مدافعی که در دقیقه 93 دربی
سال 84 به یادماندنیترین گل آبیها را زده به احتمال فراوان تا چند وقت
دیگر یا نهایتا فصل آینده از فوتبال خداحافظی کند و با 12 سال تجربه دوران
بازیگریاش شاید پای به عرصه مربیان بگذارد.
او که چندین فصل را در استقلال کنار علی منصوریان بازی کرده بود از هم تیمی سابقش برای حضور روی نیمکت تیم محبوبشان دفاع کرد.
پیروز قربانی که همواره صحبتهایش را بیپروا به زبان میآورد فصل متفاوت و
پر حاشیهای را نسبت به دیگر سالهای فوتبالیاش در صبای قم گذراند ولی او
از این مسئله خیلی ناراحت نیست و میگوید برایش تجربه شده است.
مصاحبه "ورزش سه" با پیروز قربانی به فصلی که برای او گذشت اختصاص داشت ولی
باد صبا این گفتوگو را به اوضاع فوتبال ایران، تیم ملی و بهترین گزینه
برای سرمربیگری استقلال کشاند.
فصل برای صبا چطور گذشت؟
ما لیگ را خوب شروع کردیم ولی نیم فصل دوم اتفاقات ناخواسته و غیر فنی رخ
داد تا صبا نتیجه نگیرد. با مشکلاتی که امسال در صبا داشتیم 34 امتیاز ما
اندازه قهرمانی و 68 امتیاز ارزشمند بود. تیمی که میخواهد نتایج خوبی کسب
کند باید از ابتدا تا انتهای فصل را ببیند چون خوب تمام کردن مسابقات از
نتیجه گیری در طول فصل مهمتر است. برای مثال ابتدای لیگ هیچکس فکر نمیکرد
ذوب آهن فصل خوبی پشت سر بگذارد اما آخر فصل این تیم و سرمربیاش کاندیدای
بهترینها شدند و به فینال جام حذفی هم رسیدند.
عملکرد خودتان چطور بود؟
فکر میکنم 20 بازی برای صبا انجام دادم و در مجموع آنها عملکرد خوبی
داشتم. متاسفانه مسائل حاشیهای که برای خودم ایجاد کردم باعث شد در روند
مثبتی که داشتم خلل وارد کنم ولی با این اوصاف فصل بدی نبود. همه این
اتفاقات خاطره میشود. واقعا از خودم راضی بودم؛ مخصوصا در نیم فصل اول که
توام با نتیجهگیری صبا بود ولی متاسفانه در دور برگشت شرایط خوب تیمی ما
بهم ریخت و مشکلات مالی روی مسائل فنی تاثیر گذاشت.
جا به جایی مربی در نیم فصل بیشتر روی صبا تاثیر داشت یا مشکلات مالی؟
تفکر مربیان در نیم فصل اول و دوم با هم متفاوت بود و این در عملکرد تیم
تاثیر داشت. واقعا آقای تارتار برای تیم زحمت کشید ولی سبک بازی ما در دور
برگشت تغییر کرد و شاید ما بازیکنان نتوانستیم خودمان را با سبک جدید وفق
دهیم. از حق نگذریم در نیم فصل دوم خیلی موقعیت از دست دادیم و داوریها هم
به ضرر ما بود. بالاخره همه اتفاقات روی عملکرد صبا تاثیر گذاشت اما
همانطور که همه بازیکنان به آن اشاره کردند مسئله مالی بیش از هر چیز با
روح و روان بازیکنان بازی کرد و همه ما نتوانستیم عملکردی که بعد از نیم
فصل انتظارش را داشتیم ارائه کنیم.
اواسط بازی هفته پنجم با تراکتورسازی بود که از بازی تعویض شدید و بعد از
آن با صمد مرفاوی مشکل پیدا کردید. از ابتدای سال 94 هم دیگر به تمرینات
نیامدید و از ترکیب هم کنار گذاشته شدید. چه اتفاقاتی افتاد؟
اختلافات بود. قبل از دیدار با تراکتورسازی از دو ناحیه مصدوم بودم اما
بازی کردم و اواسط بازی هم مجددا آسیب دیدم و قبول دارم اشتباه از من بود.
