علیرضا منصوریان همراه با تیم فوتبال نفت تهران در فصلی که گذشت موفق شد یک
عملکرد خوب از خود به جای بگذارد به طوریکه نفت تهران در لیگ قهرمانان
آسیا تنها تیم ایرانی بود که به جمع هشت تیم برتر آسیا صعود کرد و از طرف
دیگر نفت و منصوریان راهی فینال جام حذفی هم شدند آن هم در حالی که تا روز
آخر لیگ برتر این تیم در بورس قهرمانی قرار داشت.
در همین رابطه و
به بهانه آغاز لیگ برتر پانزدهم با علیرضا منصوریان که یکی از گزینههای
جدی سرمربیگری تیم فوتبال استقلال هم بود صحبت کردیم. در این گفتوگوی 180
دقیقهای منصوریان درباره موارد مختلفی صحبت کرد که در زیر میخوانید.
به عنوان سؤال ابتدایی راحت و بیتعارف بگویید جه مسئلهای باعث شده بود که اینقدر برای حضور در تیم فوتبال استقلال وسوسه شوید؟
این
مسئله وسوسه نبود چرا که من از هفت سالگی به امروز هل داده شدم و همیشه
آرزوی استقلال را داشتم. همیشه گفتهام که در مورد استقلال احساس من بر
منطقم غلبه میکند و خیلی دوست داشتم که سرمربی استقلال شوم. آنقدر دوست
داشتم سرمربی استقلال شوم که به بهرام افشارزاده گفتم خودم رضایتنامهام
را از استقلال میگیرم. این کار من از روی احساسم بود آن هم در حالیکه
کاندید بهترین مربی سال بودم و این شانس را داشتم که همراه با نفت به جمع
چهار تیم برتر آسیا بروم. من با علم بر اینکه مشکلات استقلال را میدانستم
به افشارزاده گفتم که خودم رضایتنامهام را از نفت میگیرم. البته راحت
بگویم اگر در جمعی از دوران فوتبال و مربیگری من ایراد بگیرند حرفی نمیزنم
اما اگر در جمعی باشم که از استقلال بد بگویند به هم میریزم و بهترین
احترامی که به جمع میگذارم این است که آن محیط را ترک میکنم. همین
منصوریان منضبطی که روبروی شما نشسته اگر پای منافع استقلال به میان بیاید
حتی دعوا هم میکند!
واقعاً چرا شما اینقدر روی استقلال تعصب دارید؟
باور
کنید نمیدانم چرا اینطور هستم اما من عاشقانه استقلال را دوست دارم و این
مسئله به سال 1978 و حضور تیم ملی ایران در جام جهانی آرژانتین بر
میگردد. البته آن زمان من 6-7 ساله بودم و از آن روز خون آبی در رگهای من
جاری شد. قبل از اینکه به استقلال بیایم در تیم پارس خودرو بهترین بازیکن
لیگ بودم اما به عنوان هوادار همان زمان به استادیوم میرفتم و از سال 61
که پرویز مظلومی در دربی با سر به پرسپولیس گل زد همه بازیهای استقلال در
تهران را به استادیوم رفتم حتی در برخی از مراسم استقلال مثل فوت پیشکسوتان
به ورزشگاه شیرودی میرفتم فقط برای اینکه بازیکنان استقلال را ببینم آن
هم در حالی که خودم بازیکن فوتبال بودم و حتی آن زمان از خیلی
استقلالیهای همان دوره هم بهتر بازی میکردم.
کدام بازیکن در استقلالی شدن شما تأثیرگذار بود؟
همین
فرد تندرو که روزگاری برای خودش بهترین فوتبالیست بود باعث شد که من
استقلالی شوم و آن فرد کسی نیست جز حسن روشن. یکی از دلایل استقلالی شدن
من حسن روشن بود. روشن در دوران خودش یک خداداد عزیزی بود، خیلیها در آن
نسل به خاطر حسن روشن استقلالی شدند. در آن مقطع روشن مینیسک پاره کرده بود
و پایش را با یک پارچه میبست و بازی میکرد. من هم به تقلید او زمانی که
در کوچه بازی میکردم پایم را همینطور میبستم تا شبیه او شوم البته آن
زمان خیلی استقلالی در تیم ملی حضور داشت مثل مرحوم ناصر حجازی، آندرانیک
اسکندریان، حسن نظری، نصرالله عبدالهی، حسین کازرانی و ایرج داناییفرد
همگی بازیکنان استقلال آن زمان بودند که در تیم ملی بازی میکردند. سرآمد
همه این بازیکنان البته حسن روشن بود. با همه این موارد بهمن 73 آن دربی که
به دعوا و درگیری منجر شد من و پدرم از روی سکو بازی را دیدیم وقتی بازی 2
بر صفر به سود پرسپولیس شد حال پدرم بد شد و به خانه رفتیم. همه این موارد
را کنار هم بگذارید تا متوجه شوید که من مقابل استقلال منطقم را کنار
بگذارم هرچند که الآن باید از مسئولان باشگاه نفت هم تشکر کنم.
