سوژه درباره کاپیتان استقلال کم نبوده و نیست.
در مورد نفوذ رحمتی در پیکره باشگاه به قدری صحبت میشد که انگار او مسئول
انتخاب بازیکنان استقلال برای لیگ پانزدهم بوده است. این سوژه به علاوه
مسائل دیگر، همه و همه رحمتی را پای میز مصاحبه با ما نشاند.
در ماههای اخیر حرف و حدیث اطراف شما زیاد بود اما سکوت اختیار کردید! چرا؟
حرف
و حدیث همیشه بوده و هست. حرف در مورد همه آدمها وجود دارد و یکسری
حرفها ارزش این را ندارد که خیلی خودتان را درگیرش کنید و بابت آن ناراحت
شوید یا پاسخ بدهید. صدالبته گذشت زمان نیز تجربه آدم را افزایش میدهد و
جهانبینیاش را متفاوت میکند.
در فصل نقل و انتقالات اولین بازیکنی بودید که با استقلال قرارداد بستید و درباره رفتن و برگشتن به این تیم صحبت خاصی نکردید.
من
بعد از لیگ سیزدهم علیرغم میل باطنی مجبور به ترک تیم محبوبم شدم، در
پایان لیگ چهاردهم کادر فنی جدید استقلال خواهانم شد و با علاقه و اشتیاق
به این تیم برگشتم.
قرارداد مهدی رحمتی حداقل در 7 سال گذشته از سوژههای فصل نقل و
انتقالات بوده است اما امسال خیلی دربارهاش صحبت نشد و به نظر در لیگ
پانزدهم دیگر گرانترین بازیکن لیگ نبودید.
من هیچوقت در فصل
نقل و انتقالات در رسانهها صحبتی نکردم. امیدوارم این حرف را روی حساب
غرور نگذارید اما احساس میکردم اصلاً نیازی به بازارگرمی نداشتهام. لطف
پروردگار و زحمات خودم و مربیانم باعث شده در این چند سال شرایطم طوری باشد
که بزرگترین دغدغهام انتخاب یکی از گزینهها باشد و اتفاقاً هرگز رقم
قرارداد اولویت من نبوده است. باید اطمینان پیدا کنم که در کدام تیم
میتوانم موفقتر باشم. پارسال هم پیکان گزینه خوبی بود، وقتی دیدم کادر
فنی استقلال مرا نمیخواهد، برای انتخاب گزینه جدید شرایط خانواده را
سنجیدم و دیدم پسرم به مدرسهاش علاقهمند است و محیط آنجا برایش بهتر است و
باید تهران باشم و به لحاظ فردی در پیکان از عملکردم رضایت داشتم.
در فصل نقل و انتقالات گفته میشد رحمتی، استقلال را میبندد یا رحمتی، استقلال را بسته است. چرا به این صحبتها واکنشی نشان ندادید؟
حرفهایی
بود که جای جواب نداشت. باور کنید چند بار خندهام گرفت و گفتم خدا را شکر
که برخی مرا اینقدر مهم تصور میکنند. این برخی به هر دلیلی از من
خوششان نمیآید و به دیدگاهشان احترام میگذارم. طوری در موردم صحبت
میکردند که با خودم میگفتم من، ویتور کورلئونه بودم و خودم خبر نداشتم!
پدرخوانده، فیلم مورد علاقهتان بوده که اسم ویتور کورلئونه هنوز در ذهنتان است؟
(خنده) یک بار دیدهام اما خب در ذهنم مانده است.
حرفتان در مورد تیم بستن نصفه ماند...
عرض میکردم
چنین شایعاتی را نباید جدی گرفت. مثل این میماند که بگویند در بازی
آینده، آقای مظلومی دروازهبان استقلال خواهد بود. مگر پرویزخان در این سن و
سال میآید در لیگ بازی کند یا دروازهبان بوده؟ یا اصلاً کارت بازی دارد؟
در واقع این صحبتها برای زدن تیم استقلال و تخریب سرمربی و مدیریت مطرح
میشد تا بگویند تصمیمگیرنده یک باشگاه به این عظمت، یک بازیکن است. از
همان اول همه اعضای باشگاه استقلال در جریان هدف پنهان شده پشت این شایعات
بودند اما تصور شایعهسازان یا به نوعی نقشهشان لو رفته بود و دیدید که
برای حرفهایشان ارزش پاسخ دادن هم قائل نشدیم. گفتند رحمتی تیم بسته است،
خب یک نشانی بدهند تا ببینیم قضیه از چه قرار است. میخواهم بدانم روزبه
چشمی، جابر انصاری، امین حاجمحمدی و میثم مجیدی در کدام باشگاه با من
همبازی بودهاند یا سن و سالمان یکی است که رفاقت کرده باشیم و من از سر
رفاقت بخواهم آنها را بیاورم استقلال! منتظر بودم بگویند ریوالدو و پروپییچ
را هم رحمتی آورد استقلال تا شادیام از شنیدن لطیفهها بیشتر شود که
کملطفی کردند و نگفتند.