بعد از 3 بازی با آقای مرفاوی صحبت کردم و مشکلات برطرف شد و خوشبختانه
بازگشتم که به نفع خودم، آقای مرفاوی و باشگاه شد چون تیم روند خوبی طی
کرد. نیم فصل دوم هم هیچ مشکلی نبود تا اینکه مصاحبهای انجام دادم و
واقعیت قضیه در باشگاه صبا را گفتم که بعضی بازیکنان با چه سختی زندگی
میکنند و به تمرینات میآیند اما این مصاحبه منجر به محروم شدنم از
تمرینات شد. من قصد توهین به کسی نداشتم و مطلع بودم مدیریت باشگاه زحمتش
را برای رفع مشکلات مالی میکشد اما نمیشد با آن شرایطی که تیم داشت حرفی
نزنم. واقعیت آن حرفها فقط برای من بد شد و عدهای از بازیکنان سود بردند
ولی عیب ندارد؛ در گذشته هم این مسائل را دیدهام.
به خداحافظی فکر میکنی؟
بعد از آن مصاحبه به فکر خداحافظی بودم و به خانواده و دوستان این را گفتم
ولی تصمیمم تغییر کرد چون این توان و انگیزه را در خود میبینم یک فصل دیگر
بازی کنم. جایی هم بازی خواهم کرد دور از خانواده نباشم و مشکلات جانبی
روی ذهنم تاثیر نگذارد. شاید الان میتوانستم در استقلال باشم ولی خیلی از
مسائل را میبینم و نمیتوانم بیتفاوت باشم که من را از خیلی چیزها محروم
میکند.
بعد از انتقال صبا به قم این اولین فصلی بود که تمرینات در این شهر برگزار میشد. این کار درست بود؟
باید با مسئولان باشگاه صبا صحبت کرد و دید چه هدفی از انجام این کار
داشتند. صبا برای استان قم است و طبیعتا باید تمرینات به قم انتقال داده
میشد اما پیش از انجام این کار باید زیر ساختها فراهم شود که تیم صبا
فاقد آن بود. شاید نیت مسئولان صبا خیر بوده و حق داشتند تمرینات را به قم
ببرند ولی از دید یک بازیکن حرفهای درست نبود 15 بازیکن هر روز مسیر قم-
تهران را برای تمرین طی میکردند. باید دید مدیران باشگاه صبا به هدفشان
رسیدند یا خیر. حرفهای این است که تمام بازیکنان صبا در قم ساکن باشند ولی
وقتی سر وقت پول نمیگیریم چطور بازیکنان در قم خانه بگیرند؟ امسال این
مسائل وجود داشت که امیدوارم برای سال آینده صبا برطرف شود.
سال گذشته گفته میشد هدف از انتقال تمرینات جذب تماشاگر بود.
اگر این بود که کاملا ناموفق عمل کردند چون ما نه در تمرینات و نه در
بازیها تماشاگر داشتیم. اگر در تمرینات ما 500 نفر میآمدند میگفتیم
انتقال تمرین به قم کار درستی بود ولی ما در بازیهای رسمی خانگی هم تنها
50 تماشاگر نداشتیم. شاید هم مسئولان قم اهداف دیگری مد نظر داشتند که این
کار در آینده به نفع ورزش قم است.
چرا تماشاگر نداشتید؟
علاقه به فوتبال واکسن نیست به کسی تزریق کنیم. شاید مردم قم به ورزشهای
دیگر علاقه داشته باشند. بازیهای فوتبالی که در شهرهای تبریز و قائمشهر
انجام میشود چندین هزار تماشاگر دارد چون همه آنها فوتبال را دوست دارند
ولی بعضی استانها مثل قم را نمیتوان زوری روی به طرف فوتبال آورد. این را
باید زمانی که تیمها را به استانها انتقال دادند در نظر میگرفتند که
متاسفانه انجام نشد.