چرا؟
آنها
برخورد خیلی خوبی با من داشتند. اگر من مدیر باشگاه نفت بودم و مربیام
میخواست در این شرایط به تیم دیگری برود دیوانه میشدم . یک موضوع جالب
بگویم و آن اینکه یک روز به باشگاه نفت رفتم و پس از روبوسی با اعضای هیأت
امنا ابتدا برنامههایم را به آنها دادم و سپس اعلام کردم که میخواهم به
استقلال بروم! همه در آن لحظه شوکه شدند و فقط من را نگاه میکردند البته
باید بگویم که ما رابطه دوستانهای با هم داریم و حامی همه خواستههای من
هستند. البته من هم خواسته غیرمنطقی نداشتم. خواستههای من حمایت از
بازیکنان و کادر فنی است. من در همه امور اعلام کردم که اولویت برای من
ابتدا تیم دومم است که شامل کادر تدارکات، کادر پزشکی، کادر ماساژ،
بازیکنان و همکارانم در کادر فنی هستند. ابتدای هفته قرارداد همه تیم را
بستم و مبلغ قراردادشان را مشخص کردم سپس سراغ قرارداد خودم آمدم. این را
هم باید بگویم که من دو سه جلسه با بهرام افشارزاده و معاون وزیر داشتم.
واکنش افشارزاده نسبت به خواستههای شما چه بود؟
بهرام
افشارزاده با همه خواستههای من موافقت کرد البته باز هم میگویم که من یک
فرد منطقی هستم و بارها شده که با پسرم بر سر مسئلهای صحبت میکنیم و
وقتی با من منطقی صحبت میکند حرفش را میپذیرم و احساساتم را کنار
میگذارم اما درباره استقلال همیشه احساساتی هستم.
برای
علیرضا منصوریان به عنوان یک مربی موفق و جوان که با تیمش در سه جام موفق
بوده آیا رفتن به یک تیم پر سر و صدا مثل استقلال آیا ریسک حساب نمیشد؟
باز
هم میگویم که وقتی درباره استقلال احساساتی شدم ریسکش را هم پذیرفتم اما
میخواهم بحث استقلال را اینطور جمع کنم که من در بیانیهام هم به پرویز
مظلومی بابت حضور مجددش در استقلال تبریک گفتم و از آن روز به بعد هم دیگر
هیچگاه در مورد استقلال حرف نزدم تا احترام به کادر فنی استقلال گذاشته
باشم. فقط یک بار به بهرام افشارزاده گفتم که پیش معاون وزیر برویم و از او
به دلیل اینکه برایم وقت گذاشت عذرخواهی کنم که البته این کار نشد. البته
قبول دارم که برای من ریسک بود چرا که من یک سال رویایی با نفت داشتم. کاری
به این ندارم که ساختار نفت در زمان مربیان قبلیاش چطور بود اما من شخصیت
تبلیغاتیم را برای نفت خرج کردم تا بازیکنانم چهره بشوند. من برای آرش
رضاوند، علیرضا بیرانوند و وحید امیری و ... از شخصیت تبلیغاتیام خرج
کردم. یک بازیکن با قیمت 15 میلیون تومان از قلعهحسنخان به تیمم اضافه
کردم به نام رضا علی یاری که مطمئن باشید دو سال دیگر در تیم ملی خواهد
بود. عباس بوعزار را از تیم دوم استقلال خوزستان آوردم و حتی آذرماه پارسال
بود که عیسی آل کثیر را انتخاب کردم. آن هم در حالی که یک سال دنبال این
بازیکن بودم. این بازیکن آن زمان که او را انتخاب کردم فقط پنج گل زده بود
دو نفر را به هرمزگان فرستادم تا بازیهای او را زیر نظر بگیرند و هر هفته
عملکرد او را زیر نظر بگیرم و او را برای نفت انتخاب کردم چه در این تیم
میماندم و چه نمیماندم. من در نفت از کارهای کارلوس کیروش، افشین قطبی و
مربیان خودم در زمانی که در آلمان و یونان بازی میکردم الگوبرداری کردم و
ایده خودم را هم در این الگوبرداری تلفیق کردم.