حتی جدایی نفرات لیست مازاد مظلومی هم به شما ربط داده شد.
من
اگر کوچکترین نقشی در این ماجرا داشتم، هرگز رضا عنایتی از استقلال جدا
نمیشد چون از بهترین و صمیمیترین دوستانم بوده و اکثر بازیکنان میدانند
رضا عنایتی از رفقای نزدیک من است یا هاشم بیکزاده که خیلی دوستش دارم و
جوان بسیار بیشیلهپیله و محجوبی است. پس بپذیرید یا بپذیرند من دخالتی
نداشتم و به خودم اجازه دخالت ندادم. یک موضوع دیگر را بگویم؛ من در هر
تیمی دنبال موفقیت هستم، امسال برایم موفقیت استقلال از هر چیزی مهمتر است
و اگر قدرت یا نفوذی هم داشتم، باز هرگز منافع شخصیام را لحاظ نمیکردم.
دوست دارم تیمم قهرمان شود حتی اگر چند نفر توی تیم از من خوششان نیاید.
مهم، موفقیت تیمم و خودم است. فکر میکنم نباید در مورد این موضوع توضیح
میدادم چون حرف بدون ریشه میزدند اما شاید برخی هواداران از شنیدن شایعات
دچار تردید شده باشند به خاطر آنها شفاف صحبت کردم تا آن عزیزان خیالشان
راحت باشد. هر کاری حساب و کتابی دارد و آدمها باید بر اساس شرح وظایفشان
عمل کنند تا احترامشان حفظ شود و کارشان جلو برود.
به عنوان کاپیتان استقلال، خریدهای این تیم را چطور ارزیابی میکنی؟
آقای
مظلومی بر اساس تفکرات فنی و سلیقهاش 4 جوان خوب برای استقلال و 2 بازیکن
خارجی جذب کرده است و امیدوارم این جوانها هم آینده خودشان را بسازند، هم
سالها برای استقلال بدرخشند. البته باید از معاونان باشگاه بابت عملکرد
حرفهایشان در فصل نقل و انتقالات یاد کنم و به آنها دستمریزاد بگویم.
وضعیت مدیریتی باشگاه استقلال بههم ریخته، مدیرعامل در وزارت
ورزش مستقر است، اسپانسر از شرایط گلایه دارد و معاونان هم گاهی قهر
میکنند.
باشگاه استقلال مشکلاتی دارد که مربوط به یک روز، دو
روز نیست و با حرف، درست نمیشود. نیاز به موشکافی و عمل دارد. آقای
افشارزاده و سبکدست زمان زیادی را برای مثبت کردن شرایط باشگاه صرف
میکنند و امیدوارم با تلاش هیأت مدیره، مدیرعامل و اسپانسر مشکلات کاهش
یابد.
مشکلات مالی باشگاه گهگاه صدای بازیکنان را درآورده، ادامه این مشکلات برای تیمتان دردسرساز خواهد شد.
کسی
نگفته مشکل وجود ندارد و همه هم در تلاش هستند مشکلات کاهش یابد. در مورد
بازیکنان باید بگویم بچههای استقلال بسیار محجوب و دوستداشتنی هستند و
امیدوارم بتوانیم مسائل و مشکلاتمان را درون خانواده حل و فصل کنیم.
شرایط شخصی مهدی رحمتی چطور است؟
مشغول هستم و امیدوارم بتوانم انتظارات کادر فنی و هواداران استقلال را برآورده کنم.
انتظار که از شما بالاست.
برایم خوب بوده و باعث
شده برای بهبود عملکردم بیشتر کار کنم. وقتی گل میخورم، مورد نقد قرار
میگیرم که نشان میدهد انتظار از من بالاست و قول میدهم تمام تلاشم را
برای بهتر شدن انجام بدهم.
