کد خبر : ۶۵,۴۰۴
وحید طالب لو از آن دست بازیکنانی است که رسم معرفت و انسان دوستی را بلد است و شاید به خاطر همین منش اوست که با وجود چند سال دوری از استقلال محبوبیت خود را بین هواداران این تیم و حتی برخی پرسپولیسی ها از دست نداده است.
طالب لو: همه ما در یک مکتب هستیم به نام «استقلال»


 در ابتدا اگر خاطره‌ای از مرحوم نفر داری برای خوانندگان ما بگو.

با توجه به اینکه مرحوم مهدی نفر خبرنگار تیم رقیب ما بود و حوزه فعالیتش در باشگاه پرسپولیس بود، من خیلی با او ارتباط تنگاتنگی نداشتم، ولی برنامه‌های او را در ورزش و مردم می‌دیدم و از گزارش‌ها و کارهای او لذت می‌بردم. فکر می‌کنم جامعه ورزش کشور به مهدی نفر احترام می‌گذاشت و عملکرد او نشان‌دهنده همه چیز بود. امیدوارم در آستانه سال نو، خدا به خانواده او صبر بدهد و خانواده نفر عزیز دیگر غمی را تحمل نکنند.
سال 93 برای وحید طالب‌لو چطور بود؟
زندگی شخصی ما یک جورهایی با زندگی ورزشی ما گره خورده است. امسال فکر می‌کنم برای من خوب شروع نشد، ولی خدا را شکر در ادامه شرایط بهتر شد. من سال را در جایی شروع کردم که حس خوبی برایم به همراه داشت و چه در سختی‌ها و چه در روزهایی که احساس می‌کردم تنها هستم، شرایط رفته رفته بهتر شد و از این بابت خوشحال هستم.
اگر تو وحید طالب‌لو نبودی، از او چه سوالی می‌پرسیدی؟
شاید سوال خیلی باشد، ولی فکر می‌کنم این سوال را می‌پرسیدم که وحید طالب‌لو چگونه بعد از آسب‌دیدگی دوباره به شرایط بازی و مسابقات فوتبال برگشت؟
حالا چگونه برگشتی؟ در این مورد توضیح بده.
(می‌خندد) خب اگر این‌گونه است، شما بروید من خودم سوال می‌پرسم و خودم هم جواب می‌دهم! اما خارج از این مباحث،مهمترین چیزی که می‌تواند در این شرایط به انسان کمک کند، خانواده خوب است. همسرم خیلی به من کمک کرد و لحظه‌ای مرا تنها نگذاشت. شاید او یک جاهایی خیلی ناراحت بود، اما ناراحتی‌اش را بروز نمی‌داد و بیشتر سعی می‌کرد به من روحیه بدهد. بعضی مواقع من خسته می‌شدم، اما او کم نمی‌آورد و فکر می‌کنم همه این مسائل باعث شد سختی‌ها را راحت‌تر بگذرانم. از سوی دیگر انگیزه و پشتکار خودم و عوامل مختلف بیرونی مثل دکتر نوروزی و ستوده، دکتر اصلانی و دکتر جراحم و دوستانی که هر روز با من در ارتباط بودند باعث شدند که خیلی سریع به شرایط عادی برگردم. البته نمی‌خواهم زیاد اسم بیاورم، چون ممکن است نام کسی از قلم بیفتد، ولی انصافا آنقدر تعدادشان زیاد است که اسم نبرم بهتر است.