علیرضا منصوریان با ردای سکاندار نفت حالا در آستانه روزی پرالتهاب به فتح
لیگ می اندیشد تا شاید بتواند بی هیچ استعاره ای قصیده رستگاری را روی
عرشه بخواند؛ مردی که شوت ها و سانترها و جان دادن هایش در مخمل سبز هنوز
از حافظه تاریخی عشق فوتبال ها پاک نشده، در آستانه عصر جهنمی دامنه سهند،
به این فکر می کند که با نقشه ای بکر فاتح جنگ سخت یادگار شود و پرنده
خوشبختی را روی شانه های خود و شاگردانش بنشاند.
با مرد شماره یک
نیمکت نفت که تا رساندن یک کشتی آرام به ساحل آرزوها فقط نود دقیقه فاصله
دارد همکلام شدیم و حرف های مردی که بارها و بارها دوئل های صعب را بی هیچ
کشته و مجروحی به آخر رسانده شنیدیم.
وقتی بوی قهرمانی را در لیگ دوزخی استشمام می کنی چه حسی داری آقای منصوریان؟
-
ما مسیر سخت و پرفراز و نشیبی را طی کرده ایم. من تیمی را به اینجا رساندم
که با کمترین هزینه امروز مدعی فتح لیگ است و به فینال جام حذفی رسیده.
جنگیدن در سه جبهه کار راحتی نبود. خیلی ها به من می گفتند یک جام را رها
کن تا انرژی تیمت هرز نرود اما من به این بچه ها اطمینان داشتم. نتیجه این
شد که تا اینجای کار در هر سه جبهه موفق بودیم.
فکر می کردید لیگ به جایی برسد که در نود دقیقه آخر همه چیز مشخص شود؟
-
بله از این لیگ انتظار می رفت. شما ببینید در بالا و پایین جدول در این
هفته ها چه ترافیک سنگینی بود. خب تراکتور هم با پشتوانه تماشاگرانش پیش
رفته و مدعی فتح جام شده است ولی باو رکنید برای ما که هم امتیاز تراکتور
هستیم روزهای پرالتهابی گذشته و به همین راحتی روی این پله نایستادیم.
چطور؟
-
گفتم که فشردگی برنامه های سازمان لیگ از یک طرف و بازی های سخت نفت در
آسیا از طرف دیگر، بچه ها را از حیث جسمانی به دست انداز انداخت اما
شاگردان من مردانگی کردند و یک قدم عقب نکشیدند تا ثابت کنند می توانند
معادلات را به هم بریزند.
حالا همه چیز به تار مویی بند است. شما اگر در یادگار از پس آن لشگر و آن سکوها برآیید جام را با خود می آورید تهران.
-
این هم از جذابیت لیگ است که هنوز قهرمان مشخص نشده. من برای بازی با
تراکتور نقشه های زیادی کشیده ام و آمده ام تا برابر تیمی که فقط به
قهرمانی فکر می کند، محکم بایستم. اگر ما یادگار را در سکوت غرق کردیم و
جام را به نام نفت سند زدیم، تعجب نکنید.
ولی تب این جنگ مرگ و زندگی، از چهل درجه هم گذشته!
-
ما کار خودمان را می کنیم و برای رسیدن به پیروزی برنامه داریم. من معتقدم
بازی با تراکتور می تواند آسان تر از بازی های دیگر باشد.
چرا؟
-
به هر حال آنها میزبان هستند و باید پاسخ نود هزار تماشاگر را بدهند، این
خودش استرس زاست و می تواند تراکتور را از جاده خارج کند. ما استرس کمتری
داریم و با توجه به شناخت کاملی که از ضعف های آنها دارم به پیروزی در
تبریز امیدوارم. بالاخره نفت می تواند این بازی فینال گونه را ببرد و جام
را با خودش به تهران بیاورد.
