کسب 13 برد، 8 تساوی و 9 باخت و در نهایت 47 امتیاز، نتوانست انتظار
هواداران استقلال را از تیم شان برآورده کند. در کسب این نتایج اما فقط
کادر فنی و بازیکنان را نمیتوان مقصر قلمداد کرد. انواع نابسامانیها دست
به دست هم داد تا استقلال در لیگ چهاردهم نه قهرمان شود و نه سهمیه آسیا
دشت کند.
دست استقلال از جام و موفقیت در لیگ خالی ماند، آن هم در حالی
که امیر قلعهنویی را روی نیمکت داشت. مردی که او را با جام میشناسند و با
قهرمانی. پرافتخارترین مربی تاریخ لیگ حرفهای با 5 قهرمانی. چه کسی فکرش
را میکرد که امیر برای فصل دوم نتواند استقلال را قهرمان کند؟ ساده لوحانه
است که نتایج استقلال را فقط گردن آویز قلعهنویی کنیم. این نتایج البته
در حالی رقم خورد که مشکلات عدیده مالی و سختافزاری هم استقلال، بازیکنان و
کادر فنیاش را در طول فصل آزار میداد.
با این رتبه و تغییرات احتمالی
در هیاتمدیره باشگاه به نظر میرسد مسیر استقلال و قلعهنویی به خط پایان
رسیده و آنها از یکدیگر جدا خواهند شد. نقطه پایانی اما بازی استقلال
مقابل پرسپولیس بود. شکست در دربی فضا را برای امیر قلعهنویی مسموم کرد.
عدهای که منتظر شکست او بودند، بحث واهی و بیهوده باخت به مربیان اجنبی را
به میان کشیدند و در این میان هیاتمدیرهای هم نبود که از سرمربی تیمش
حمایت کند. آن هم در بحرانیترین شرایط و بعد از شکست مقابل رقیب دیرینه.
اتفاق
خاصی نمیافتاد اگر هیاتمدیرهای که به نظر علاقهای به تمدید قرارداد با
امیر ندارد، پس از شکست در دربی و سرازیر شدن سیل انتقادها، حامی سرمربی
تیمش میشد و البته چند روز بعد مربی دیگری را جایگزینش میکرد. امیر حالا
در استقلال به پایان خط رسیده، بخصوص با این هیات مدیره و اعضایی که برای
رفتنش لحظه شماری میکنند.
امیر قلعهنویی دیگر حوصله کار در تیمهای پر
حاشیه و در معرض دید را ندارد. بعد از مدتها کار در این طیف از تیمها،
امیر علاقهمند است تا برای فصل بعد، یا بدون تیم باشد و یا به یک باشگاه
آرام و بیحاشیه پا بگذارد.
با توجه به قرارداد تونی با تراکتورسازی،
تمدید یحیی با ذوبآهن، قرارداد منصوریان با نفت تهران، قهرمانی فرکی با
سپاهان و احتمال ادامه همکاری اصفهانیها با او و البته تمدید قرارداد
اسکوچیچ با فولاد، هیچ تیم قدرتمندی بدون مربی نخواهد ماند. پس امیر
قلعهنویی بعد از جدایی از استقلال ناچار است به تیمی برود که از نظر آرامش
باب میلش باشد. تیمی عاری از حاشیه و البته پرامکانات.
به نظر میرسد
نام این تیم گسترش فولاد است. امیر قلعهنویی با مدیران این باشگاه و زنوزی
بهعنوان مالک گسترش فولاد روابط حسنهای دارد. کسی نیست که نداند امیر هر
وقت به تبریز میرود با زنوزی و مدیران گسترش فولاد ملاقات میکند. البته
آنها در تهران هم یکدیگر را میبینند و رابطه محکمی با هم دارند. گسترشیها
بدشان نمیآید بعد از سالها سرمایهگذاری متوسط و در نهایت حضور در
ردههای میانی و رو به پایین جدول، این بار تیمشان را برای کسب سهمیه آسیا
ساخته و پرداخته کنند.
کسب سهمیه آسیا قطعا نیازمند یک مربی با تجربه و
بازیکنانی است که به اعتبار نام سرمربی به باشگاه بیایند و قرارداد ببندند.
امیر قلعهنویی به همین دلیل اصلیترین گزینه مدیران گسترش فولاد است.
گزینهای که میتواند همراه خود چند بازیکن ملیپوش را به تبریز ببرد و نام
گسترش را در ایران سر زبانها بیندازد.
این اتفاق را میتوان محتمل
دانست. به شرطی که امیر در استقلال نماند که به احتمال فراوان نمیماند. به
همین دلیل داستان امیر قلعهنویی و گسترش فولاد جدی دنبال میشود. البته
شاید هر دو طرف ماجرا در مقطع فعلی خبر را تکذیب کنند اما امیر به گسترش
فولاد نزدیک است، نزدیکتر از آن چه فکرش را بکنید.