از سوی دیگر اتفاقات دیگری هم پیش‌رویم رخ داد. من به کادر فنی‌ای برخوردم که کمتر به من بازی می‌داد و شاید اعتقادی به فوتبال من نداشت. در آن زمان عوامل بیرونی باعث می‌شد تصمیمات دیگری گرفته شود و این کم بازی رسیدن به من، باعث ایجاد وقفه در پیشرفت من شد. اما در کل سخت بودن و سختکوشی من و لطف خدا باعث شد که دوباره به شرایط ایده‌آل برگردم. خدمت کردن به مردم نعمت است و این بهترین حسی است که یک انسان می‌تواند داشته باشد. از اینکه به استقلال برگشتم خوشحال هستم و امیدوارم دوباره بتوانم مردم را خوشحال کنم.
 آیا از خودت تعریفی داری؟
انسان معمولا از خودش تعریف نمی‌کند، ولی یکی از خصوصیات مهم من صبوری است. در این سال‌هایی که فوتبال بازی می‌کنم این خصوصیت خیلی به من کمک کرده. شاید خیلی جاها به خودم گفته‌ام که زیادی داری صبر می‌کنی، ولی مطمئن هستم گذر زمان خیلی چیزها را روشن می‌کند.
 تا به حال شده به خودت بگویی مثلا نباید این‌قدر صبر می‌کردم و ای کاش که مثلا یک واکنشی داشتم تا به ضررم تمام نشود؟
صد درصد اینگونه شده و خیلی جاها به خودم گفتم کاش این کار را انجام می‌دادم که این‌قدر اذیت نمی‌شدم، اما حالا روی خودم کار کردم که خیلی جاها بتوانم «نه» هم بگویم.
وحید طالب‌لو دوست دارد یک روز مربی استقلال باشد؟
اول اینکه این مساله هنوز برای من زود است و می‌خواهم به فوتبالم ادامه دهم، ولی باعث افتخارم است که یک روز بتوانم به عنوان یک مربی هم به استقلال کمک کنم؛ امیدوارم یک روز این اتفاق بیفتد.
 بهترین لقبی که برای وحید طالب‌لو جذاب بوده و آن را با خودش در ذهن تداعی می‌کرده چه بود؟
من بیشتر دوست دارم خودم باشم و باور کنید به این مسائل فکر نمی‌کنم. به نظر من خیلی نباید به این مسائل دل بست، شاید انسان در لحظه از این القاب انرژی بگیرد، ولی لقب خاصی مدنظرم نیست.
 آیا به جز آن مصدومیت سنگین، فراز و نشیبی در زندگی ورزشی‌ات داشتی؟
یک مقطعی در استقلال و به خصوص در آن دو سال آخر آرامش من را به هم زدند که فکر می‌کنم این قضیه هدفمند بود. عده‌ای دوست داشتم من از استقلال دور شوم و باعث و بانی این موضوع بودند و فکر می‌کنم این تنها فراز و نشیب من بود. البته در آن چند سالی که از استقلال دور بودم، از لحاظ روحی خودم را خیلی قوی کردم. دوری از استقلال که تیم محبوبم است به اندازه 40 سال برایم گذشت و خدا را شکر می‌کنم که در آن روزهای سخت پیش خودم سربلند بیرون آمدم.

