«استعدادهای فوتبال ایران چون پول و پارتی ندارند، در همان سنین نوجوانی و
جوانی میسوزند و بالاجبار ورزش را رها میکنند تا درخشیدن در فوتبال
برایشان به آرزو و حسرت تبدیل شود.»
این درد دل بسیاری از اهالی
فوتبال ایران است، به خصوص معدود استعدادهایی که با خوششانسی روبهرو شده و
در این فوتبال پیشرفت کردند که از بازیکنانی همچون جهانبخش، آزمون، رفیعی،
حسنزاده و... میتوان نام برد. بله در ایران تنها چیزی که باشگاههای به
اصطلاح حرفهای ما به آن توجهی ندارند، بخش مهم و استراتژیک آکادمی باشگاه
است، جایی که میتواند به یک کارخانه بزرگ بازیکنسازی بدل شود و دوباره
چرخه فوتبال را فعال کند نه اینکه باشگاههای بزرگ راه چاره را در جذب
بازیکنان پا به سن گذاشتهای ببینند که چهارمین دهه زندگی خود را آغاز
کردهاند!
در این سالها که مثلاً فوتبال ما حرفهای شده است، بارها
شنیدهایم در تیمهای پایهای باشگاههای بزرگ لیگ برتری چه اتفاقات تلخ و
غمانگیزی رخ داده است. آخرین خبر تأسفآور هم اعتصاب مربیان و عوامل
آکادمی پرسپولیس در ساختمان این باشگاه برای گرفتن حق و حقوقشان بود.
اتفاقی که در هیچ جای دنیای پهناور رخ نمیدهد چون باشگاههای بزرگ و کوچک
دنیا اهمیت خاصی برای تیمهای پایهای خود قائل هستند و به این تیمها و
آکادمیهای خود به چشم تجاری نگاه میکنند و میدانند که یکی از بهترین
راههای درآمدزایی در آن خلاصه شده است؛ نکتهای که باشگاههای ایرانی از
جمله استقلال و پرسپولیس کمترین اهمیتی برای آن قائل نیستند و درست برعکس،
استعدادهایی که دارند را مفت و مجانی از دست میدهند تا چند سال بعد برای
بازگرداندنشان میلیاردها تومان هزینه کنند.
برای اینکه ثابت کنیم
باشگاههای بزرگ دنیا چه حسابی روی آکادمیهای خود برای پرورش استعداد و
درآمدزایی باز کردهاند، به باشگاه کوچک اما قدیمی ساوتهمپتون در فوتبال
جزیره اشاره میکنیم، تیمی که همچون فصل گذشته امسال هم جزو بالانشینهای
لیگ جزیره محسوب میشود، آن هم در شرایطی که به نسبت فصل قبل دیگر
نمیتواند از 4 تا 5 ستاره جوان که محصول آکادمی باشگاه بود، سود ببرد چون
با فروش آنها به سایر باشگاهها درآمد کلانی به جیب زد. در گزارشی که سایت
دیلی میل از آکادمی ساوتهمپتون منتشر کرد، این باشگاه از سال 2003 به این
طرف با فروش بیش از 10 بازیکن 17 تا 21 ساله به سایر باشگاهها درآمدی بالغ
بر 103 میلیون پوند (536 میلیارد تومان) داشته و با همین پول در یک پروسه
زمانی چند ساله توانسته خودش را به تیمی مدعی قهرمانی در فوتبال انگلیس
تبدیل کند. فروش وین بریج در سال 2003 با 7 میلیون پوند به چلسی، تئو
والکات در سال 2006 با 10 میلیون پوند به آرسنال، گرت بیل در سال 2007 با 7
میلیون پوند به تاتنهام، کریس بارید در سال 2007 با 3 میلیون پوند به
فولام، ناتان دیر در سال 2009 با یک میلیون پوند به سوآنزی، آندره سورمان
در سال 2009 با با یک میلیون پوند به ولورهمپتون، آلکس اوکلند چمبرلین در
سال 2011 با 12 میلیون پوند به آرسنال، لوک شاو در سال 2014 با 27 میلیون
پوند به منچستر یونایتد، آدام لالانا در سال 2014 با 24 میلیون پوند به
لیورپول و کالوم چمبرز در سال 2014 با 12 میلیون پوند به آرسنال باعث شد تا
ساوتهمپتون قدرت مالی خوبی برای رقابت با غولهای جزیره داشته باشد.
حالا
شما باشگاههای لیگ برتری پرطرفدار ایران را با ساوتهمپتون مقایسه کنید
تا نتیجه بگیرید سطح نگاهها به آکادمیهای فوتبال پایه تا چه اندازه فرق
میکند. استقلال و پرسپولیس در این سالها به قدری استعداد از دست داده و
چند سال بعد مجبور به صرف هزینههای چند صد میلیونی برای بازگرداندن آنها
شدهاند که دیگر نیازی به شمردن آنها نیست. در حالی که دو تیم در این
روزهای بحرانی از نظر اقتصادی میتوانستند با توجه بیشتر به آکادمیهای خود
مانع جدایی نفراتی مثل آرش افشین، یعقوب کریمی، هادی عقیلی، مسعود
حسنزاده و ... شوند تا الان مجبور نشوند برای جذب آنها رقمهای میلیاردی
بپردازند. شک نداریم در همین سال جاری هم تیمهای پایهای دو باشگاه موج
میزند از استعدادهای ناب و درخشان که قطعاً با بیتوجهی مدیران این دو
باشگاه بار سفر بسته و راهی سایر تیمها میشوند، آن هم بدون اینکه سودی
نصیب سرخابیها شود و این تفاوت نگاه مدیران ما با مدیران باشگاههای بزرگ
دنیا است.