با این شرایط باید علیرضا منصوریان را یک مربی صاحب سبک دانست. قبول دارید؟
من
به گروه فنیام گفتهام که کمکم باید یک سبک برای خودمان درست کنیم تا
بازیکنان ما را برای پیشرفت یک پل بدانند. میخواهیم به گونهای کار کنیم
که بازیکنان به خودشان بگویند سیستم کاری ما به این گروه میخورد و با آنها
کار کنیم تا بتوانیم به تیم ملی برویم. میخواهم یک اطمینان خاطر هم بدهم و
آن اینکه نه کارلوس کیروش بلکه هر مربی دیگری که به تیم ملی بیاید نگاه
ویژهای به تیمهای منصوریان خواهد داشت آن هم به این دلیل که منصوریان
برای فوتبال ایران بازیکن انتخاب میکند و خدا را شکر تا آلان موفق
بودهایم. وقتی با منصور قنبرزاده و بهرام میرشیبانی مدیرعامل و مدیرفنی
باشگاه نفت در این مورد صحبت کردم دیدم که رفتن من از یک طرف به استقلال
باعث یک رکود 70 درصدی در کل مجموعه باشگاه نفت میشود. توکل به خدا کردم و
گفتم خدایا هرچه خودت میخواهی همان بشود و از احساس و منطق بیرون آمدم.
همان زمان میدیدم آن روزهایی که من به نفتیها میگفتم که میخواهم بروم.
آنها جلساتشان را برگزار میکردند و هر بار سدشان برای جدایی من را محکمتر
میکردند. یک روزی منصور قنبرزاده به من گفت که به هیچ عنوان نمیگذاریم
از نفت بروی. قنبرزاده به من گفت اگر نفت به اینجا نرسیده بود این اجازه را
میدادیم که بروی اما الان به هیچ عنوان اجازه جدایی به تو نمیدهیم چون
ساختار باشگاه به هم میریزد.
اما بالاخره یک روز شما را روی نیمکت استقلال میبینیم؟!
توکل به خدا. البته استقلال الان کادر فنی و بازیکنان خوبی دارد.
البته
به نظر میرسد با توجه به پیشکسوتان جوانی که استقلال دارد و آنها هم قصد
نشستن بر روی نیمکت استقلال را دارند رقابت برای رسیدن به عنوان سرمربیگری
این تیم کار بسیار سختی خواهد بود.
من اینطور قضیه را
نمیبینم. من تلاش خودم را میکنم تا مسیرم را خوب بروم و اگر شرایط فراهم
شد بر روی نیمکت استقلال مینشینم که همیشه برای من یک رویا است. همیشه
اعتقاد داشته و دارم که نیمکت استقلال و پرسپولیس با نیمکت تیم ملی برابر
است. البته صندلی نیمکت استقلال و پرسپولیس خیلی داغتر از تیم ملی است اما
باید بگویم سال گذشته که نفت را گرفتیم چند نفر از دوستان خوب مطبوعاتیم و
کسانی که به من مشورت میدهند به من گفتند که انتخاب سختی کردی. باید
بگویم باشگاه نفت یک باشگاه مدیرمحور است و خودمحوری در این باشگاه
نمیبینید. احساس کردم ساختار باشگاه نفت به من کمک میکند تا بتوانم کارها
را خوب پیش ببرم و واقعا نفت با ایدههای من جلو رفت. یک روز گفتم که
فوتبال روز دنیا چه نقاط ضعف و قدرتی دارد اما فوتبال ما هنوز به آن نقطه
مثبت هم نرسیده است. به طور مثال سال گذشته ریکاوری یخ انجام دادیم که
البته خیلیها آن اوایل میگفتند تو دیوانه شدهای چراکه بازیکنان را داخل
قالب یخ میکنی. البته من خودم میدانستم که چه میکنم چراکه در همه جای
دنیا این اتفاق میافتد البته الان باشگاههایی مثل پاری سن ژرمن، منچستر
یونایتد و رئال مادرید ریکاوری یخ را برداشتهاند. و یک دستگاه دارند که
بازیکنان تا گردن در آن فرو میروند و با زدن یک دکمه درجه دستگاه از صفر
به منفی 70 میرسد و بازیکنان برای یک دقیقه داخل آن میروند و بیرون
میآیند و با این کار همه آسیبهایی که روی عروق اولیه است از بین میرود.