 جایگاه فوتبالی‌ات را به چه شخصی مدیونی؟

عوامل مختلفی دست به دست هم می‌دهد که انسان به موفقیت برسد. از لطف خدا، خانواده، پدر و مادر، همسر و مربیانی که با من کار کردند بگیرید تا خیلی‌های دیگر؛ انسان‌های دلسوزی که ما را راهنمایی می‌کنند، آن هم بدون چشمداشت، مثل نعمت می‌مانند.
 پس شخص خاصی مدنظر تو نیست؟
خدا را شکر آنقدر به فوتبال علاقه داشتم که توانستم پدرم را مجاب کنم که من را در این راه به جلو ببرد. او هم به واسطه دوستانی که داشت من را معرفی کرد تا در برخی از تیم‌ها تست بدهم. فکر می‌کنم اولین اشخاصی که می‌توانند به ما کمک کنند پدر و مادر یک انسان باشند. بعد از آن مربیانی که از من تست گرفتند و سپس هم امیر قلعه‌نویی. او من را به تیم بزرگسالان فرا خواند و حتی مقابل سپاهان از من بازی گرفت، یادم می‌آید با وجودی که در آن بازی من گل نخورده بودم، خیلی‌ها به وی انتقاد کردند که چرا از یک دروازه‌بان جوان بازی گرفته است؟ معمولا وقتی یک سری از بازیکنان از نونهالان به نوجوانان راه پیدا می‌کنند، ریزش‌هایی وجود دارد. وقتی یک تعداد بازیکن از امیدها به بزرگسالان می‌آیند، شاید نهایت چهار، پنج نفر از آن تیم نونهالانی که شکل گرفته به تیم بزرگسالان راه پیدا کند. این مراحل خیلی می‌تواند به انسان کمک کند. مورد بعدی بحث خدمت سربازی است که این روزها بحثش هم داغ است. موضوع بعدی ازدواج است که یک انتخاب غلط می‌تواند زندگی انسان را تحت تاثیر قرار دهد. همه این عواملی که گفتم در کنار هم باعث موفقیت یک انسان می‌شود.
 چند سال در تیم ملی حضور داشتی؟
از همان سالی که به استقلال آمدم در تیم ملی حضور داشتم. زمان آقای مایلی‌کهن به تیم ملی امید دعوت شدم و بلافاصله به تیم بزرگسالان هم رسیدم.
 چرا هیچ‌وقت فیکس نشدی؟
در دوره ما ابراهیم میرزاپور حضور داشت که کادر فنی تیم ملی به او علاقه خاصی داشت و بعد از رفتن آقای میرزاپور شرایط خیلی بهتر شد، ولی باز هم اتفاقات خاصی رخ نداد که کمتر به من مثل باشگاه اطمینان کردند. شما بدانید همه کسانی که دروازه‌بان اول تیم ملی کشورشان شدند، حداقل در 10 بازی به آنها فرصت داده شد. حتی بعد از اینکه دوباره فضا خیلی بهتر شد و فرصت برای دعوت داشتم، من آسیب دیدم و کار این‌گونه پیش رفت.
به نظر تو چرا بازیکنان نسل جدید می‌خواهند راه صد ساله را یک شبه بروند؟
فکر می‌کنم آموزش خوبی به آنها داده نمی‌شود. ما در دوره‌ای بودیم که بزرگترهای تیم ما بیشتر لژیونر بودند و کسانی که در تیم‌های اروپایی بازی می‌کردند، تجربیاتشان را به ما منتقل می‌کردند و ما از آنها یاد می‌گرفتیم. شما به نسل ما که نگاه کنید، رفتارهای‌شان خیلی حرفه‌ای‌تر و بهتر است.البته من نمی‌خواهم به کسی بی‌احترامی کنم، اما فکر می کنم تا حدودی ما بزرگ‌تر ها هم در این مساله مقصر هستیم. اعتقاد شخصی من هم این است که فوتبال ما حرفه‌ای نیست و لیگ ما حرفه‌ای – آماتور است؛ نه خیلی آماتور هستیم و نه خیلی حرفه‌ای. ما تصور می‌کردیم انتقال ما از فوتبال آماتور به حرفه‌ای در یک برهه خاص رخ بدهد، اما به نظرم این زمان خیلی طولانی شده است.

