1 - سکوهای ورزشگاه آزادی یک بار دیگر در جریان بازی استقلال با حریف قزوینیاش به جنجال کشیده شد. این مرتبه نیز فریادهایی در اعتراض به صمد مرفاوی و در حمایت از امیر قلعهنویی شنیده شد و این بار نیز کلمات رکیک و زننده از روی صندلیهای پلاستیکی به سمت نیمکت استقلال «هوار» شد. همه حواشی مایوسکننده تماشاگران این بازی، اما به 15 دقیقه واپسین مربوط نمیشد؛ چه اینکه هزاران هوادار میزبان در مسابقه عصر شنبه از همان دقیقه اول به سرکردگی لیدرهای باکلاس و تحصیلکرده(!) جدید استقلال، با پرسپولیس، منچستر و انگلیس جمله ساختند و با رساترین فریادهای ممکن آن را به خورد بینندگان حیرتزده تلویزیونی دادند! در عین حال، اما ظاهرا آنچه از دید مقامات باشگاه استقلال «گناهی نابخشودنی» تلقی شده، همان شعارهای اعتراضآمیز به عملکرد فنی آبیپوشان در زمین بازی و بدتر از آن تشویق سرمربی کنونی سپاهان بوده است؛ آنچه شنیده میشود منجر به ابطال کارت هواداری لیدرهای تازه استخدام شده استقلال نیز انجامیده است!
2 - تردیدی وجود ندارد که هر اندازه سطح سواد تماشاگران و بهویژه سرگروههای آنها بیشتر باشد، از حجم ناهنجاریها نیز کاسته خواهد شد. در این راستا، نه تنها انتقادی به عملکرد باشگاه استقلال در به کار گرفتن لیدرهای باسواد نداریم بلکه از این حرکت مبتکرانه استقبال نیز میکنیم، اما سوال اساسیمان در مقطع فعلی این است که آیا واقعا همه مشکلات استقلال در جایگاه تماشاگران به کمسوادی لیدرها مربوط میشده است؟ به روایت روشنتر آیا اعمال تغییرات در پارامترهای فرهنگی سرگروههای تماشاگران میتواند به نادیده گرفته شدن خیل مصایب و مشکلات فنی امروز آبیها منجر شود؟ گمان نمیکنیم.
3 - اینها که لیدرهای محبوب و «لیسانسه» آقای واعظآشتیانی بودند، از کوره در رفتند، به نظر میرسد حتی اساتید برجسته دانشگاه و اعضای هیات علمی نیز نمیتوانند این تیم آشفته را با حرکاتی باری به هر جهت و بدون برنامه تحمل کنند! این درست که مدیریت فکور باشگاه میتواند و باید به ساماندهی بازتابهای عملکرد تیم روی سکوها مبادرت کند، اما آیا میشود معجونی از ضعفهای متعدد فنی و زخمهای عمیق تاکتیکی و تیمی را در حلق تماشاگری که قلبش به عشق استقلال میتپد فرو ریخت و انتظار اعتراض هم نداشت؟! امروز برای تماشاگر استقلال – با هر خاستگاه اجتماعی و هر مدرک تحصیلی – این پرسش به وجود آمده که چرا و چگونه امیر قلعهنویی پس از کسب عنوان قهرمانی با استقلال در لیگ هشتم، از این مجموعه جدا میشود تا سپاهان را با حاشیه امنیت بالا به قهرمانی نیم فصل اول لیگ نهم برساند، اما در عوض حال و روز کنونی این باشگاه چنان وخامت پیدا میکند که آبیها کمتر از سه گل از رقبای خود در مسابقات خانگی دریافت نمیکنند؟! آیا مهندس امیر واعظآشتیانی پاسخی برای این ابهام منطقی هواداران تیمش دارد یا باز هم خواهد کوشید با استخدام لیدرهای تحصیلکردهتر(!) صرفا انعکاس منفی عملکرد بد تیمش روی سکوها را خنثی کند؟
4 - خبر ابطال کارت هواداری برخی از لیدرهای جدید باشگاه استقلال نیز در نوع خودش حاکی از اتفاق جالبی بود. حالا سردمداران باشگاه آبی این اختیار را خواهند داشت که لیدرهای تازه خود را با حقوق و مزایای مکفی از بین دانشجویان دکترای دانشگاههای دولتی کشور انتخاب کنند، اما به نظر نمیرسد این قبیل رویکردها بتواند صمد مرفاوی را از مخمصهای که در آن گرفتار آمده نجات بدهد. تماشاگران، هواخواه نمایشهای مطلوب فنی از سوی تیمشان هستند و به حق دوست دارند مجموعه تحت حمایت آنها در نتیجهگیری موفق عمل کند. تنها چیزی که در این شرایط میتواند اوضاع را به نفع مسوولان فعلی استقلال تغییر بدهد تحول فنی در تیم است. استقلالیها همه کوشششان را در راه ارایه بازیهای بهتر به کار بگیرند و موفق شوند، آنگاه به آنان اطمینان خواهیم داد که همه تماشاگران – حتی آنان که سطح تحصیلاتشان به درس «حسنک کجایی» هم نرسیده است – یک صدا از تیم حمایت خواهند کرد. در غیر این صورت و مادام که آبیها پوست نیندازند، آش همین آش و کاسه همین کاسه خواهد بود، متاسفانه!