تا هفته ششم منهای بازی با ذوبآهن و بازی انجام نشده با نفت تهران که فرصت
صدرنشینی را هم به دست آبیهای پایتخت داده است، استقلال تیمی بوده
سیریناپذیر در خط حمله. آبیها را با 8 گل زده یکی از بهترینهای لیگ در
فاز هجومی میبینیم و اکنون که یک بازی هم کمتر انجام داده میانگین قابل
توجهی در فاز گلزنی دارد. استقلال با این روند چنانچه در بازیهای خود با
مدعیان قهرمانی توفیق پیروزی را به دست آورد بیشک فاصلهای تا قهرمانی
نخواهد داشت.
برخلاف آن نظریههای ناعادلانهای که مظلومی را مردی
محتاط در انتخاب تاکتیک و چینش معرفی میکرد اما استقلالی که او در فصول
دهم و یازدهم ساخت، عمیقا تیمهایی هجومی با ساختاری منسجم بودند. تنها
ایرادهایی که به استقلالهای آن زمان میرفت اتکا به بازیکنان کلیدی بود و
در ایامی که ستارهها به هر دلیل در ترکیب آبیها غیبت داشتند، تیم مظلومی
نمیتوانست نتیجه دلخواه را به دست آورد. در واقع انتقاد درست به نوع
تیمداری مظلومی همین بود و اگر میخواستیم تحلیل درستی از عملکرد وی در
استقلال بیان کنیم باید به این ضعف اشاره میشد نه تحلیلهای دمدستی همچون
ترس و یا احتیاط بیش از حد.
مظلومی هرگز مربی محافظهکاری در
استقلال نبود و آمار گلهای زده استقلال در آن دو فصل نیز به وضوح نشان
میدهد که تیم او در فاز گلزنی بسیار موفق بود و همواره میتوانست در
سختترین بازیهای لیگ گلهای ارزشمندی به ثمر برساند. استقلال فصل پانزدهم
نیز برگرفته از همان خصوصیات فنی است که مظلومی در استقلال فصل دهم و
یازدهم پیاده کرد. استقلال را اکنون نیز تیمی قابل احترام میبینیم به
گونهای که برخوردار است از خط حملهای پرکار، پر اشتها و حتی سیریناپذیر.
مظلومی تیمی ساخته مانند تیم فصل دهم و یازدهم. تیمی که میرود در زمره
تیمهای مدعی قهرمانی قرار بگیرد. آن فصول هم استقلال او مدعی قهرمانی بود و
حتی در فصل دهم که اولین تجربه سرمربیگریاش در استقلال را پشت سر
میگذاشت میتوانست بر بام لیگ بنشیند که سرانجام تنها با یک امتیاز اختلاف
قهرمان لیگ نشد. استقلال فصل یازدهم نیز با همین اختلاف امتیاز رقابت را
به سپاهان رویایی آن روزها که بهترینهای لیگ ایران و حتی آسیا را در
اختیار داشت، باخت و شاید اگر بهتر مدیریت میشد و اتفاقاتی همچون مصدومیت
تیموریان و جدایی عجیب مجیدی در میانههای راه پیش نمیآمد آن استقلال با
مظلومی بر بام لیگ مینشست و مظلومی اولین قهرمانی خود را در لیگ جشن
میگرفت و حتی شاید میتوانست به واسطه قهرمانی در جام حذفی، اولین مربی
باشگاهی باشد که در فوتبال ایران جام دوگانهای را در یک فصل به چنگ آورده
است.
مظلومی با این پیش زمینه به استقلال آمده و اگر ناکامیاش در
تیمهای فرودستی همچون آلومینیوم هرمزگان و مس کرمان را از ذهن فاکتور
بگیریم به این نتیجه میرسیم که وی مربی دست و پا بستهای در تیمهای بزرگی
همچون استقلال نیست و قاعده مربیگری در اینگونه تیمها را بلد است. موفقیت
نسبی مظلومی در روزهای آغازین لیگ نمیتواند اتفاقی باشد و یا مرتبط با
بخشهای مدیریتی باشگاه استقلال. مظلومی درست بر همان مسیری قدم برمیدارد
که جزو خصوصیات فردیاش است. او از هنر ذاتی خود که مدیریت تیمهای بزرگ
است بهره میگیرد وگرنه باشگاه استقلال از ابتدای فصل تاکنون به رغم عقد
قرارداد با بازیکنان گرانقیمت نتوانسته با پرداختهای مناسب، آرامش فکری را
بر روح و روان بازیکنانش حاکم کند. تیمی که میبینیم، تیمی که برای هر
بیننده قابل توجه و قابل احترام است، اولا حاصل تفکرات مظلومی و در ثانی
تلاش و انگیزه بازیکنان است.
از چارچوب دروازه که مهدی رحمتی قرار
دارد تا خط حمله، استقلال تیمی است با ظرفیتهای آسیایی. تیم فعلی برخوردار
از مهدی رحمتی که در تبریز یکی از بهترین بازیهایش را انجام داد، از یک
ویژگی بزرگ و ستودنی سود میبرد. مهدی رحمتی به واقع با آن واکنشهای
خیرهکنندهاش در دیار آذریها نشان داد بیجهت نیست که خیلیها همچنان
آرزو میکنند به چارچوب دروازه تیم ملی بازگردد و خط پایان بکشد بر ورود
دروازهبانهایی که از لحاظ فنی فرسنگها از او عقب ترند. رحمتی را یکی از
ستونهای استقلال میبینیم به گونهای که نتیجه برخی بازیها را میشود به
نام او نوشت. استقلال در تبریز از این دست خوبها کم نداشت. اگرچه چندان
بازیکنان خط میانی دیده نشدند اما بازگشت شهباززاده خبری دلانگیز برای
آبیها است. سومین گل شماره 10 در حالی به ثمر رسید که تنها دو بازی برای
آبیها انجام داده است. این روند اگر ادامه داشته باشد شهباززاده به مرد
اول خط حمله لیگ بدل خواهد شد و حتی کسب عنوان آقای گلی نیز دور از دسترس
نخواهد بود.
در استقلال نیروی جوانی نیز به وضوح تزریق شده است.
محسن کریمی در دایره همین بازیکنانی است که طراوتی تازه به ترکیب آبیها
داده است. محسن دوباره برای استقلال گل زد تا باور کنیم مظلومی از پوسته
احتیاط خارج شده و پیوسته میکوشد از اشتباههای دوران پیش دوری جوید.
اشتباههایی که چندان وسیع نیست اما به سبب نزدیکی رقابت میان تیمها همین
دست اشتباههای اندک میتواند منجر به از دست رفتن قهرمانی شود. آنچه پیدا
است سرمربی استقلال عمیقا میکوشد ناکامی در فصول دهم و یازدهم را از میان
برده و نخستین قهرمانیاش را در فصلی که شاید تنها به نیت کسب سهمیه به
استقلال آمده بود به چنگ آورد. این پرویز نیز خود یکی از ویژگیهای بارز
استقلال فصل پانزدهم محسوب میشود. مردی با تصویرسازیهای تازه از آینده
کاریاش در استقلال و ظاهرا با به کارگیری تدابیر اصلاح شده.