آنهایی که توانایی خرید بازیکن را داشته باشند، در این وقت و فرصتی که باقی مانده، کارشان را انجام میدهند. این وسط میماند بازیکنانی که وعده داده بودند فوتبالشان را در کشورهای دیگر دنبال میکنند یا خبر از پیشنهادهای خارجی داده بودند.
باید ببینیم تکلیف چنین بازیکنانی چه خواهد شد؟ همین که به پایان فصل نقل و انتقالات نزدیک میشویم، مشاهده میکنیم این بازیکنان پرادعا بعضاً عقبنشینی میکنند و آنگاه که متوجه میشوند ما فهمیدهایم بیخودی وعده بازی در تیمهای خارجی را دادهاند، در چند مصاحبه سعی میکنند همه چیز را وصلهپینه کنند.
همکاران ما هم که قربانشان برویم، در مصاحبهها بازیکن مربوطه را به چالش نمیکشند؛ جنابعالی مگر همانی نیستی که میگفتی ۱۰ پیشنهاد خارجی داشتهای؟ حالا چه شده که منت پرسپولیس را میکشی یا برای بازی در استقلال التماس میکنی؟
چرا در سپاهان ماندی یا چرا برای تمدید قرارداد با یک تیم شهرستانی دست و پا میزنی؟ ما که میگوییم بازیکن باید دلش عین مجتبی جباری باشد. این بازیکن از حضور در فوتبال ایران لذت نمیبرد.
جباری در فوتبال ما البته خوب پول درمیآورد اما همیشه بینظم بود و دلش برای تیمش نمیسوخت. او از اینکه در ایران بازی میکرد، احساس خوشحالی نمیکرد. طبعاً جباری همیشه مترصد یک فرصت کوتاه بود تا برای همیشه بار سفر ببندد.
حالا جباری چند سالی است به فوتبال قطر رفته و هیچکس صدایی از او نمیشنود. اصلاً شما خبری از جباری دارید؟ آیا میدانید او چه میکند یا چه حالی دارد؟ آیا خبر دارید در تعطیلات به کجا رفته؟
ما میگوییم بازیکن ایرانی که ادعا میکند ۱۰۰ پیشنهاد خارجی دارد و هر سال هم در این روزها یادش میافتد که باید برای تیمهای ایرانی ناز کند و عشوه بیاید، باید مثل مجتبی جباری تکلیفش را با فوتبال ایران روشن کند.
جباری همین کار را کرد. او نه تنها استقلال، که تیمملی را هم فراموش کرد، به قطر رفت. در فوتبال این کشور ماند و پولش را درآورد. وقتی هم رفت، پشت سرش را هم نگاه نکرد. تو هم اگر پیشنهاد داری، برو اما سر ما و تیمهای ایرانی منت نگذار...