روزی روزگاری حمید شیرزادگان بود، همایون بهزادی و حسین کلانی. صفر
ایرانپاک و قلیچخانی. بعدها حمید علیدوستی آمد و ناصر محمدخانی. این چرخه
ادامه داشت تا علی کریمیها متولد شدند، کریم باقری و خداداد عزیزی. مهدی
مهدویکیا و علی دایی. شوت کریم باقری از فاصله 40، 50 و حتی 60 متری که به
تور دروازه میچسبید، تماشاگر را به وجد میآورد و همین کافی بود. یا سرعت
فرار مهدی مهدویکیا که همه به او میگفتند موشک. همین چند سال پیش بود که
خیلی از تماشاگران برای دیدن دریبلهای علی کریمی به استادیوم میرفتند.
علی
دایی هم با سر شوت میزد. همینها بهانه بود برای حضور در استادیوم. این
روزها فوتبال مثل دهههای گذشته ستاره ندارد. معدود ستارهها از نظر فنی
قابل قیاس نیستند اما همین فوتبال هم میتواند تماشاگر داشته باشد؛ فوتبال
ترکیبی و گروهی، فوتبال سرعتی هم وجدآور خواهد بود؛ مثل بازی استقلال در
برابر سیاهجامگان. همین دیدار بهانهای شد تا دیدار استقلال مقابل ملوان
نزدیک به 30 هزار تماشاگر داشته باشد. اگر استقلال برابر سیاهجامگان خوب
بازی نمیکرد، دیدار این تیم برابر ملوان احتمالاً با کمتر از 10هزار
تماشاگر برگزار میشد. فوتبال استقلال در برابر ملوان هم فوتبال خوبی بود و
تداوم این روند میتواند در آیندهای نزدیک تعداد تماشاگران استقلال را به
50 هزار نفر و حتی بیشتر برساند.
تماشاگر پیش خود دو دو تا چهار تا
میکند. میگوید تو آفتاب شدید برم استادیوم برای چی؟ برای پارک کردن ماشین
که مشکل دارم، گرما و پول بلیت پیشکش. فوتبال که بازی نمیکنند، مدام
میزنند زیر توپ یا تمارض میکنند. همین فکرهاست که فوتبال ما را
کمتماشاگر کرده است. اگر صبا به بازی تهاجمی ادامه دهد و تراکتورسازی در
بازی آتی مثل دیدار با گسترش فولاد عطش گلزنی داشته باشد، تماشاگر به
استادیوم میآید. تماشاگر برای آمدن به استادیوم دنبال بهانه است و چه
بهانهای بهتر از فوتبال زیبا؟ البته به موازات، سازمان لیگ برتر باید قیمت
بلیت را کاهش دهد. چه خوب است باشگاهها سالی یکی، دو میلیارد برای تجهیز
استادیوم و ایجاد امکانات رفاهی در استادیومها هزینه کنند.
این میشود
احترام به تماشاگر. با احترام به تماشاگر و فوتبال بازی کردن، سکوهای خالی
دوباره پر میشود. مردمی که از استادیوم رفتهاند، به خاطر از فوتبال دور
شدن تیمها بوده. تیمها فوتبال کنند، تماشاگر هم میآید. ایجاد امکانات
رفاهی در استادیوم هم کار یک یا دو ماه است؛ یک ضرورت میخواهد و یک عمل.
فوتبال برای تماشاگر نعمت است و فوتبال بدون تماشاگر یا کمتماشاگر هیچ
است؛ یک فوتبال مرده که باید برای آن مرثیه خواند.