البته سیستم GPS و مانیتورینگ را به نفت آوردم که البته از زمان افشین قطبی
با آن آشنا شدم.
امسال شرایط باشگاه نفت از امکانات چطور است؟
کم
و کاستیهایی وجود دارد اما من با مسئولان نفت صحبت کردم. ما مشکلات مالی
زیادی داریم. شما فقط ظاهر قضیه را میبینید اما پشت این ظاهر ما مشکلات
مالی زیادی داریم. آنقدر مشکل مالی داریم که حتی نتوانستیم به اردو برویم.
قرار بود به ترکیه برویم اما نتوانستیم حتی به آبعلی برویم. من نمیتوانم
پشت باشگاهم را خالی کنم اما وقتی مدیر باشگاه میگوید پول نداریم
نمیتوانم با مدیر باشگاه دست به گریبان شوم.
پیشبینی شما از وضعیت دو تیم استقلال و پرسپولیس در لیگ امسال چطور است؟
به
نظر من این دو تیم سال گذشته خواب بودند اما امسال اینطور نیست و دو تیم
قوی خواهیم داشت. از طرف دیگر باید از سپاهان هم نام ببرم که به خاطر
هزینههای هنگفتی که انجام میدهد همیشه یک باشگاه حرفهای است. از طرف
دیگر ذوبآهن و تراکتورسازی هم چنین شرایطی دارند به طوری که میبینیم دست
باشگاه تراکتورسازی را باز گذاشتهاند تا 13 بازیکن سرباز و خوب جذب کند.
به طور مثال برای یک مربی رویا است که در یک زمان سروش رفیعی، علی حمودی،
شجاع خلیلی، بختیار رحمانی، سینا عشوری و ... را در تیمش داشته باشد. البته
بقیه بازیکنان سرباز راهی ملوان شدند. آرش افشین، شهاب کرمی، حسین ماهینی و
... همه بازیکنانی هستند که امسال به ملوان رفتند. از طرف دیگر سایپا یکی
از خطرناکترین تیمهای لیگ امسال است که دیدیم کاپیتان تیم ملی را هم جذب
کرد. از طرف دیگر نفت و فولاد هم مدعی هستند و با یک حساب سرانگشتی حدود 10
تیم برای یک جام با هم رقابت میکنند هرچند که باید از صبای قم هم نام
ببریم که با حضور علی دایی یک تیم ویژه خواهد بود. با این همه در بین همه
تیمها از مجموعه سپاهان و نفت خیلی راضی هستم و این دو مجموعه را از همه
بهتر میبینم. باید قبول کرد که سپاهان از مجموعه فوتبال ایران جدا شده
است.
چند بازیکن کلیدی از نفت جدا شدند آن هم در حالی که انتظارات از این تیم امسال بیشتر از سالهای گذشته است.
ببینید
انتظار باید منطقی باشد. امسال سختترین سال لیگ است چراکه چندین تیم قوی
در لیگ وجود دارد. گستره قهرمانی در لیگ پخش شده. هرچند که چنین اتفاقی به
نفع تیم ماست چون میتوانیم با تلاش بیشتر به موفقیت برسیم البته تیم ما یک
مشکلی دارد و آن اینکه هوادار نداریم از این جهت اذیت میشویم. در کل برای
ما و سایپا کار سخت است و ما امسال باید در 4 جبهه لیگ قهرمانان آسیا، جام
حذفی، لیگ برتر و پلیآف لیگ قهرمانان آسیا شرکت کنیم و از این جهت کار
برای ما سخت خواهد شد.
