پایگاه اطلاع رسانی ، خبری و تحلیلی استقلال تهران - WWW.ESTEGHLALTEHRANFC.COM - اینکه برخی نوشتند و خبر دادند در اتوبوس استقلال هم مثل بیرون آن درگیری فیزیکی رخ داد تا حدودی به واقعیت نزدیک بود. چرا که در آنجا هم بحثهایی میان دو تن از بازیکنان درگرفت که البته! ختم به غرغر زیرلبی و پشت چشم نازک کردن شد و بس. ماجرا از آنجا شروع شد که مرفاوی کتش را از تن درآورد و به سمت هوادارانی که به او فحاشی میکردند تاخت. در همین لحظه از جمع بازیکنان استقلال که از داخل اتوبوس شاهد این صحنه بودند امیرحسین صادقی از جا بلند میشود تا خودش را به غائله برساند و به قولی بالاخواه مرفاوی درآید. در این میان وقتی از لابهلای صندلیهای رد میشد تا به درب اتوبوس برسد یک باره دستان کاپیتان تیم او را متوقف میکند. فرهاد مجیدی با مشاهده چهره برافروخته صادقی دریافته بود که با پیاده شدن مدافع خشمگین تیمش غائله بیرون اتوبوس نه تنها ساکت نمیشود بلکه آتشش بیشتر گر میگیرد. در این لحظه صادقی به مجیدی میگوید: «بذار پیاده شم!» اما مجیدی به او جواب میدهد: «مگر تیم بزرگتر ندارد که تو بروی وسط دعوا؟!» البته در آن لحظه کسی متوجه نشد منظور مجیدی از بزرگتر تیم خودش است یا مظلومی و یا فردی دیگر، اما آنچه پس از این جمله رخ داد واکنش صادقی بود که به مجیدی گفت: «یعنی میگی وایسم و نگاه کنم که مرفاوی را فحش دهند؟» بعد وقتی سکوت مجیدی را دید و متوجه بیرون اتوبوس شد که آتش غائله رو به خاموشی و سردی میرود، نفس عمیقی کشید و به سمت صندلیاش بازگشت تا سر جایش بنشیند اما کاملا مشخص بود که از ممانعت کاپیتان تیمش چندان راضی نبوده است و غرغرکنان به عقب برگشت.