرف
داروهای کورتن چاق کرده است که اشاره به آن ها نمی کنیم. داروهایی مثل
دگزامتازون، بتامتازون هم به علت ماهیت خاص خود، باعث چاقی و البته پوکی
استخوان می شوند.
چاق های قدکوتاه
اما
یکی از مشکلاتی که فوتبالیست های کوتاه قد معمولا با آن دست به گریبان
هستند، همین نشان دادن چاقی آن هاست. آن ها خیلی زود چاق به نظر می رسند،
در حالی که چاقی در مورد فوتبالیست های بلندقد مثل علی دایی کمتر به چشم می
آید، اما در مورد آدم هایی مثل علی پروین، قلیچ، وحید قلیچ، بهزاد داداش
زاده و... این چاقی بیشتر به چشم می آید که یکی از مشکلات کوتاه قدها
درواقع همین است.
اگر علی پروین کوتاه قد نبود، شاید هیچ گاه چاقی
خود را نمایش نمی داد، در حالی که در بین فوتبالیست های دهه 60 افرادی مثل
رضا رجبی، ضیا عربشاهی، بهروز سلطانی و... چاق شدند، اما چاقی آن ها زیاده
از حد به چشم نمی آید. حتی امیر قلعه نویی هم اواخر بازی اش چاق بود، اما
در نهایت پس از خداحافظی از فوتبال چاق و چاق تر شد.
تیم ملی سرفرم ها
در
30 یا 40 سال گذشته برخی از اهالی فوتبال به شکلی اعجاب آور مثل دوران
قهرمانی فوتبال خود سر فرم مانده اند که از آن جمله می توان به مرحوم ناصر
حجازی، حمید جاسمیان، کریم باقری، محمد مایلی کهن، محمد خاکپور، سعید
عزیزیان، حمید درخشان و خیلی های دیگری اشاره کرد. این نفرات در حافظه
فوتبال به عنوان افرادی باکلاس می مانند که برای خود همین حافظه فوتبالی
مورد اشاره احترامی ویژه قائل هستند. در کلی وقتی کلاس های مربی گری فیفا
را مرور می کنید، می گویند که مربی ها هیکلشان طوری باشد که بازیکنان از آن
ها به عنوان کسانی که اضافه وزن ندارند، حساب ببرند. کلا مربیانی که چاق
نیستند، بهتر هم نتیجه می گیرند.