گفتوگوی ما با مرفاوی با همین محوریت شروع شد. وقتی صمد به مرحوم دهداری اشاره کرد و رفتاری که برخی تماشاگرنماها با او داشتند. این فضا باعث میشود صمد حتی به دوران مربیگری امیر قلعهنویی در استقلال هم اشاره کند، کسی که حالا رقیب او است و در صدر جدول از یک شرایط مطلوب بهره میبرد: «میخواهم بگویم همینها که امیر را پس از بازی با راهآهن تشویق کردند قاتل خود امیر بودهاند. امیر هم بارها در ورزشگاه آزادی تخریب شد. هیچ کس آن روزها که امیر سرمربی استقلال بود را از یاد نمیبرد. همین تماشاگران نامهای دیگر را به زبان میآورند تا امیر موفق نشود. بعد که دیدند امیر کارش را بلد است شروع کردند به حمایت! یک زمان برای حجازی هم وجود داشت و حتی برای پورحیدری هم این ماجرا ادامه داشت. این جریانسازی باعث میشود سنگ روی سنگ بند نشود و باشگاه از پایه سست شود. من میخواهم راجع به هوادار واقعی حرف بزنم. آن کس که دلش برای تیم میسوزد.»
صمد به فصل ششم اشاره میکند. آن روزها که سرمربی استقلال بود و اتفاقا تخریبها از همین بازی با راهآهن آغاز شد: «شیطنتها در آن فصل هم پس از بازی با راهآهن آغاز شد. ما هفته نهم در صدر جدول قرار داشتیم اما مقابل راهآهن متوقف شدیم و از همان جا یکسری شیطنتها شروع شد. اینها هدفشان کمک کردن به تیم نیست. نمیدانم این چه طرز تفکری است که روی سکوها شکل گرفته است. متاسفانه آنها نمیدانند من با امیر قلعهنویی رفیق هستم. من امیر را دوست دارم و دلیلی ندارد ما با هم مشکل داشته باشیم. آنها از روابط ما خبر ندارند و فقط فکر تخریب هستند. اجازه بدهید حرف آخرم را بزنم. هواداران فهیم و با شعور هیچ گاه تیمشان را تخریب نمیکنند که البته همه هواداران ما فهیم و با شعور هستند و فقط یک عده انگشتشمار تیم را تخریب میکنند.»
جانواریو و اکبرپور محو شدند، رینالدو را دوست دارم
آیا صمد برای رفع مشکلات تیمش از دستیاران خود مشاوره میگیرد؟ نقش مولر، کرافت، رحیمپور، غلامپور و دیگر مشاوران مرفاوی، حتی غلامحسین مظلومی به عنوان مدیر داخلی در استقلال چیست؟ صمد به این سوال هم پاسخ داد: «تعامل در نیم فصل اول خیلی خوب بوده است. مشکلی با دستیارانم ندارم. از آنها مشورت میگیرم به خصوص راجع به مسائل فنی. اما باید بیشتر تلاش کنیم. من همیشه گفتهام کار، کار و باز هم کار! درباره مدیریت آقای مظلومی هم باید بگویم یک تنه نمیتوان مقابل حاشیهها ایستاد. استقلال یک تیم پرحاشیه است مثل پرسپولیس و خیلی چیزها اجتناب ناپذیر است. آقای مظلومی یک تنه نمیتواند از همه حاشیهها جلوگیری کند. ما هم باید به او کمک کنیم و اجازه ندهیم به یک نفر فشار بیاید.»
وقتی موضوع حاشیهها پیش میآید ناخودآگاه نام سیاوش اکبرپور مقابل مرفاوی علم میشود. صمد با مشکلی به نام اکبرپور میخواهد چه کار کند؟ او این سوال را هم این گونه پاسخ میدهد: «من از شما بپرسم از کدام سیاوش حرف میزنید؟ آیا این همان سیاوشی است که ما میشناختیم؟ نه! این سیاوش را دوست ندارم. آن سیاوش که در ذهن من است با این سیاوش خیلی فرق میکند. باید تغییر کند و به ایدهآلهای من برسد. البته این تنها مربوط به اکبرپور نمیشود. جانواریو هم نسبت به سال قبل افت کرده. فابیو هم فابیوی سال گذشته نیست. او باید رشد کند و به ایدهآلهای ما برسد.»
در این میان علاقه مرفاوی به رینالدو ابهامهایی را ایجاد میکند. چرا رینالدو در ترکیب استقلال قرار میگیرد؟ صمد برای این سوال هم جوابی دارد: «رینالدو را دوست دارم و معتقدم میتواند به یکی از ستارههای ما تبدیل شود. تنها مشکل رینالدو بدنی است.»
همه ناکامیها از هفته هشتم شروع شد
10 هفته اقتدار. 10 هفته بدون شکست ماندن و هفتهها صدرنشینی. استقلال چرا یکباره از هم گسست؟ صمد مرفاوی بار دیگر آن دلایل همیشگی را دلیل این ناکامیها میداند. او این گونه از خودش و بازیکنانش دفاع میکند. دفاعیه مرفاوی این گونه تنظیم میشود: «وقتی هفته پنجم رکورد گل نخوردن استقلال شکست آرام آرام سازمان دفاعی ما به هم خورد. وقتی تیم را ارزیابی کردم متوجه شدم اشکالهایی در نوع هماهنگی ما به وجود آمده است اما مشکل کلی ما از هفته هشتم شروع شد. شاید ما تا هفته دهم توانستیم اقتدارمان را حفظ کنیم اما این ماجرای مصدومها و محرومها به یکباره در بازی با استقلال اهواز سر باز کرد. نمیخواهم بهانه بیاورم اما وقتی شاکله اصلی تیم ما از بین میرود و برخی داوریها هم در محرومیت بازیکنان ما اثرگذار است دیگر چه کاری میتوان انجام داد؟ تیم من پس از هفته هشتم هیچگاه کامل نبود. همیشه یک جای کار لنگ میزند اما از بیرون همه میگفتند لنگش کن! اگر تیم کامل باشد نتیجه میگیریم. خودتان دیدید سپاهان در بازی با پیکان 4 بار دروازه این تیم را باز کرد. بروید ببینید چرا این اتفاق افتاده است؟ چون سپاهان تیمش را کامل در اختیار داشت. اینها دلیل است و از دیدگاه من کاملا منطقی است. بعد میآیند اعتراض میکنند چرا میبازیم. خب این مشکلات وجود دارد. من که نمیتوانم گل بزنم. من که نمیتوانم خودم وارد میدان بشوم و دروازه حریف را باز کنم؟ آیا میتوانم؟ هیچ وقت باور نمیکنم که تماشاگران واقعی استقلال با ما این کار را بکنند. آنها درد تیم را میدانند و بر همه چیز واقف هستند.»
صمد تحلیل کلیاش را از وضعیت دفاعی استقلال این گونه به پایان میبرد: «با همه اینها ما در اجرای شیوه 4 دفاع موفق بودیم و اگر هم ضعفهایی بود، توانستیم یک سیستم جدید را به خوبی اجرا کنیم.»