البته خیلی از بازیهای لیگ برتر تماشاگر ندارند.
خدا پدر و مادر کسانی که برای پرسپولیس و تراکتورسازی در آسیا آبروداری
کردند که آن تعداد تماشاگر به ورزشگاه رفت را بیامرزد. ما هر حرفی بزنیم
برایمان درد سر میشود ولی باید ریشهیابی کرد که چرا کمبود تماشاگر داریم.
بگذریم از مسائلی که مردم را از حضور در استادیوم دلزده کردهاند. کسانی
که به ورزشگاهها میآیند قشر متوسط به پایین جامعه هستند. فریاد بزنیم
بلیط الکترونیکی بخرید درست نیست. خود من بخواهم به استادیوم بروم بلیط
الکترونیکی نمیخرم! باید در وضعیت اقتصادی امروز کشور تماشای بازیها را
تسهیل داد، نه اینکه قیمت بلیطها را افزایش دهیم. کسی که با زحمت 1 میلیون
تومان درآمد دارد خیلی سخت است بخواهد 20 هزار تومان پول بلیط دهد. همه
این مسائل را باید در نظر گرفت تا مردم با جان و دل به ورزشگاه بیایند و
سکوها را مثل قدیم پر کنند. سازمان لیگ بررسی کند چرا وقتی بازی رایگان
میشود ورزشگاه آزادی با آن عظمت جای خالی ندارد. شک نکنید اگر بازیهای
ایران تماشاگر زیادی داشته باشد فوتبال کشور پیشرفت میکند.
تیمهای لیگ چهاردهم چطور بودند؟
واقعا میتوان فوتبال چند تیم مثل نفت تهران و ذوب آهن را با تیمهای
اروپایی مقایسه کرد. تماشای بازی این تیمها لذت بخش بوده و نشان میدهد
انقلابی در فوتبال ایران رخ داده است. مربیانی در ایران ظهور کردهاند که
با فوتبال روز دنیا آشنا هستند. دیگر کیروش نمیتواند بگوید سطح فوتبال
شما پایین است یا زمان بازیهای لیگ خودش را به خواب بزند؛ یعنی نمیتواند
این کار را کند چون برای خودش زشت میشود. فوتبال ایران از لحاظ کیفی خیلی
پیشرفت کرده است.
دو بازیکن دعوت شده صبا به تیم ملی این شایستگی را داشتند؟
روزبه چشمی که از قبل هم در تیم ملی امید حضور داشت ولی واقعا از دعوت شدن
جلال علیمحمدی خوشحال هستم. با احترامی که برای تمامی هافبکهای تیم ملی
قائل هستم ولی معتقدم علیمحمدی یک سر و گردن از آنها بالاتر است و با
قاطعیت این را میگویم. او باید ابتدای فصل یا خیلی زودتر به تیم ملی دعوت
میشد. مطمئن باشید اگر به علیمحمدی فرصت بازی داده شود شانس ترانسفر شدن
دارد. خدا را شکر با دعوت امثال شریفی، نریمانجهان، امیری و علیمحمدی
مشخص شد دیگر تیم ملی در انحصار چند نفر نیست و هر کسی خوب بازی کند
میتواند به این مهم دست پیدا کند.
