پایگاه اطلاع رسانی ، خبری و تحلیلی استقلال تهران - WWW.ESTEGHLALTEHRANFC.COM -در بازى پاس همدان با استقلال شاهد رویدادى بودیم که اگر عنوان شود در نوع خودش منحصر به فرد و نادر است بیراه نیست. همه آنهایى که سالیان سال است فوتبال در کشورهاى مختلف را دنبال مى کنند به تعریف واحد و مشترکى از بازیکن اصلى و بازیکن ذخیره دست یافته اند. در مورد نیمکت نشینان همه علاقه مندان به فوتبال شاهد نمایش یک گونه اى از این دسته بازیکنان بوده اند. نیمکت نشینان خواه آرام باشند یا معترض همواره رفتارهایى از خود بروز داده اند که در فضاى فوتبال تعریف شده است یعنى از جنس فوتبال است. در همدان همه ما شاهد یک اقدام استثنایى و نادر از سوى فرهاد مجیدى بودیم. وى خیلى راحت روى نیمکت «لم» داده بود و کتاب مى خواند. در ادامه همه دیدیم که آقاى کتابخوان! جانشین رضا عنایتى در زمین شد که البته انتظار نمى رفت چنین بازیکنى براى تیمش مفید واقع شود. در این مقاله قصد تخریب مجیدى را نداریم اما او به عنوان فاعل یکى از منحصربه فردترین و نادرترین ناهنجارى هاى دنیاى فوتبال، شاهد مثالى است براى یک تحلیل روانشناختى و آسیب شناسانه که امید است هم براى باشگاه استقلال و هم براى کلیت فوتبال کشور مفید واقع شود. براى پى بردن به اهمیت بررسى این ناهنجارى لازم به ذکر است اقداماتى از جنس رفتارهاى مجیدى براى یک باشگاه و یک تیم به مراتب خطرناک تر و خطرسازتر از مصاحبه هاى اعتراض آمیز بازیکنانى نظیر اکبرپور به دلیل نیمکت نشینى است. رفتارهایى از جنس رفتار مجیدى گویاى وجود مشکلات فرو خفته درون شخصى و درون تیمى است که اگر واشکافى و برطرف نشود قطعاً تبدیل به غده اى چرکین در فضاى روانى تیم خواهد شد.
تحلیل کنش گرایانه رفتار مجیدى
وقتى بازیکنى در هر سطح و به هر نامى هنگام بازى تیمش در بالاترین رده باشگاهى کشورش گوشه اى از نیمکت مى نشیند و بى توجه به وقایع اطراف روى کلمات و سطور کتاب توى دستش تمرکز مى کند در حقیقت مى خواهد به چند نکته اشاره کند؛
اول- تیم و عملکردش ارزشى براى من ندارند چون کتاب خواندن براى وقت گذراندن را به آن ترجیح مى دهم.
دوم- اگرچه عمل من حرکتى خلاف قواعد فوتبال و نظم تیمى است اما من بدان اهمیتى نمى دهم.
سوم- یا از سرمربى براى چنین اقدام توهین آمیزى اجازه دارم یا به او و جایگاهش احترام نمى گذارم و کار خودم را مى کنم. لازم به توضیح است یک مربى هیچ گاه نمى تواند اجازه چنین رفتار خارج از عرف فوتبال و حتى مخربى را به بازیکنش بدهد.
چهارم - بنا به دلیلى از فوتبال دلزده ام و آن قدر برایم هیجان انگیز نیست که آن را در قالب تیم خودم دنبال کنم.
پنجم - دچار آشفتگى ذهنى و روانى هستم و آن قدر استرس و ناراحتى دارم که از کتاب خواندن در چنین شرایطى به عنوان راهى براى فکر نکردن به ناراحتى هایم استفاده مى کنم.
