متوقف شدن پروژه خصوصیسازی پرسپولیس و استقلال به جایی که وضعیت این دو
باشگاه را روشن و دولتی بودن آنها را مسجل کند، شرایط را نامساعدتر کرده
است.
دولت اگر استقلال و پرسپولیس را خصوصی میکرد، خیالش راحت بود
که بدهکاریهای سنگین و هزینههای جاری را به گردن بخش خصوصی انداخته است
اما از همان روزی که صلاحیت خریداران تأیید نشد، دولت همهجوره مسئولیت را
بر عهده گرفت.
حالا سؤال این است که وضعیت این دو باشگاه پس از متوقف شدن جریان خصوصیسازی چگونه است:
1-
برانکو ایوانکوویچ قبل از ترک ایران در هشداری کاملاً جدی به مسئولان
باشگاه پرسپولیس خواستار پرداخت پول شده است. او تا امروز طبق گفته مسئولان
خود باشگاه، دریافتی نداشته و طبیعی است که پرسپولیس را تهدید کند.
پرسپولیسیها از برانکو مهلت یک هفتهای خواستهاند اما این در حالی است که
پرسپولیس علاوه بر فقدان نقدینگی و پراندن سرمربی خود، پولی بابت حضور در
نقل و انتقالات ندارد. پرداخت بدهیهای فصل گذشته هم مشخص نیست و احتمالاً
آن بدهیها بر انباشتههای باشگاه افزوده خواهد شد.
2- در استقلال
هم شاهد شرایطی مشابه هستیم. این باشگاه هیأت مدیرهای دارد که در شرایط
تصمیمگیری نیست؛ هیأت مدیرهای که جلسههایش یکی، پس از دیگری لغو میشود.
استقلال مدیرعاملی دارد که نمیداند هست یا نیست؟ سمت دارد یا ندارد؟ در
استقلال همینجور سرسری و لابد از سر رفع تکلیف از چند مربی برنامههایی
خواسته شده است اما صندوق باشگاه خالی است. مدیرعامل و هیأت مدیرهاش
مشخص نیست. این تیم سرمربی ندارد و در فصل نقل و انتقالات هم طبعاً سردرگم
است. ملاحظه میکنید که استقلال و پرسپولیس چوب دو سر طلا شدهاند. اگر
خصوصی شوند، هر دو باشگاه مشابه شاخهای هستند که در معرض توفان قرار
میگیرند. اگر دولتی بمانند مثل حالا، مانند بچههای یتیم هستند که معلوم
نیست چه کسی باید شکمشان را سیر کند.
لیگ چهاردهم که برای استقلال و
پرسپولیس فرجامی کابوسوار داشت، بیگمان در لیگ و فصل بعدی نیز تکرار
خواهد شد. کابوسهای تازهتری در راه است. استقلال و پرسپولیس در روزهای
آینده دنیای مالیخولیاییتری را تجربه خواهند کرد چون نه تکلیفشان روشن
شده است، نه میدانند چهکاره هستند و نه گویا قرار است آینده برای این دو
تیم روشن باشد.