از جام
ملت های آسیا که آخرین قهرمانی مان به حدود 40 سال پیش می رسد تا آخرین قهرمانی پاس
در جام باشگاههای آسیا که حدود 23 سال پیش حاصل شد ، اتفاق درخشان دیگری را در کارنامه 40 ساله اخیر
فوتبال ایران شاهد نبوده ایم ، مگر اینکه صعود به جام جهانی و یا آخر شدن در گروه
4 تیمی در دور مقدماتی رقابت های جام جهانی را افتخار قلمداد کنیم که مسلماً با هزینه
و تدارکاتی که در طول این سالها داشته ایم باید اعتراف کرد که نتایج قابل توجه و ممتازی
شامل حال فوتبال ایران نشده است .
آری ، فوتبالی که پشت زیباترین
ویترین های رسانه ای جا خوش کرده و همیشه بعنوان ورزش پر طرفدار این مملکت مورد حمایت
قرارگرفته و در کانون توجهات بوده ، علیرغم زیبایی و جذابیتهای ذاتی اش ، هیچوقت در
سالهای اخیر نتایج مثبت و قابل قبولی ارائه نداده است و هر ساله علیرغم سرمایه گذاری
بیشتر در این رشته نه تنها شاهد رشد و پیشرفت آن نیستیم بلکه همواره در یک مسیر رو
به عقب گام برمیداریم .
فوتبال امروز ما به اذعان بسیاری
از کارشناسان بیمار است و نیاز به درمانی اساسی دارد و متاسفانه موفقیت های مقطعی کوتاه
مدت نیز تنها مانند آرامبخش برای دوره کوتاهی
توانسته احساس رضایت از این فوتبال را برایمان ایجاد کند اما در بلندمدت هیچگاه انتظارات
جامعه ورزشی و مردم را برآورده نکرده است، هرچند بیش از این هم انتظاری نیست و اصولاً
از فوتبالی که دچار خود ایمنی شده ، نمی توان انتظار معجزه داشت.
در علم پزشکی " خودایمنی
" یا
" " Autoimmune به
دستهای از بیماریها گفته میشود که بر اثر آن دستگاه ایمنی ، به اشتباه حمله به خود بدن را آغاز میکند و اگر
می گوییم فوتبال ما نیز دچار
"خودایمنی " شده است بر این باوریم که فوتبال ما بجای اینکه مانند
همه دنیا سازنده و تامین کننده نشاط، سرگرمی
، شادابی ، رشد اجتماعی و اقتصادی سایر بخشهای جامعه باشد ، برعکس عمل میکند و خودش
عاملی برای نابودی خویش شده است ، بطوریکه همه را به شهرت رسانده و از کنار آن همه به نان و نوایی رسیده اند اما
خودش در این قافیه هر روز رنگ باخته و ضعیف و ضعیف تر شده تا جاییکه در موفقیت ها و
پیروزی ها همه چیز مدیون آدمهای دور و بر فوتبال است اما در ناکامی ها و مشکلات همه
تقصیرات بر گردن فوتبال !!!
از انتصابات و عزل و نصب های
غیرفوتبالی در ساختار فوتبال گرفته تا عدم اتخاذ تصمیمات استراتژیک و بلند مدت ، عدم
برنامه ریزی اصولی ،مدیریت های ناصحیح و احساسی، اعمال نظرهای غیرفوتبالی مسئولان و
دولتمردان ، عدم استفاده از نیروهای فوتبالی زبده و کارآزموده، عدم ثبات مدیران لایق
و شایسته و نداشتن ساختار و مدلی استاندارد و اصولی برای اداره تمام بخش های فوتبال
همه و همه از مسائلی هستند که سبب می شوند فوتبال ما در سالهای اخیر روند رو به رشد
و قابل توجیهی نداشته باشد .
همین مشکلات و معضلات سبب شده
تا فوتبال در ایران به یک صنعت ورشکسته و زیانده تبدیل شود و سرمایه گذاران و اسپانسرهای
قدرتمند کمتر برای ورود به این عرصه تمایل نشان بدهند و بعد از اینهمه سال هنوز فوتبال
ما تحت نظر ارگانهای غیرفوتبالی ، شرکتهای صنعتی و دولتی و نهایتا تحت حمایت دولت باقی
بماند و اگر گاهگاهی هم مدیران و سرمایه گذارانی با هر نیت و اهلیتی پیدا شدند که خواستند
با سرمایه گذاری در این وادی پرهیاهو ، برای نجات فوتبال تحت عنوان خصوصی سازی گام
بردارند یا شکست خوردند یا در نهایت بخاطر عدم وجود ساختاری اصولی و نبود اراده واقعی
در واگذاری باشگاهها به بخش خصوصی بدلایل نامعلوم ، عطای این کار را به لقایش بخشیدند
و ثمره این اتفاقات هم چیزی نیست جز نابودی و بیماری فوتبال و آنجا که سخن از
"خود ایمنی فوتبال " به میان میاوریم بواسطه چنین مصادیق روشنی است .
کم نیستند تیم های قدیمی و ریشه
داری که بواسطه همین مشکلات و معضلات رو به نابودی رفتند . برخی به شهرستانها واگذار شدند ، برخی منحل شدند و یا
در آستانه انحلال قرار دارند و یا تیمهایی که هر سال برای صعود به لیگ برتر تلاش میکنند
اما توانایی حضور مجدد در لیگ برتر فوتبال را ندارند .
تیم هایی مثل پاس تهران ، صنعت
نفت آبادان ، فجر سپاسی شیراز ، استقلال رشت (پگاه ، داماش) ، ماشین سازی تبریز ، پیام
و ابومسلم از مشهد ، برق شیراز ، شاهین بوشهر ، نفت مسجد سلیمان ، شموشک نوشهر ، آرارات
و ... که روزی در سطح اول فوتبال این مملکت بودند و حالا بدلیل سیاست ها و مشکلات عنوان
شده یا منحل شده اند و یا دیگر در سطح اول فوتبال نیستند . در این میان وضعیت تیم های
حال حاضر لیگ برتر نیز تعریفی ندارد و بزرگترین و پرطرفدارترین تیم های پایتخت هم اینروزها
درگیر حواشی و مشکلات ساختاری پیچیده ای هستند که با این اوضاع امیدی به حل و فصل آن
نمی رود . در طول تمام این سالها دهها وزیر ، مدیرعامل ، هیات مدیره و سرمربی با صدها
وعده و وعید برای حل مشکلات فوتبال و تیم های فوتبالی آمدند و رفتند و صدالبته که کاری
از پیش نبردند اما جامعه ورزشی در کورسوی نگاه امیدوار خود ، هنوز که هنوز است منتظر
یک معجزه است ، معجزه ای که بواسطه آن همه مشکلات حل شود و فوتبال ما به جایگاه واقعی
خود در آسیا و جهان برسد وگرنه با شرایط موجود از فوتبالی که دچار خود ایمنی شده ، نمی توان انتظار معجزه داشت ...