رسول خادم یک اعجوبه در کشتی دنیاست ، نه برای آن طلای تاریخ ساز المپیک و
نه برای آن فن زیبای بزکش که خادارتسف را در کشتی دنیا بایگانی کرد و خیلی
از بزرگان دیگر را هم به سرعت برق و باد نقش بر زمین می کرد. او برای روحیه
ویژه کشتی زیبایش در دنیا زبانزد است که در 4 ساله گذشته ، توانسته تعداد
زیادی از جوانان را به کشتی ایران و جهان معرفی کند.
او مدام در حال
تغییر تیم است و مدام می گوید:انتخابی ، انتخابی» مدام انتخابی می گذارد ،
سالی چند بار ورزشکارانش را وادار به وزن کم کردن می کند و هیچ کس حتی
باورش نیست که در رقابت بعدی دوبنده را در اختیار دارد و همین می شود حکایت
تیمی که ساخته. در تیم اعزامی او به لاس وگاس شاید تنها دو قهرمان جهانی
دیده در تیمش بود ، حسن رحیمی و پرویز هادی که هیچ کدام هم از غول های کشتی
دنیا محسوب نمی شوند و برندی در کشتی نیستند.
مروری به گذشته نشان
می دهد ، دوبنده تیم ملی در تیم رسول این قدر سریع دست به دست شده که هیچ
یک از این ملی پوشان ، فرصتی برای تبدیل شدن به یک کشتی گیر جهانی میدان
دیده ، پیدا نکردند. جوان هایی چون قاسمی ، محمدی، یزدانی ، اکبری،
طحان،کریمی،محمدیان و حتی کمیل قاسمی مثل رگبارهای بهاری ، در یک تورنمنت
خوش درخشیدند و هی از عرصه خارج شده اند و این چرخه گشته ، اگرجه او با
این سیستم ، فضا را برای ساخته شدن کشتی گیران خوب جدید باز کرده اما خودش
بهتر از هر کسی می داند هیچ مجالی به این تولیداتش نداده که به خودباوری
مرد اول وزن شان بودن ، برسند . اینکه به برندی در آن وزن تبدیل شوند و خود
را در قواره رقبای جهانی شان ببینند. ما به ازای فوتبالی اش شاید برای پست
دروازه بانی باشد ، این سیستم گردشی استفاده از دروازه بان ها که حالا
برای همه تیم های دنیا مشخص شده هاراگیری است و حتی حمید درخشان هم در تیمش
آن را انجام نمی دهد.
این گردش که یکی در یک مسابقه انتخابی ، در
کشتی نزدیک ، برای چند ساعت گل می کند و یک قهرمان را شکست می دهد ، بعد در
رقابت و رویداد بزرگ مشخص می شود اصلا توان کشتی بین المللی و تبدیل شدن
به ستاره برای تیم ملی ندارد ، دو سال است که آفت تیم کشتی آزاد و البته
فرنگی یاران شده است. به قول منتقدان خادم ، او اسم فرزندش را گذاشته رستم و
حالا خودش هم می ترسد صدایش کند. استاد برای انتخاب شدن تیم ملی چارچوبی
گذاشته و مدام برای توجیه انتخاب هایش به آن تاکید کرده . حالا این سبک
انتخاب ، طوری شده که گاه دانسته نمی تواند دستی به ترکیب تیمش بزند. مثلا
از قبل می دانست میدان دادن به عباس طحان در 96 تا برایش آورده ای ندارد
اما قانونش اجازه دیگری به او نمی داد و باید انجامش می داد.
حالا
شاید تجربه لاس وگاس و این ناکامی بزرگ بهانه ای باشد برای اینکه رسول پی
به اشتباهش ببرد و با شناخت ترکیب اصلی المپیکی اش در یک سال مانده تا
رقابت های ریو ، تیم اصلی اش را به جای درگیر کردن در این پروسه انتخابی ،
به فضای اردویی و مسابقات بین المللی ببرد تا بتوانند کشتی بگیرند و آماده
رقابت شوند. در ریو تنها یک جنس مدال ارزش دارد ، طلا. کشتی آزاد ما که از
بعد 2000 مدال طلا نگرفته ، باید این طلسم ناکامی را بشکند و رسول خادم اگر
در ریو هم ناکام بماند ، دیگر آن محبوبیت گذشته اش را از دست می دهد.
محبوبیتی که برای گرفتن اولین طلای المپیک ایران بعد از انقلاب در سال
1996 بدست آورد.