چقدر از قراردادتان با صبا را دریافت کردید؟
فقط 37 درصد. این هم یکی از مشکلات فوتبال ایران است. از آقای تاج خواهش
میکنم کمیسیونی برای رسیدگی به مطالبات بازیکنان تشکیل دهند. صبا، استقلال
یا هر تیم دیگری که قرارداد بازیکنانش را نداده چه حقی دارد برای فصل
آینده بازیکن جدید بگیرد؟ اگر نمیتوانند مطالبات بازیکنان را پیگیری و
پرداخت کنند خواهشا لیگ ایران را با 8 تیم برگزار کنند. مگر چه اشکالی
دارد؟ مطمئنا بالای 10 تیم ایران قرارداد بازیکنانشان را ندادهاند. دو سال
است از راهآهن طلب دارم ولی هیچ پولی پرداخت نمیشود. اگر کمیته انضباطی
به من حکم دهد آن حکم چه ضمانت اجرایی دارد؟
راه چاره چیست؟
باید این مسائل را در فوتبال کشور درست کرد نه اینکه قانون بگذاریم از فلان
سن به بالا یا پایین کسی حق بازی کردن ندارد. رضا عنایتی با 38 سال سن
بهترین بازی را میکند و گل هم میزند. حالا میخواهند قانونی بگذارند که
به زور جوانانی را به فوتبال تزریق کنند. اگر جوان استعداد داشته باشد در
هر شرایطی به فوتبال اضافه میشود نه اینکه با قانون گذاشتن بگویند لیگ را
جوان کردیم. حلالترین پول را فوتبالیستها میگیرند ولی هزار حرف پشست سر
آنها زده میشود. ماشاءالله هزار جور کمیته در فدراسیون وجود دارد؛ یک
کمیته هم برای بازیکنان تشکیل شود تا به حقشان برسند.
فقط از راهآهن و صبا طلب دارید؟
از استقلال و مس هم دارم ولی به خدا یادم نمیآید. این را هم باید بگویم یک
باشگاه خیلی خوب بودیم که 4 گل خوردیم و بلافاصله بعد از بازی گفتند هیئت
مدیره تصویب کرده است 5 درصد جریمه شویم. هنوز نمیدانم زمان مسابقه چطور
تشکیل جلسه داده بودند! هیئت مدیرههای تمامی باشگاههای ایران زمان
باختها سریع تشکیل جلسه داده و جریمه میکنند ولی وقتی پول بازیکن عقب
میافتد انگار نه انگار عضو هیئت مدیره هستند. در یک بازی دیگر 5 گل زدیم و
آن موقع هم بعد از بازی گفتند هیئت مدیره گفته 5 درصد بخشیده شد. این چه
قانونی است در فوتبال ایران که سریع تصمیمگیری میکنند؟ ضمنا همین پول را
هم به ما ندادند. سرقت فقط دست کردن در جیب کسی نیست. این هم دزدی است.
متاسفم که چرا اتحادیه بازیکنان ایران تشکیل نمیشود چون چنین چیزی در تمام
دنیا وجود دارد. من فوتبالم را بازی کردم ولی اگر این حرفها را نزنم به
بازیکنان جدید خیانت کردم. آقای تاج و همکارانشان که زحمات زیادی میکشند
خواهشا پای درد دل بازیکنان هم بنشینند.
از تیم محبوبتان استقلال هم صحبت کنیم. چرا دو سال است سهمیه آسیایی هم نمیگیرد؟
اول فصل هم به یکی از مدیران استقلال گفتم با این یارگیری که میکنید شاید
تیمتان نتیجه نگیرد اما او گفت ما قهرمان میشویم. باز هم من گفتم این تیمی
که من میبینم نتیجه نخواهد گرفت که همینطور هم شد. با تمام احترامی که
برای آقای قلعهنویی که مربی خوب من بوده قائل هستم ولی فکر میکنم ایشان
آن فاکتور مثبت و اصلیاش که نحوه تیم بستنش در سالهای گذشته بود امسال
نتوانست انجام دهد. این نظر شخصی من است و قصد توهین یا بیاحترامی به
هیچکس را ندارم. شاید از بازیکنانی که استقلال جذب کرد دو نفرشان در حد
استقلال بودند و در حد نام این تیم بازی کردند. کسانی که به استقلال آمدند
در تیمهای قبلیشان بازیکنان بزرگی بودند اما شرایط استقلال متفاوت از
بقیه است. بازی در تیمهای بزرگ پایتخت سخت است و برای همین میگویند
استقلال و پرسپولیس هم طراز تیم ملی هستند. مشکلات مالی هم در استقلال
تاثیر گذار بود که نباید آن را نادیده بگیریم. ضمن اینکه تماشاگران آبی در
بازیهای تدارکاتی هم توقع برد دارند و این تاثیر مستقیم بر عملکرد
بازیکنان دارد. شاید هم مشکلاتی که کسی خبر ندارد روی بعضی بازیکنان تاثیر
گذاشت که نتوانستند عملکرد مثبتی داشته باشند.