برنامهریزی سازمان لیگ دراین راه به ضرر تیم شما است یا به نفعتان؟
ما
30 هفته برنامهمان را گرفتیم اما هنوز پلن یک سال آینده را طراحی
نکردهایم. البته من پیشبینی کردم در ماه اسفند تیمهایی که درگیر لیگ
قهرمانان آسیا هستند آرزوی حذف شدن میکنند. سال گذشته فولاد، نفت،
پرسپولیس و تراکتور که هم در آسیا بودند و هم در لیگ برتر همگی افت کردند.
اینکه شما میگویید تیمهای درگیر در آسیا با توجه به برنامهریزی سازمان لیگ آرزوی حذف شدن دارند را دقیقتر توضیح میدهید؟
چند
روز پیش در سازمان لیگ برنامهریزی لیگ را دیدم و متوجه شدم که لیگ 8
مرداد آغاز میشود و 24 اردیبهشت سال 95 لیگ به پایان میرسد و اگر تیمهای
فینالیست جام حذفی آسیایی نباشند 7 روز بعد باید فینال را برگزار کنند. در
9 ماه باید بیش از 40 بازی انجام دهیم که در این بین استراحتهای تیم ملی و
بازیهای مقدماتی جام جهانی و جام ملتها هم وجود دارد. البته بازیهای
مقدماتی تیم ملی امید هم وجود دارد و سرمربی تیم امید پسرعموخوانده من و
کاپیتانم در تیم ملی بوده است. تیم نفت و ذوبآهن نزدیک به 10 ملیپوش تیم
امید دارند. در ضمن امسال ما نسبت به سال گذشته نزدیک به 6 ماه میانگین سنی
تیم را پایین آوردهایم. البته یک بازیکن 16 ساله هم در تیم داریم که در
یک بازی بزرگ و در استادیوم آزادی از او رونمایی خواهیم کرد.
برای برنامهریزی لیگ آیا تعاملی با شما مربیان صورت گرفته است؟
نه
به هیچ عنوان با مربیان صحبت نشده است. البته باید بگویم اولین منافع کشور
ما منافع تیم ملی است و بعد منافع باشگاهی اما همین منافع باشگاهی هستند
که منافع ملی را تامین میکنند. با مربیان لیگ جلسه نگذاشتند و این توقع
میرفت که این جلسه برگزار شود. البته باید مسئلهای را بگویم و آن اینکه
من یک پیشنهاد به مهدی تاج دادم ولی نمیدانم چرا آنرا اجرایی نکرد. به
رئیس سازمان لیگ گفتم که برای باشگاهها ردیف بودجه در نظر بگیرد به طور
مثال اگر باشگاهی اعلام میکند در طی یک فصل 20 میلیارد تومان نیاز دارد یک
تضمین 20 میلیارد تومانی ارائه دهد و بعدا مشکلات به وجود نیاید. تا زمانی
که در فوتبال ما و در کمیته انضباطی پروندههای شکایت وجود دارد فوتبال ما
درست نخواهد شد. باید به جایی برسیم که هیچ پرونده انضباطی در کمیته
انضباطی وجود نداشته باشد. اگر میخواهیم از فوتبال روز دنیا الگوبرداری
کنیم باید این مسائل را هم ببینیم. وقتی باشگاهی بدهکار است نباید اجازه
ورود به لیگ برتر را به این باشگاه بدهند. البته خدا را شکر میکنم که
باشگاه نفت بدهکار نیست. من یکبار به مهدی تاج گفتم تا زمانی که در لیگ
باشگاههای بدهکار وجود دارند این فوتبال درست نخواهد شد. به نظر میرسد
باید جبر بر روی باشگاههای ما باشد تا کار درست شود. من اعتقاد دارم
باشگاههای ما اصلا الان شرایط خصوصی شدن را ندارند.