فکر میکنید استقلال در این فصل بتواند سهمیه آسیایی بگیرد؟
چرا
نتوانیم؟ استقلال امسال هجومی بازی میکند که در همان نیمه اول خیالمان
از بردن راحت باشد البته فوتبال هجومی به ضرر من است چون فضای زیادی برای
مهاجمان حریف فراهم میشود تا در ضدحملات دروازهام را به خطر بیندازند اما
لذت فوتبال برای تماشاگر به بازی هجومی است و خودم طرفدار چنین سبکی هستم.
آقای مظلومی چون مهاجم بوده، در تیمهایش هم سبک هجومی را لحاظ میکند.
شما حساب کنید بازی اول استقلال در لیگ در خارج از خانه بود و پرویزخان 4
تا مهاجم گذاشته بود توی ارنج. تیم ما 3 برد و یک باخت داشته و مقابل
ذوبآهن نیز میتوانستیم برنده باشیم اما فرصتهایمان از دست رفت و در
فوتبال یک قانون داریم که میگوید گل نزنی، گل میخوری.
بازیهای این فصل پرسپولیس را تماشا کردهای؟
یکی،
دو بازی را دیدم و به نظرم این تیم میتوانست به پیروزی برسد. بین طرفداران
استقلال و پرسپولیس از قدیم رقابت وجود داشته است اما در نهایت همه باید
بدانیم موفقیت همزمان سرخابیها و رقابت نزدیکشان، لیگ کشور را جذاب
میکند و طرفداران دو تیم را به هیجان میآورد. اگر به دل من باشد که نیست،
دوست دارم امسال استقلال قهرمان شود و پرسپولیس هم سهمیه آسیایی بگیرد. به
عنوان کاپیتان استقلال برای تیم رقیب و طرفدارانش احترام قائل هستم و
امیدوارم فرهنگ فوتبال ایران به سمتی برود که در رقابت و کریخوانیها از
جملات خوب و دوستانه استفاده شود.
از حضورتان در برنامه خندوانه رضایت داشتید؟
برنامه خوبی بود و دو ساعت شاد بودم و این شادی برایم ارزشمند است.
بالاخره شما اهل آواز خواندن هستید یا نه؟
با
پسرانم رفیق هستم و هر پدری باید برای فرزندش در یک سن، لالایی بگوید، در
یک سن شعر بخواند و گاهی هم هنگام آواز خواندن فرزندش با او همراهی کند.
آواز خواندن من برای علی و عطا در این حد بوده که در اتومبیل چند دقیقه
همراهیشان کنم. اگر صدای خوبی داشتم و آواز خواندن بلد بودم که در خندوانه
میخواندم.
اسم شما در لیست نهایی تیم ستارگان ایران برای بازی با ستارگان جهان اعلام شد اما در این مسابقه شرکت نکردید! چرا؟
باعث
خوشحالیام شد نامم را در کنار بزرگان فوتبال ایران اعلام کردند ولی
باشگاه استقلال با در نظر گرفتن احتمال مصدومیت به من توصیه کرد در بازی
شرکت نکنم بهتر است.
از این فرصتها کم نصیب یک فوتبالیست میشود و میتوانستید موافقت باشگاه را جلب کنید.
سرمربی
تیم یک بار بگوید موافق نیستم، خودم هم نظرم عوض میشود. بالاخره سرمربی
روی من حساب کرده و نگران است که در چنین بازیهایی بازیکنان بازنشسته به
دلیل اضافه وزن برخوردی با بازیکن شاغل داشته باشند و من هم که روی حرف
پرویزخان حرف نمیزنم.
با مظلومی صمیمیتر از سایر مربیانتان هستید؟
پرویزخان
را دوست دارم مثل اکثر مربیانی که داشتهام و همواره برایشان احترام قائل
بودهام. من آدم بدقلقی نیستم. احترام، صداقت و محبت باعث میشود به ظرف
مقابل علاقهمند شوم و با او صداقت داشته باشم و با محبت احترامش را حفظ
کنم. مسلماً در سالهای گذشته تنش و سوءتفاهم میان من با برخی ایجاد شده
اما به این باور رسیدهام که دنیا خیلی زودگذر و غیرقابل پیشبینی است و
هرچه بیشتر انرژی مثبت بدهیم و بگیریم، بهتر است. اینکه جوان 25، 30 ساله
دچار ایست قلبی یا مغزی میشود یا میانگین سن مرگ و میر زیر 50 سال است،
چه چیزی را به ما نشان میدهد؟ به مایی که از یک ساعت بعد خودمان خبر
نداریم.
سید امروز خیلی آرام و ریلکس هستی.
(خنده) خودم هم چنین احساسی دارم.