 چرا معمولا وقتی روی نیمکت هم می‌نشینی کمتر حرف می‌زنی و مدام از منافع تیمت صحبت می‌کنی؟ مثل حالا که فروزان بیشتر بازی می‌کند و تو کمتر؛ حتی این اتفاق در راه‌آهن هم افتاد.
اعتقاد من این است که اگر تیم و یک گروه نتیجه بگیرد، سود و نفع آن به همه می‌رسد و اگر در کار تیمی نتیجه نگیریم، ضرر آن به همه می‌رسد. ملاک من این است و شاید بعضی مواقع یک‌سری از افراد به خاطر منافع شخصی خودشان این کارها را بکنند، نه به خاطر تیم. البته این موضوعات مقطعی جواب می‌دهد و زیاد پایدار نمی‌ماند.
تا به حال شده در مورد یک‌سری از مسائل خیلی فشارها را تحمل کنی ولی آنها را بروز ندهی؟
صددرصد؛ یکی از انتقاداتی که خودم از خودم دارم همین است. شاید خیلی‌ها بگویند حرفت را بزن و درون خودت نریز، اما من درونگرا هستم.
 ضرر نکردی؟
چرا خیلی ضرر کردم و خودم هم این موضوع را می‌دانم، ولی همیشه سعی می‌کنم آن قسمت‌های خوب قضیه را ببینم.
 می‌گویند وحید طالب‌لو خوب متلک می‌گوید، درست است؟
(می‌خندد) من متلک نمی‌گویم، یک مقدار رک هستم. نمی‌خواهم به کسی بی‌احترامی کنم، اما با احترام حرفم را می‌زنم. قرار نیست به کسی متلک بگویم یا تیکه بیندازم.
ممکن است این متلک‌ها شامل بزله‌گویی هم باشد. شاید خیلی‌ها تو را نشناسند و در اولین برخورد حرفی بزنی که طرف مقابل تصور کند تو قصد گفتن متلک داشته‌ای.
این بزله‌گویی یکی از مسائلی است که سعی می‌کنم همیشه آن را رعایت کنم، وقتی به تیم بزرگی مثل استقلال می‌آیی، مخاطب زیادی هم پیدا می‌کنی. ما با مردم هر روز در ارتباط هستیم و وقتی هفته‌ای دو بار به صورت مستقیم روی آنتن تلویزیون باشی، طبیعی است که مردم احساس می‌کنند ما از آنها شناخت داریم. من سعی می‌کنم با این شوخ‌طبعی رابطه گرمی با مردم داشته باشم و خیلی خودمانی و راحت با آنها حرف بزنم که احساس غربت نکنند. نمی‌خواهم کسی تصور کنم که من خودم را برایش گرفته‌ام.
تو یکی از کسانی بودی که تا قبل از جدایی از استقلال یکی از کم‌مصاحبه‌ترین بازیکنان فوتبال ایران محسوب می‌شدی، حالا چرا رویه‌ات تغییر کرده است؟
من تغییر روش ندادم و مثل قبل هستم، شاید تعداد خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها زیادتر شده باشد! وقتی من با یک رسانه صحبت می‌کنم، بازتاب آن در صفحات مجازی و جاهای دیگر زیاد است و به همین خاطر همه تصور می‌کنند زیاد حرف می‌زنم. البته این را بگویم زمانی ما جوانتر بودیم و بزرگترهای تیم وظیفه مصاحبه و ارتباط با رسانه‌ها را برعهده داشتند، اما حالا ما سن‌مان بیشتر شده و این وظیفه به گردن ما افتاده است. شاید این اتفاق این‌گونه نمایان باشد که بیشتر از گذشته مصاحبه می‌کنم.
 اینکه می‌گویند فلان بازیکن متعلق به مکتب حجازی است و فلان بازیکن متعلق به مکتبی دیگر را قبول داری؟ اصلا چنین بحثی درست است؟
اعتقاد من این است که ما یک مکتب داریم که آن هم مکتب استقلال است. همه ما بازیکنان مثل شاگردهایی هستیم که در یک مدرسه حضور داریم و ممکن است در آن مدرسه شاگرد آقای X باشی یا شاگرد یک نفر دیگر، ولی متعلق به آن مدرسه هستی. فکر نمی‌کنم برای این موضوع اسم مکتب بگذارند. این موضوع جز ایجاد تفرقه چیز دیگری برای استقلال ندارد.