در جایی گفته بودی اگر شرایط فراهم شود به آبی ها کمک می کنم. چه کمکی در این روزهای جهنمی؟
-
متاسفم که استقلال امسال نتوانست طرفدارانش را راضی کند. به هر حال این
تیم سال ها آقایی کرده و نباید چنین فرجامی داشته باشد. خیلی ناراحت شدم که
استقلال سهمیه آسیا را هم از دست داد. به هر حال من یک استقلالی هستم و
دلم همیشه پیش سکوهایی است که به عشق استقلال خون دل می خورند. با شرایطی
که پیش آمد دیگر من برای گرفتن سهمیه هیچ کمکی نمی توانم به این تیم بکنم.
شما در آسیا هم طعم صعود را چشیدید. علی منصور فکر می کرد به رغم شکست در ایستگاه آخر بپرد؟
-
این خاصیت فوتبال است که شما تا آخرین لحظه نمی توانید فرجام یک تیم را
پیش بینی کنید. کی فکر می کرد الشباب سر پاختاکور را ببرد و راه برای صعود
نفت هموار شود. من قبول دارم که با خوش شانسی به دور بعد صعود کردیم. دست
الشباب درد نکند که هوای مان را داشت.
قبول دارید زنگ آخر لیگ می تواند آبستن اتفاقات عجیب و غریب باشد؟
-
بله، شما در هفته آخر به زیبایی های فوتبال بیشتر پی می برید. فقط کافی
است تراکتور کمی بلغزد تا نفت افتخار قهرمانی در لیگ را به نام خود کند.
البته از کنار سپاهان هم نباید به سادگی گذشت. آنها مترصد بازی تبریز هستند
تا با مساوی ما و تراکتور کار را تمام کنند و جام را بالای سر ببرند.
سپاهان هم امسال تیم گردن کلفتی را رو کرده بود.
و حتما قبول داری که حالا از قرمز و آبی فقط یک نام باقی مانده و دیگر هیچ!
-
باید پذیرفت که فوتبال بدون استقلال و پرسپولیس حرارت زیادی ندارد. هر وقت
این دو تیم خوب کار کردند، فوتبال هم جان گرفت. متاسفانه در این لیگ هر دو
قطب سنتی فوتبال ایران به در بسته خوردند. هواداری که با هزار گرفتار خودش
را می رساند استادیوم تا تیمش را تشویق کند نباید با چشم گریان آزادی را
ترک کند. این منصفانه نیست. شاید اگر بازیکنانی کهر قم های نجومی گرفتند
ارزش آن پیراهن را می دانستند بهتر از این می شد. استقلال نیاز به روح تازه
دارد و باید کاری کند که هوادار دوباره روی سکوها شاد شود.
تو راجع به ناصر حجازی همیشه دیدگاه خاص خودت را داشتی. هنوز هم فکر می کنی حجازی به آنچه استحقاقش را داشت نرسید؟
-
اول از همه باید بگویم همه آنهایی که روی نیمکت استقلال نشستند در قلب من
جای دارند. من هیچ وقت خودم را وارد جنگ های زرگری نکردم اما خب ناصرخان
انصافا مظلوم واقع شد. او می توانست به این فوتبال بیشتر خدمت کند و با
دانش فنی اش هم برای استقلال و هم برای تیم ملی سربلندی را به ارمغان
بیاورد اما خب روزگار با ناصرخان خوب تا نکرد. متاسفانه ما ایرانی ها به
مرده پرستی شهره ایم و تا پیشکسوتان مان زنده هستند کمتر سراغ شان را می
گیریم.
مصاحبه را با رجزخوانی علیرضا منصوریان تمام کنیم؛ کری خوانی در آستانه ایستگاه آخر باید جالب باشد!
-
همه می دانند که من اهل خط و نشان کشیدن نیستم و برای همه حریفان احترام
قائلم. امیدوارم بازی تبریز زیبا از آب درآید. صد البته اگر سه امتیاز را
بگیریم و قهرمان شویم نور علی نور است. من و بچه هایم بزدل و ترسو نیستیم
که کم بیاوریم و در روز آخر جام را ببازیم. تیم من تراکتور را در یادگار جا
می گذارد. دلم روشن است.