درباره حضور سید جلال حسینی در نفت هم صحبت کنید و اینکه این بازیکن با چه مبلغی حاضر شد به نفت بپیوندد؟
درباره
این بازیکن باید بگویم که در دو سه زمینه نفت مشکل دارد. اول اینکه اردو
نرفتیم و این مسئله به ما ضرر خواهد زد، پیشپرداخت بازیکنان را نتوانستند
بدهند و تسویه کامل با بازیکنان انجام نشده اما در همین راستا کمیته نقل و
انتقالات باشگاه نفت درخشانترین روزهایش را سپری کرد و من رسما برای آنها
یک نامه تشکر میفرستم. خوشبختانه کمیته نقل و انتقالات با بازیکنان منطقی
برخورد کرد. من میدانستم که سید جلال حسینی مبلغ قراردادش بالای یک
میلیارد و 500 میلیون تومان است و من حتی از پیشنهادهای او مطلع هستم اما
میدانستم که باشگاههای خواهان این بازیکن برایش خانه میگرفتند و مالیاتش
را هم میدادند. اولویت سید جلال شهرش و پرسپولیس بود و من به او 10 روز
فرصت دادم تا تکلیفش را مشخص کند که وقتی این مهلت 10 روزه تمام شد ما برای
جذب این بازیکن ورود کردیم. به نقطهای رسیدیم که سید جلال بعد از ملوان و
پرسپولیس انتخابش نفت بود. او به جایی نیاز داشت که آرامش داشته باشد و به
دلیل اینکه به تازگی پدر شده باید تهران میماند. قرارداد سید جلال
قرارداد خوبی است که آبشن هم دارد.
البته استقلال هم خیلی سفت و سخت این بازیکن را میخواست.
باید
بگویم که مهدی رحمتی پایش را در یک کفش غلط کرده بود. وقتی علی انصاریان
از پرسپولیس به استقلال آمد من یکی از کسانی بودم که به او گفتم اشتباه
کردی به استقلال آمدی چراکه او برای هواداران پرسپولیس علی باتعصب بود.
انصاریان به زمین شماره 2 آزادی آمد و به او گفتم اگر مشکلت مسائل مالی و
یا لجبازی است به استقلال نیا چراکه اگر من در استقلال علی منصوریان هستند
تو در پرسپولیس علی انصاریانی. او یک سال روی لجبازی به استقلال آمد اما
همه میدانستند او یک پرسپولیس دو آتشه است و آن عقبه پرسپولیسی بودنش آسیب
خورد. سید جلال هم در فوتبال ایران بین استقلال و پرسپولیس تیم قرمز را
انتخاب کرده بود و نباید خودخواهی میکردم و او را به زور به استقلال
میبردم. سید جلال چند وقت دیگر مربی میشود و با او صحبت کردم و به این
بازیکن گفتم من یک استقلالی متعصب افراطی هستم اما همین استقلالی متعصب
افراطی به تو میگوید که اگر استقلال بروی عقبهات در پرسپولیس را هم خراب
میکنی چراکه تو یک بازیکن ملی هستی. میدانستم سید جلال از سر لجبازی با
برانکو دست به کارهای انتحاری میزند. من به او گفتم که به نفت بیا و یک
قرارداد پایهای پایین بست. بعد از اینکه قرارداد سید جلال با نفت بسته شد و
خیالم راحت شد به سید جلال گفتم قراردادت را امضا کن و آن را به من بده تا
آن را به خانه ببرم تا خیالم راحت باشد!
درباره جذب پیام صادقیان هم صحبت کنید.
قول
و قرارهای من با پیام صادقیان به فروردین بر میگردد. بعد از اینکه او در
بازی با النصر درون زمین دوید و جنجال درست شد ما با هم صحبت کردیم آن
روزها درست مصادف شده بود با زمانی که برانکو به ایران آمد و اعلام کرد که
صادقیان را نگه نمیدارد.
به نظر شما برانکو بابت این مسئله حق داشت یا نه؟
به
هر حال مربی تیم است، من خودم به صادقیان گفتم ما میخواهیم به تو کمک
کنیم چون خودت اعلام نیاز و کمک کردی و اگر شرایطت خوب بود که همین
پرسپولیس تو را نگه میداشت. تو با پرسپولیس به نقطهای رسیدی که نتوانستید
با هم هماهنگ شوید. البته باید بگویم زمانی که پیام در پرسپولیس بود هم ما
با هم صحبت میکردیم اما آن شب وقتی با من تماس گرفت خیلی ذهن مرا مشغول
کرد. من با پیام خیلی صحبت کردم و او همه صحبتهای من را قبول کرد و گفت
که هرچه شما میگویید قبول میکنم فقط من را به دوران اوجم برگردانید وقتی
دیدم که او خودش میخواهد من قبول کردم البته پیام با من شرط گذاشت که اگر
اولین خطا را از او دیدم قراردادش را یک طرفه پاره کنم و پولش را ندهم وقتی
این صحبت را مطرح کرد فهمیدم که آمده تا تغییر کند البته باید بگویم که در
تمرینات گاهی به سایر بازیکنان میگویم روی او خشونت انجام دهند تا
عکسالعملش را ببینم. به نظرم پیام تا اینجا 50 درصد تغییر کرده است.
