***
امیر قلعهنویی در این بیانیه کوشیده هواداران را مقابل سرمربی تیم ملی قرار دهد. او میگوید: «معتقدم هواداران فوتبال در ایران از استانداردهای لازم برای تحلیل وقایع برخوردارند.» در حالی که خودش بارها در زمان مربیگری استقلال علیه همین هواداران مصاحبه کرد و با لحنی تند و برخورنده آنها را اهل کوفه خواند. چگونه است که اکنون هواداران فوتبال از نگاه او محترم، دارای قدرت تحلیل و استاندارد شمرده میشوند و باید در راستای نیل به خواستههای آنها قدم برداشت اما در زمان مربیگری او هرگز ادبیات مناسبی در مواجهه با هواداران به کار برده نشده است؟ این تناقض و جوسازی نیست؟
از کارلوس کروش پرسیده شده با وجود در اختیار داشتن بهترینهای فوتبال ایران چه دستاوری برای تیم ملی به همراه داشته است. حال باید از قلعهنویی پرسید خودش با بهترین تیم 10 سال اخیر فوتبال ایران که یکی از گرانقیمتترین تیمها نیز به شمار میرفت در آسیا چه دستاوردی را کسب کرد؟ به این اسامی بنگرید: «رحمتی، منتظری، صادقی، عمرانزاده، حیدری، بیکزاده، تیموریان، نکونام، جباری، مجیدی، برهانی، قاضی، ساموئل و...»
این تیمی بود که همراه امیر قلعهنویی به لیگ قهرمانان آسیا رفت اما عایدیاش چشمگیر نبود و از رسیدن به فینال بازماند. تیمی که از تیم ملی آن زمان نیز به واسطه داشتن رحمتی و مجیدی و ساموئل قویتر هم به نظر میرسید.
قلعهنویی جای دیگری از بیانیهاش گفته: «حتی در بهترین شرایط، مربیان لیگ به لحاظ نیروی انسانی تیمهایی ضعیفتر از تیم ملی دارند.»
این هم برخاسته از محاسبات اشتباه قلعهنویی است در حالی که کروش بدون در اختیار داشتن رحمتی، مجیدی و حتی بازیکنی در سطح ساموئل جواز صعود به جام جهانی را گرفت.
جملهبندیها در این بیانیه به گونهای است که سرمربی استقلال حامی تیم ملی معرفی شده است. امیر قلعهنویی از کدام حمایت همه جانبه حرف میزند در حالی که یک ماه پس از صعود تیم ملی به جام جهانی فوتبال با ایران ورزشی مصاحبه کرد و گفت: «تیم ملی با تفکر من به جام جهانی رفت!» آیا این اظهارات کوچک شمردن صعود تیم ملی به جامجهانی فوتبال نبود؟ با این استدلال که او عامل صعود تیم ملی به جام جهانی بوده پس باید اذعان داشت که اکنون نیز قلعهنویی عامل حذف تیم ملی در جام ملتهای آسیا شده چراکه امیرحسین صادقی هرگز شرایط مطلوب فنی را در ماههای اخیر نداشت و خسرو حیدری هم در افت محسوسی به سر میبرد و دیگر بازیکنانش هم شرایط ورود به ترکیب اصلی را نداشتهاند. اگر در آن مقطع عامل صعود به جام جهانی قلعهنویی بود پس اکنون هم او در شکست تیم ملی موثر واقع شده چراکه بازیکنان قابل توجه و آمادهای تحویل تیم ملی نداده است.
امیر قلعهنویی مدعی است تیم کروش در شرایطی که با اشتباه مرگبار داور 10 نفره شده در آن دقایقی که یک بازیکن کمتر از حریف داشت در اوج بیبرنامگی به سر برده و نتوانسته تصمیمهای تاکتیکی مطلوبی در بازی با عراق اتخاذ کند. آقای قلعهنویی! استقلال در نیم فصل لیگ چهاردهم در دربی هفتادم با وجود اینکه بیش از 20 دقیقه یک بازیکن از پرسپولیس بیشتر داشت به چه دستاوردی رسید؟ آیا تیم کروش ناتوانتر است که با وجود یک بازیکن کمتر از عراق دو بار موفق میشود بازی را برگرداند یا استقلال که یک بازیکن بیشتر از پرسپولیس دارد و قادر به جبران گلهای خورده نیست و به تیم 10 نفره میبازد؟ آقای قلعهنویی! این فرافکنی نیست؟
در این بیانیه ایضا به مهمترین دستاورد کروش هیچ اشارهای نشده است. آیا بالاتر از صعود به جام جهانی فوتبال سراغ دارید که در تاریخ فوتبال ایران تنها 3 بار رخ داده؟ قلعهنویی چنان سرمربی تیم ملی را کوچک میکند که انگار یادش رفته تیم ملی در تابستان همین سال جاری 2 بازی به یادماندنی مقابل نیجریه و آرژانتین دو قطب قاره آفریقا و آمریکای جنوبی داشت.