یکی از رایجترین شعار تماشاگران استقلال بازیکن بیغیرت بود.
کوچکترین اعتقادی به این مسئله ندارم. اصلا فوتبالیست بیغیرت نداریم چون
تمام بازیکنان با جان و دل بازی میکنند و اول از همه خانوادهشان را در
نظر میگیرند. حالا شعاری به غلط در بین تماشاگران ایرادی جا افتاده که
باید درست شود. فکر نمیکنم در کشورهای اروپایی چنین شعارهایی به بازیکنان
داده شود. اصلا در اروپا چیزی به نام غیرت دارند؟ غیرت را تمام
فوتبالیستها دارند. میدانم مردم با سختی به استادیوم میآیند و از
لذتهای زندگیشان میزنند تا یک بازی فوتبال را از نزدیک تماشا کنند ولی
باید بدانند فوتبالیسیتی که به زمین میآید خیلی از مسائل روی ذهن و عملکرد
فنی بازیکن تاثیر میگذارد.
عمده مشکلات استقلال فنی بود؟
نمیتوانم و اصلا صحیح نیست خیلی به مسائل داخلی که در این تیم رخ داد
اشاره کنم. به عنوان کسی که سالها در استقلال بوده و از دور اتفاقاتی که
در این میافتد رصد میکنم یقین دارم مسائلی داخل این تیم روی بازیکنانش
تاثیر گذاشت چون تمام نفرات استقلال سطح بالا هستند.
دوران قلعهنویی در استقلال به پایان رسیده؟
به دوران فلانی و فلانی اعتقاد ندارم. فوتبال یک علم است و هر روز در حال
پیشرفت است و هر کس خود را به این سلاح مجهز نکند از بقیه مربیان عقب
میماند و مطمئنا این مسائل را آقای قلعهنویی بهتر از هر کسی میداند.
ایشان 5 قهرمانی و 2 نایب قهرمانی در لیگ ایران به دست آورده و نمیتواند
افتخار کمی باشد. حالا حالاها هم کسی نمیتواند به رکورد ایشان دست پیدا
کند. اتفاقاتی هم میافتد که یکسال هم ایشان نتیجه نمیگیرد. آیه نازل نشده
است که هر فصل تیم آقای قلعهنویی باید اول شود چون تمام تیمها و مربیان
زحمت میکشند.
تغییر سرمربی حال و روز استقلال را بهتر میکند؟
ابتدا باید ببینیم چه کسی هدایت این تیم را در دست میگیرد بعد اظهار نظر
کنیم. نام چند گزینه خارجی برای سرمربیگری را در رسانهها دیدم ولی فکر
میکنم پیاده کردن تفکرات مربی خارجی در استقلال زمانبر است و از آن طرف
تحمل تماشاگران پایین است و شاید نتوانند زمان بدهند چون ما این مسائل را
تجربه کردیم. کُخ مربی کوچکی نبود که به استقلال آمد که آن مسائل برایش
اتفاق افتاد. فکر میکنم مربیان ایرانی باشند که بتوانند در استقلال موفق
باشند. امیدوارم هر اتفاقی میافتد به نفع استقلال و طرفدارانش باشد.
مربی ایرانی مثل علی منصوریان؟
علی منصوریان بین طرفداران استقلال محبوبیت دارد و کارنامهاش را نشان داده
است. خانهاش ننشسته که وقتی بگویند میخواهیم سرمربی استقلال را انتخاب
کنیم بگوید من هم هستم. مصاحبه هم نمیکند بگوید آنها رفتند و من میآیم.
علی منصوریان سوابقش مشخص است و بهترین چیز برای یک مربی کارنامهاش است که
او دارد. علی (منصوریان) میتواند سرمربی استقلال باشد ولی خودش باید
تصمیم بگیرد و شرایط را بسنجد. مطمئن باشید علی منصوریان امسال سرمربی
استقلال نشود فصل آینده خواهد شد. در ایران مربیان کمی هستند که امتحانشان
را جای دیگر پس داده باشند و بتوانند روی نیمکت استقلال بشیند.