اینکه گفته میشود برای صادقیان شرط گذاشتهاید که با آن خواننده زیرزمینی ارتباط نداشته باشد صحت دارد؟
من
هیچ بحثی درباره آن بنده خدا ندارم به خاطر اینکه از این دست آدمها در
جامعه زیاد است ما باید طوری پیام را تربیت کنیم که خوب و بد را از هم
تشخیص دهد. پیام صادقیان همین حالا باید پنجاهمین بازی ملیاش را انجام
داده باشد اینکه چنین بازیکنی را ببینیم در حال خراب شدن است واقعاً
ناراحتکننده است. من به فوتبال ایران قول دادهام که پیام را به سطح اول
فوتبال برگردانم و هیچگاه در مورد او یا سیدجلال حسینی به صورت افراطی
استقلالگونه برخورد نکردم البته خودم هم میدانم که پیام به سطح اول
فوتبال برگردد دوباره راهی پرسپولیس خواهد شد حتی وقتی با من صحبت کرد به
من گفت که مرا دوباره زنده کن تا بتوانم به پرسپولیس برگردم او گفت که
میخواهم با بازگشتم به پرسپولیس به هواداران این تیم نشان دهم که چه
شرایطی خواهم داشت. صادقیان بازیکن نفت نیست بلکه باشگاه نفت هزینه برگشت
او را به فوتبال میپردازد هرچند که این بازیکن کمک زیادی به ما خواهد کرد.
صادقیان را در تیم به سیدجلال حسینی، ایمان مبعلی، وحید حمدینژاد و
علیرضا عزتی سپردهام تا با او صحبت کنند و حواسشان به این بازیکن باشد.
قبول دارید که شاید کیروش هم در وضعیت فعلی صادقیان مقصر است؟
نه
این حرف را اصلاً قبول ندارم. کیروش یا هر مربی مطرح دیگری فقط یک چیز را
میبیند و آن بازیکن با صلابت و خوب. کیروش زمانش را نمیگذارد که
بازیکنی را به اوج برگرداند بلکه این وظیفه باشگاههاست.کیروش آنقدر سرش
شلوغ هست که به مواردی مثل صادقیان اصلاً نگاه نمیکند چرا که وقتش را
ندارد. اما ایده ما این است که پیام را با دقایق کم به تیم تزریق کنیم.
پیشبینی ما برای هفته پنجم است تا یک پیام صد در صد آماده را وارد مسابقات
کنیم.
با نفراتی که دارید قبول دارید که بهترین تیم ایران در حال حاضر هستید؟
باید
بگویم که ضمن احترام به حرف شما ما با رقبایمان در این بازار برابر هستیم
چرا که ما ابزار اصلی را که همان تماشاگر است، نداریم. ما با استقلال و
پرسپولیس بازی کردیم و کیفیت حریفان نسبت به ما پایین بود اما تماشاگر آنها
را بالا میکشید. در بازی با استقلال روی نیمکت نشسته بودم و بیصدا بازی
را میدیدم. وقتی پادوانی پنالتی از دست داد هواداران استقلال طوری این تیم
را به بازی برگرداندند که 15 دقیقه استقلال یقه ما را گرفته بود. به
پرسپولیس یک گل زدیم، تماشاگرانش در ورزشگاه تختی طوری این تیم را تشویق
کردند که نفس ما گرفته شد و بعد پیام صادقیان با یک ضربه ایستگاهی 20 متری
به ما گل زد به طوریکه یک نیمه بازی از دست ما در رفت. به همین دلیل
میگویم که تماشاگر ابزار اولیه است.
شخصیت علیرضا منصوریان که الآن مربی است با منصوریان فوتبالیست چقدر تغییر کرده است؟
2000درصد!
زمانی که بازی میکردم پرخاشگر و بلند پرواز بودم زمانی که کار مربیگری را
شروع کردم پذیرفتم که از نقطه صفر باید کار کنم در تیم ملی زمان قطبی سخت
بود که من به عنوان کاپیتان استقلال که 120هزار نفر روز خداحافظیام در
استادیوم گریه میکردند آخر تمرین موانع را جمع میکردم البته الآن هم این
کار را میکنم.