نکته قابل توجه اینکه همه موارد پیش گفته مى تواند در مورد مجیدى صادق نباشد و یک یا چند مورد آن، انگیزه رفتار او باشد ضمن اینکه بحث فقط مجیدى نیست بلکه هدف تحلیل آسیب شناسانه چنین رفتارى است. همچنین توجه به انگیزه هاى بروز این رفتار و بررسى تأثیرات منفى آن روى خود بازیکن و مجموعه تیمش. در ادامه به بررسى این انگیزه ها و تأثیراتش مى پردازیم.
بررسى مورد اول
در این مورد بازیکن به ۲ حالت رسیده است. اول اینکه او تنهاست و ارتباط عاطفى قدرتمندى با سایر همبازیانش ندارد آن قدر که در او اشتیاق ایجاد کند تا عملکرد آنها را دنبال کند. این حالت مى تواند افتراق او از جمع را توصیف کند و فاصله گرفتنش از مقوله مهمى که روح تیمى نامیده مى شود.
در حالت دوم ممکن است او دچار غرور کاذب شده باشد. این غرور کاذب مى تواند حاصل سابقه و پیشینه بازیکن در تیم باشد یا حاصل موفقیت مقطعى او. در هر صورت غرور کاذب علاوه بر بروز نسبى عوارض حالت اول مى تواند ایجاد دسته بندى و اختلاف هم در تیم بکند.
بررسى مورد دوم
در این حالت یا دیسیپلین تیمى وجود ندارد
یا اگر دارد در آن براى موارد این چنینى تعریفى ارائه نشده است که در این مورد خاص رویه دوم معقول تر به نظر مى آید. وقتى بازیکنانى قبلاً در موقعیت هاى مشابه بازخواست نشده باشند، رفتارهاى این چنینى در آنها تثبیت مى شود. این مسأله تولید آنارشى هاى خرد در زیر مجموعه مى کند.
بررسى مورد سوم
همان طور که عنوان شد هیچ سرمربى کاردانى چنین اجازه اى به بازیکنش نمى دهد پس باید نتیجه گرفت یا سرمربى به عوارض چنین اقدامى توجه نداشته که در قبالش موضعگیرى نکرده و یا نتوانسته چنین کارى بکند که دلایل خاص خودش را دارد البته در این مسأله سایر مسئولان تیم از جمله سرپرست و مدیر هم جایز به اعمال نقش هستند چه بسا سرمربى درگیر بازى و مسائل فنى بوده و متوجه نشود.
بررسى مورد چهارم
در چنین حالتى بازیکن به مرحله اشباع از فوتبال رسیده است. باید توجه داشت این مسأله با برخوردهاى انضباطى اصلاح نمى شود و تنها با ایجاد انگیزه و ارتباط عاطفى مى توان بازیکن را به تدریج تأکید مى کنم به تدریج از این حالت خارج کرد.
بررسى مورد پنجم
شایع ترین، مهمترین و آسیب زاترین انگیزه بروز رفتارهاى این چنینى از سوى یک بازیکن مى تواند همین باشد یعنى بازیکن به دلیل این که تحت فشارهاى متفاوت و بسیارى است، اقدام به رفتار فرافکنانه و انحرافى مى کند تا از میزان این فشارها بکاهد.
در چنین مواردى بازیکن بیشترین احتیاج را به حمایت باشگاه دارد. مدیران، مربیان و بازیکنان طى اقدامى هدایت شده و علمى باید درصدد کمک به عضو مجموعه برآیند و به مرور از فشارهاى او بکاهند.
راه حل
توصیه و تأکید شود در موارد این گونه برخلاف مواردى مثل مصاحبه هاى اعتراض آمیز و جنجالى رفتار شود یعنى باشگاه قبل از برخورد انضباطى با چنین بازیکنى به رفتار حمایتى روى آورده و از طریق روانشناسان مجموعه به تحلیل و بررسى دلایل و انگیزه هاى بروز رفتار خارج از قاعده و عرف بازیکن بپردازد. به این ترتیب بازیکن متوجه دید حمایتى باشگاه شده و سازگارى بیشترى نشان مى دهد. همین دلگرمى براى بازیکن کافى است تا ۳۰درصد از ناهنجارى رفتارى خود بکاهد.