 آوردن پلاکارد در استادیوم را تایید می‌کنی؟
اگر مثبت باشد، بله.
 اینکه پلاکاردی بیاورند که روی آن نوشته شده باشد «20 روز تا سرمربیگری فلانی» یا «170 روز به سرمربیگری شخصی دیگر» این را چطور؟
هواداری که موفقیت تیمش را بخواهد، نگاه نمی‌کند که مثلا وحید طالب‌لو در این تیم است یا خیر. من خودم را مثال می‌زنم که به کسی برنخورد. من در هر شرایطی طرفدار تیمم هستم و اتفاقا این توقع باید وجود داشته باشد که در روزهای سخت از تیمشان حمایت کنند. روزهای خوب، روزهای پیروزی و روزهای قهرمانی که همه چیز خوب است و همه طرفدار. مهم این است که در روزهای سخت کنار هم باشیم و اتحاد و همدلی و هواداری را ثابت کنیم.
 جدی‌ترین مربی که با او کار کردی چه کسی است؟
(فکر می‌کند...) اکثر مربیان جدی هستند، ولی فکر می‌کنم آقا فیروز (کریمی) یکی از جدی‌ترین‌ها است. البته انصافا شوخی کردم این حرف را زدم.
 شوخ‌ترین مربی چطور؟
این یکی را دیگر باید بگویم خود آقای کریمی. وقتی با او کار می‌کنی، احساس خستگی نمی‌کنی. من خودم شخصا سر یک مساله خیلی کوچک اختلاف سلیقه‌ای با آقای کریمی داشتم، ولی واقعا کار کردن با او لذت‌بخش است و به بازیکنان خوش می‌گذرد! حتی در سخت‌ترین شرایط که تیمش نتیجه نمی‌گیرد. الان هم خیلی خوشحال هستم که با ملوان روزهای خوبی را می‌گذراند.
 جنجالی‌ترین بازیکنی که با آن روبه‌رو شدی چه کسی بود؟
از چه لحاظ؟
از هر لحاظی که بخواهی.
در دوره‌ای که ما بودیم خیلی از بازیکنان پرسروصدا بودند. همه ملی‌پوشان لژیونر ما یک‌جورهایی همیشه در بورس بودند و سروصدا داشتند. البته سروصدا جنبه مثبت و منفی دارد، ممکن است یک نفر هوادار زیادی داشته باشد و یکی کمتر. حالا نمی‌خواهم اسم ببرم، ولی یکی از دوستان ما می‌گفت شده حتی اگر اسمت منفی باشد و بدت را هم بگویند، باید شهرت داشته باشی. یک‌سری‌ها دوست دارند همیشه نگاه‌ها به آنها باشد و سروصدا زیاد داشته باشند، از این آدم‌ها کم نداریم.
در تیم شما از این آدم‌ها داریم؟
بله، در تیم ما هم داریم؛ هم از محبوبیت و هم از چیزهای دیگر.
 سخت‌ترین روز وحید طالب‌لو کی بود؟
فکر می‌کنم روزی که از استقلال جدا شدم، یکی از سخت‌ترین روزهای زندگی‌ام بود و روزی هم که آسیب دیدم خیلی سخت بود.
 فیلم آسیب‌دیدگی‌ات را داری؟
فیلمش را دارم، ولی آن را تماشا نمی‌کنم. دوست ندارم به عقب برگردم، اما اگر هم به عقب برگردم دوست دارم خاطرات شیرینم را مرور کنم.
رقابت با کدام دروازه‌بان ایران برایت سخت‌تر بوده؟
من همیشه رقابت فنی برایم خوب بوده و از آن لذت برده‌ام، ولی اگر قرار باشد رقابت به بیرون از زمین برود من را اذیت و آزار داده و از آن لطمه خورده‌ام.
 اسم نمی‌بری؟
اسم نمی‌برم، ولی من رقیبان بزرگی داشتم؛ چه در تیم ملی و چه در استقلال. چون همه آنها در جایگاه خودشان افراد سختکوش و رقبای بزرگی بودند.

