ذوب که یک نیمه را با احتیاط
تمام با تجمع در زمین خودی به دفاع پرداخت و در آغاز نیمه دوم بیشترین مهره
هایش را به زمین استقلال فرستاد تا پرس از جلو، استفاده از سمت راست آسیب
پذیر استقلال و فاصله پشت چشمی و دو مدافع مرکزی آبی ها در دستور کار ذوب
آهن قرار گیرد.
آنچه در نیمه دوم مشخص بود این بود که گل محمدی تغییر تاکتیک داده است.
تاکتیکی که از هم گسیختگی تیمی استقلال را در پی داشت. تیمی شلخته، بدون
رهبر و خسته که برخلاف رقیب، پس از دریافت گل هم نتوانست پلن بی تعریف شده
ای ارائه دهد تا جایی که حتی قادر نبود توپ را به یک سوم دفاعی ذوبی ها
برساند. همین عوامل باعث شد تا اینگونه به نظر رسد که استقلال بیشتر از
آنکه تیمی با قابلیت های فنی باشد، تیمی متکی به قابلیت های فردی است و اگر
مثل بازی مقابل ذوب آهن ستاره های این تیم کم فروغ ظاهر شوند، کاری از دست
نیمکت نشینان برای تغییر آهنگ این تیم بر نمی آید.
نامیدکننده ترین نکته بازی برای استقلالی ها فاصله بسیار زیاد مدافعین و
مهاجمین این تیم بود. کم تحرکی مهاجمین این تیم و عقب بازی کردن مدافعین
میانی استقلال، ابراهیمی و چشمی را وادار کرده بود تا دوندگی هرز زیادی
داشته باشند. ایراد قابل لمسی که دیده نشد تا موجب تردید و نامیدی نسبت به
استقلال شود.