اگر بخواهید توصیهای برای جوانها داشته باشید به آنها چه میگویید؟
باید
بگویم من همه مصاحبهها را میخوانم و حتی نظرات مردم زیر مصاحبهها را هم
میخوانم اما چیزی که اتفاق میافتد این است که به طور مثال اگر خبرگزاری
فارس بخواهد یک کامنت منتشر کند برای آن فیلتر گذاشته اما در فضای مجازی
مثل اینستاگرام اینطور نیست و همه حرمـتها از بین رفته و شاهد هستیم که
انواع و اقسام توهینها به یکدیگر صورت میگیرد. مثلاً یک نفر اگر ایدهای
برای توپ فوتبال دارد عدهای به او توهین میکنند و این مسئله جوانان و
اجتماع ما را به خطر میاندازد.
در مراسم برترینهای فوتبال زمانی که علی کریمی روی سن آمد شما بیشتر از همه او را تشویق کردید این دلیل خاصی دارد؟
من
برای علی کریمی دست زدم چون ما از جنس فوتبال هستیم و کسی که به پرچم
کشورش خدمت کرده و باعث شده پرچم کشورمان در مجامع خارجی بالا برود باید به
او احترام گذاشت و این مسئله ربطی به آبی یا قرمز ندارد. من آخرین نفری
بودم که برای علی کریمی دست از دست زدن برداشتم و به علیرضا بیروانوند و
ارسلان مطهری که کنارم نشسته بودند گفتم شما باید برای کریم سی ثانیه بیشتر
دست بزنید تا فردا مردم هم برای شما دست بزنند.
انتقاد شما به مراسم برترینهای فوتبال برای چه بود؟
من
انتقاد صریحی به مسئولان برگزارکننده جشن بهترینها دارم اگر بخواهم سه
بازیکن برتر تیم نفت را نام ببرم قطعاً یکی از آنها وحید امیری است آن هم
در حالی که این بازیکن به تیم ملی دعوت شده و کلی موفقیت کسب کرده و به
خاطر همین مسائل است که صدایم درآمد وگرنه روی صحبت من مهدی طارمی، ادینهو و
یا استادم حسین فرکی نیست. قاسم حدادیفر دوست صمیمی من است و پسرم اگر دو
فوتبالیست را از نظر فنی قبول داشته باشد یکی قاسم حدادیفر است و دیگری
محمدرضا خلعتبری و از 6 سالگی این دو بازیکن را دوست دارد وقتی همراه با
پسرم حدادیفر را دیدیم قاسم از من پرسید که آیا پسرت هنوز هم مرا دوست
دارد. من گفتم شاید هم بیشتر و اگر غرور سن او نبود الآن روی تو رو
میبویسد.
خیلیها فکر میکردند
که شما به انتخاب شدهها انتقاد دارید اما با صحبتهایی که میکنید مشخص
است که به نحوه برگزاری مراسم ایراد وارد میدانید.
باز هم
میگویم که مهدی تاج تعامل کرد تا شمال، جنوب و وسط کشور را داشته باشد در
سالی که رئال مادرید یا بارسلونا قهرمان اروپا شدند 10 عنوان به آنها
اختصاص دادند و ما هم باید به عنوان شایستهسالاری باشیم. درباره صحبتهای
استادم حسین فرکی باید بگویم که من در قهرمانی سپاهان تأثیر مستقیم داشتم.
به
عنوان سؤال پایانی حسین فرکی در مصاحبهای اعلام کرده که علیرضا منصوریان
هم روزی بهترین مربی خواهد شد شما این روز را چه روزی میدانید؟
اینکه
فرکی گفته من یک روز بهترین مربی میشوم باید بگویم که من بهترین مربی
بودم که جوانمردانه بازی کردم و در تبریز مساوی کردیم شاید اگر خدایی
ناکرده پایم میلرزید تراکتورسازی قهرمان می شد اما من مربی تیمی هستم که
در تبریز جان کند و توانست نتیجه 3 بر یک عقب افتاده را 3-3 مساوی کند همه
انتقاد من با نحوه انتخاب برترینهاست نه افرادی که انتخاب شدند.