در اینکه استقلال ناکام بزرگ لیگ برتر بود، هیچ شکی
نیست. تیمی که در لیگ سیزدهم در جمع چهار تیم مدعی به مقام پنجم رسید و بنا
به قول سرمربیاش قرار بود در دو جام حذفی و لیگ برتر قهرمان شود، تا
اینجای کار دربی را باخته، از جام حذفی وداعی زودهنگام داشته و کوچکترین
شانسی هم برای قهرمانی در لیگ چهاردهم ندارد و تنها برای کسب سهمیه آسیا
میجنگد.
واقعاً چه بر سر استقلال آمد که بدترین روزهایش را در دهه اخیر پشت سر میگذارد؟
به
طور حتم مهمترین عامل ناکامیهای استقلال در دو فصل اخیر، ضعفهای کادر
فنی این تیم محسوب میشود. سرمربی این تیم به بنبست تاکتیکی و فنی رسیده و
با وجود برخورداری از ستارههای فوتبال ایران یک ناکام مطلق بوده است.
اگر
نگاهی به لیست استقلال در دو سال گذشته داشته باشیم، به خوبی خواهیم یافت
هیچ تیمی همچون آبیپوشان پایتخت بازیکن در اختیار نداشته است. شاید اگر در
روزها و هفتههایی که استقلال راحت میباخت، شوکی به این تیم وارد میشد،
آنها الان در کورس قهرمانی بودند.
اگرچه استقلال از لحاظ نیروی
انسانی (بازیکن) مشکل زیادی نداشت اما نمیتوان از نقش بازیکنان نیز در
ناکامی گذشت. به هر حال آنها جزئی از مجموعه ناموفق استقلال در لیگ چهاردهم
محسوب میشوند و باید کیفیت فنیشان در طول فصل مورد ارزیابی و آنالیز
دقیق قرار گیرد.
همواره و در چنین روزهایی که شمارش معکوس برای
پایان لیگ آغاز میشود، این پرسش مطرح است که در فصل آینده چه تغییراتی در
استقلال رخ میدهد؟ مربیان میمانند؟ چه بازیکنانی در فهرست خروجی قرار
دارند؟ کدام بازیکنان در سبد خرید آبیها قرار میگیرند؟ این پرسشها با
جوابها و رایزنیهایی همراه است، شاید تناقضها و اشتباهاتی در اخبار به
وجود آید اما سابقه نشان داده اغلب شایعات به واقعیت نزدیک میشوند.
نتایج
استقلال و ناکامیهای دو ساله این تیم لزوم تغییرات گسترده در نیمکت فنی
استقلال را اثبات میکند. باید مربیان دیگری هدایت آبیپوشان را برعهده
بگیرند. حال اگر واگذاری استقلال در مزایده چهارم انجام شود و گروهی که این
روزها برای خرید آبیپوشان پا پیش گذاشتهاند، قدرت را در دست بگیرند،
قطعاً مربی بزرگ خارجی را به نیمکت استقلال میآورند. مربیای که آنقدر
نام داشته باشد و بتواند با نامش حاشیهها را مهار کند.
محسن فروزان
و وحید طالبلو دروازهبانهای استقلال هستند. اولی در لیگ چهاردهم وظیفه
حراست از دروازه این تیم را بر عهده داشت و عملکردش با انتقادات زیادی
روبهرو بود. طالبلو نیز مدتهاست دیگر طالبلوی دهه 80 نیست و نمیتوان
از او انتظارات گذشته را داشت. به نظر میرسد در صورت آمدن هر مربی دیگری،
یکی از این دو گلر (اگرچه با استقلال قرارداد دارند) از جمع آبیپوشان جدا
شده و دروازهبان دیگری که گفته میشود ملیپوش هم هست، به این تیم بیاید!
شاید
اگر استقلال در نیمفصل میتوانست مدافع درجه اولی را به خدمت بگیرد،
امیرحسین صادقی امروز بازیکن تیم دیگری بود. به نظر میرسد او با این که
کاپیتان دوم آبیها محسوب میشود اما فصل آینده به حضورش در استقلال پایان
دهد. سن بالای او و اشتباهات زیادش در طول فصل از صادقی، مدافعی معمولی
ساخته است. ماندن و جدایی بیکزاده نیز 50-50 است. او در تیم ملی خوب بود
اما در استقلال هرگز و صدالبته اتفاقات، مشکلات مالی او خصوصاً در ماههای
اخیر شانس خروجش را بیشتر از قبل کرده است. درباره عمرانزاده نیز که
اشتباهات زیادی روی برخی از گلهای خورده داشت، گفته میشود او نیز یکی از
جداشدههای احتمالی است!
بسیاری بر این باور هستند که خسرو حیدری
دیگر آن بازیکن تأثیرگذار گذشته نیست. بازیکنی که در آستانه 33 سالگی با
حیدری گذشته از زمین تا آسمان تفاوت دارد و در طول فصل اغلب اوقات مصدوم
بود! اگرچه حیدری آماده برای هر تیمی نعمت است اما ادامه حضورش در استقلال
با علامت سؤال بزرگی روبهروست!
کرار هرقدر از نظر فنی خوب است اما
حاشیههای زیادش او را از لیست بیرون میگذارد، حالا مسئله محرومیت او هیچ!
آرش برهانی که هشتمین فصل حضورش در استقلال را سپری میکند، به احتمال
زیاد باید ماههای پایانی بازیگریاش را در تیم دیگری جستوجو کند. برهانی
در این فصل فقط 2 تا گل زده و بسیاری وقتها نیمکتنشین بوده است. میلاد
سلیمانفلاح، حسن رمضانی و فرزین گروسیان سه بازیکن دیگری هستند که جدایی
آنها 100درصد است، با این حساب باید استقلال لیگ پانزدهم را تیم متحول
شدهای دید؛ تیمی که نسبت به امسال دنیایی تغییر دارد.