منصوریان این امتیازها را دارد؟
علی (منصوریان) بازیکن بزرگ و کاپیتان استقلال بوده و محبوب تماشاگران است.
با بازی کردن و زحمت کشیدن خود را در دل مردم جای کرده است. مثل بعضیها
با دَمِ مدیر عاملها را دیدن و زد و بند محبوب نشده است. شما سبک بازی نفت
تهران و نتایجش را ببینید متوجه خواهید شد میتواند به استقلال کمک کند.
علی منصوریان در مربیگری ایران برای خودش اسم و رسمی دارد. او شرایط را
میسنجد و بعد تصمیمگیری میکند و معتقدم ریسک هم نخواهم کرد. بالاخره
استقلال هم باید شرایط را مثل سالی که آقای قلعهنویی به استقلال آمد و این
تیم را متحول کرد برای علی منصوریان فراهم کند تا او نیز در استقلال به
موفقیت برسد. دیر یا زود منصوریان سرمربی استقلال میشود و امیدوارم شرایط
حضور او در این تیم فراهم شود.
گفته شده بود فرهاد مجیدی هم یکی از گزینههای مسئولان استقلال است.
(با خنده) فقط میتوانم به این مسئله بخندم!
حرف آخر...
در صحبتهایم قصد بیاحترامی به هیچکس را نداشتم. امیدوارم فوتبال ایران به
جایگاه اصلی خود برسد چون فوتبال ما خیلی قوی است و پتانسیل بالایی دارد.
بازیکنان جوان و آیندهداری داریم که باید از آنها به نحو احسن استفاده شود
چون معقتدم جوانانی که الان در فوتبال هستند میتوانند یاد و خاطره تیم
ملی 98 را زنده کنند. انشاالله روزی برسد که نگاه مردم به بازیکنان
فوتبال، درست باشد. فوتبال هم مثل قشرهای دیگر جامعه آدمهای خوب و بد دارد
ولی بیشتر بازیکنان برای موفقیت تیمهایشان و خرج خانواده را دادن زحمت
میکشند. فوتبالیستها به سختی خودشان را بالا کشیدند. چه اشکالی دارد
بازیکنی که زحمت کشیده پول خوب و ماشین مدل بالا سوار شود؟
خیلی وقت بود دوست داشتم راجع به سوشا مکانی و خانزاده هم صحبت کنم.
بالاخره فوتبالیستها هم خانواده دارند. نمیخواهم کار کسی را تایید کنم
ولی خودتان را جای این بازیکنان بگذارید. وقتی از دو قدمی بدترین فحش را به
داده شود توقع دارید کسی جواب ندهد؟ خدا شاهد است این فصل با صبا برای یک
بازی خارج از خانه رفته بودیم که پیش از بازی و زمان گرم کردن بچهای 17
ساله من را به اسم صدا کرد و گفتم جانم؟ وقتی برگشتم رکیکترین فحشها را
به من داد. اینطور مواقع چه عکسالعملی باید نشان دهیم؟ این خیانت است که
صدای طرف مقابل سوشا مکانی و خانزاده را پخش نمیکنند و بعد اتفاقات دیگر
را نشان میدهند. منِ پیروز قربانی با این همه تجربه اگر کسی مقابلم به
خانوادهام فحاشی کند و هزارتا دوربین هم باشد جوابش را میدهم. متاسفانه
فقط فوتبالیستهای بیچاره کوتاهترین دیوار شدهاند که چرا فلان کار را
کردی. این حرف مدتها در دلم مانده بود چون ناجوانمردانه به این بچهها
حمله میکردند و هیچکس حرفی نمیزد. امیدوارم روزی برسد که مسئولان،
بازیکنان و تماشاگران به یکدیگر احترام بگذارند تا فوتبال ایران پیشرفت
کند.