چرا گلرهای ایرانی نسبت به دروازه‌بانان خارجی موضع دارند؟ این را قبول داری؟
قبول دارم، به این خاطر که آنها نمی‌توانند کمکی به فوتبال ما بکنند. تا آنجایی هم که لازم باشد نظرم را می‌گویم، اما از شما می‌پرسم آیا در این چند سال ما سودی از دروازه‌بانی خارجی‌ها دیده‌ایم؟ به این دلیل این حرف را می‌زنم که چون فلان گلر با دلار X تومان به ایران آمده، باید حتما بازی کند. این همه دروازه‌بان در این سال‌ها به ایران آمدند، ولی خیلی هم بازی نکردند. ببینید چقدر برای آنها هزینه شد. هزینه قرارداد، اسکان، رفت و آمد و خیلی چیزهای دیگر. اگر این دروازه‌بان‌هایی را که می‌بینید در سطح اول فوتبال ایران بازی می‌کنند به این خاطر است که چند سال ممنوعیت حضور گلر خارجی در ایران وجود داشت. امثال حقیقی، مکانی و لک به فوتبال ایران به این خاطر معرفی شدند. دیدید که بعد از رفتن عیسی اندوی از ذوب‌آهن، شهاب گردان به آنجا رفت و حتی خودش را تا سطح ملی بالا کشید. من نمی‌خواهم در مورد رقبای تیم‌مان صحبت کنم، ولی همین تراکتورسازی را ببینید که از این لحاظ ضربه خورد. حرف من کلا این است که به غیر از فوتبال، خیلی‌ها از این حضور دروازه‌بانان خارجی نفع می‌برند.
 اگر وحید طالب‌لو تا آخر فصل روی نیمکت بنشیند واکنشش چیست؟
مطمئن باشید تا آخر در خدمت تیمم خواهم بود، حتی اگر به من بگویند تا آخر عمر تیمت موفق می‌شود و جایگاه خوب و لازم را کسب می‌کند، من این مساله را می‌پذیرم. از آن طرف هم حتی اگر حضورم بتواند به تیم کمک کند، با کمال میل برای استقلال بازی می‌کنم.
 الان از رقابت در استقلال راضی هستی؟
هر زمان که من بتوانم بهترین عملکرد را داشته باشم و آن را نشان بدهم، از این رقابت راضی هستم.
 محسن فروزان هم از تیم ملی خط خورد.
(با تعجب می‌گوید): واقعا؟! چه کسی به جای او دعوت شده؟
 مکانی.
حالا من از شما می‌پرسم، در نیم‌فصل اول مکانی و نیلسون بودند، دیدید عملکرد آنها چطور بود؟ اما حالا که نیلسون رفته، مکانی جایگاه خودش را پس گرفته. این یک فرصت برای دروازه‌بانان ایرانی است که حقشان را بگیرند.
 امسال سال تحویل کجا هستی؟
معمولا منزل خودمان هستم، اما سال گذشته جایی بودم که خیلی حس خوبی به من داد و امسال هم سعی می‌کنم که در یک جمعی باشم. هنوز تصمیم نهایی نگرفته‌ام.
تنها به آن جمع می‌روی یا نه؟
شاید با همسرم رفتم، هنوز مشخص نیست.
 شما به خانواده‌ات و به‌خصوص پدر و مادرت عیدی می‌دهی؟
همین که آنها را اذیت نکنیم، خودش یک عیدی بزرگ است. واقعا عیدی دادن ما پیشکش، همین که سر این فوتبال از دست ما انقدر حرص می‌خورند، کافی است.
 فوتبالیست‌ها مثل همه مردم عیددیدنی می‌روند؟
چرا نمی‌روند؟ شاید به خاطر مشغله کاری کمتر این کار صورت بگیرد، اما اصل قضیه فراموش نمی‌شود. شما ببینید ما سوم فروردین تمرینات‌مان شروع می‌شود و حتی سیزدهم فروردین که همه در گشت و گذار هستند، ما در پرواز هستیم تا به اهواز برویم، چون چهاردهم فروردین بازی داریم. اینها همه چیز ما و مردم را متفاوت می‌کند، درست مثل شغل‌های دیگر مثل آتش‌نشانی، پلیس‌های راهور، بیمارستان‌ها و خیلی‌های دیگر که جا دارد از آنها تشکر کنم و آنها به خاطر خدمت به مردم تعطیلاتی ندارند.
 یادت هست بهترین عیدی که گرفتی چه بود؟
اگر ورزشی بخواهید حساب کنید، چند سال پیش در ایام نوروز در اولین دوره‌ای که به تیم ملی دعوت شدم، عیدی بزرگی از آقای برانکو گرفتم.

 و آرزوی طالب لو در لحظه تحویل سال نو؟

اولین دعایم سلامتی خانواده‌ام و همه مردم ایران است. دوست دارم مردم ایران سال آینده در کمال آرامش زندگی کنند و روزهای شادی را در کنار هم تجربه کنند.

۲۶ اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۲۳
فارس |

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 
ناشناس
۱۳۹۳/۱۲/۲۶ Iran
0
1
30

با تبریک سال نو و بهترین آرزو ها به آقای طالب لو و خصوصا گرداندگان سایت هواداران استقلال و کلیه استقلالی های غیرباندی و طرفداران واقعی تیم.

ناشناس
۱۳۹۳/۱۲/۲۸ Iran
0
0
1

استقلالی ها برین تو این سابت برای رای دادن: www.football-clubs.com/afc

رضا
۱۳۹۳/۱۲/۲۶
0
0
9

توجه توجه............(فدراسیون فوتبال آسیا از بین 40 تیم برتر آسیامیخواد یک تیم را بعنوان تیم برتر آسیا انتخاب کنه این آدرس سایتشه لطفا هر چه سریعتر رای بدین به استقلال/www.football-clubs.com/afc

بهروز
۱۳۹۳/۱۲/۲۷
0
0
2

ممنون از مصاحبه منطقی شما وحید جان. استقلالی واقعی یعنی تو وحید جان. متشکریم ازت.

shaparak4444
۱۳۹۳/۱۲/۲۸
0
0
1

همین الآن رفتم توسایت فدراسیون فوتبال آسیاوبه اس اس عزیزم رای دادم.مرسی که اطلاع رسانی کردین...


تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید