روزی که همایون بهزادی به نشانه اعتراض، مشت ها را گره کرده و فریاد دوپینگ
سر داده بود، حتی خودش نمی دانست که در حال لگد کوبیدن به بخت خودش است.
همایون بعد از این سر و صدا و قال و مقال پیش آمده از پرسپولیس رفت اما
تقدیر چنان بود که تاج سابق و پاس افت کرده و پایین بیایند و پرسپولیس
متوسط با کسب بردهای حداقلی، قهرمان مطلق لیگ سوم تخت جمشید شود؛ آن هم با
ستارگان جوانی مثل جواد اله وردی، بیژن ذوالفقارنسب، جهانگیر فتاحی، محمد
دادکان، محمدرضا رادمهر و... که همایون بهزادی در دو سال گذشته برای
پرسپولیس آورده بود و حالا بیوک وطنخواه با عنوان سرمربی تازه پرسپولیس از
وجود آن ها بهره می برد. همایون بهزادی، هیچ گاه سال های باقی مانده
نتوانست استاندارد و اعتبار سال های 53 و 54 یعنی زمان مربیگری پرسپولیس را
به خود برگرداند.
غائله دوپینگ
هرچند
استقلال (تاج سابق) در لیگ سال 53 به عنوان قهرمانی رسید، اما ستارگان این
تیم هنوز از کمای باخت 6- صفر در روز 16 شهریور 52، آن هم بعد از 20 مهر
خارج نشده بودند. در روز 18اردیبهشت سال 54، پرسپولیس تحت مربیگری همایون
بهزادی به میدان آمد و سرمربی تیم تاج سابق هنوز رایکوف بود. تاج با همان
ستارگان سالیان گذشته به میدان آمده و در ترکیب اصلی خود تنها باغوردانی،
آندرانیک اسکندریان و حسن ابراهیمی را داشت که تجربه حضور در داربی را
نداشتند اما پرسپولیس نسبت به تیم سال 52 خود، ذوالفقارنسب، دستجردی،
جهانگیر فتاحی، دادگان و ایرانپاک را داشت. از آن تیم و آن بازی بزرگ،
پرسپولیس، جعفر کاشانی، رضا وطنخواه، حسین کلانی، مسیح مسیح نیا و... را
نداشت؛ آن ها از فوتبال کناره گرفته و یا به تیم های دیگر رفته بودند.
پرسپولیس جوان تر از تاج سابق شده بود. در ترکیب تیم تاج ناصر حجازی دروازه
بان بود، عزت جان ملکی، اکبر کارگر جم، آندرنیک اسکندریان و سعید
باغوردانی در خط دفاع حاضر بودند. علی جباری، کارو حق وردیان و حسن
ابراهیمی در خط میانی بودند و غلامحسین مظلومی، مسعود مژدهی و محمدرضا
عادلخانی در خط حمله بودند. در ترکیب پرسپولیس هم مودت گلر بود، آشتیانی،
ذوالفقارنسب، دادگان و حاج رحیمی پور در دفاع بودند. در خط میانی پروین،
اصغر ادیبی و ایرج سلیمانی بودند و محمد دستجردی و جهانگیر فتاحی در خط
حمله حضور داشتند.
ماجرای بازی
بازی
با سوت هاشم حکیم هندی شروعت شد. آلن راجرز از پرسپولیس رفته و همایون
بهزادی، جوانان زیادی را برای پرسپولیس آورده بود. تاج در ترکیب خود به جز
منصور رشیدی و نفراتی چون جواد قراب و حسن روشن را نداشت و پرسپولیس از
وجود بازیکنانی مثل جواد اله وردی، فریدون معینی و رضا وطنخواه بی بهره
بود. دفاع پرسپولیس در غیاب فاطمی مقدم و اله وردی، مجبور می شود ابراهیم
آشتیانی ستاره دفاع راست را که کاپیتان هم بود به دفاع آخر بفرستد و جای او
دادگان به دفاع راست رفت. اما آشتیانی به جز این که دفاع آخر ایده آلی
نبود، مصدومیت هم داشت. در شرایطی که ترکیب تاجی ها هماهنگ تر بود، به حق
خود ناشی از برتری اولیه رسیدند. غلامحسین مظلومی روی یک فرار دیدنی گل اول
تاج را می زند و تاجی ها تا پایان نیمه اول یک- صفر پیش می افتند. در
ابتدای نیمه دوم، مسعود مژدهی بازی را 2- صفر می کند. همایون بهزادی تیمش
را هجومی می کند و ایرانپاک گل اول پرسپولیس را می زند. اما غلامحسین
مظلومی گل سوم را هم می زند و بازی 3- صفر می شود. آبی پوشان بازی را بردند
اما برخی از آن ها دوندگی بیش از اندازه ای داشتند. شاید اگر پرسپولیس
برنده یم شود، این دوندگی بیشتر از حد، به چشم نمی آمد اما حالا که
سرخپوشان 3- یک باختند، همایون بهزادی ماجرای دوپینگ را پیش کشید.
حرف های پشت سر همایون
همایون
بهزادی را همکار سازمان اطلاعات و امنیت می دانستند، در حالی که چنین نکته
ای با این ضریب از اغراق صحت نداشته است. بهزادی گفته که به علت علاقه به
شکار، اسلحه یا مجوز داشته و گروهی، اسلحه شکار او را سلاح امنیتی و
اطلاعاتی دانسته و همایون بهزادی جوان زحمتی برای انکار دیدگاه مردم نسبت
به خود نمی داد. با وجود آنکه همایون فعالیت ویژه ای برای سازمان پلیسی،
امنیتی و اطلاعاتی ضدمردم ساواک نداشت اما گفته می شود به راحتی می توانست
از منابع اطلاعاتی خود استخراج کند که بازیکنان تیم حریف شب قبل از بازی،
کجا بوده و چه می کرده اند.
براساس منابعی که همایون بهزادی ادعای
داشتن آن را ابراز داشت، 4 بازیکن از تیم آبی ها در خانه ای متعلق به یکی
از هواداران سنتی و پولدار این تیم حضور داشتند و آنچه از اظهارات همسایگان
بر می آمد، از آن خانه بوی تریاک به مشام رسیده است.
همایون
بهزادی، برهمین اساس از فدراسیون فوتبال درخواست کرد از آن بازیکنان آزمایش
به عمل آید؛ درخواستی که با مخالفت فدراسیون فوتبال مواجه شد و حوادثی پشت
سر آن به وجود آمد که خواهیم گفت.
تریاک انرژی زا یا مخرب؟!
برای
کسانی که هرگز از مواد مخدر استفاده نکرده اند مصرف مخدرهای محرک برای
دفعه های اول، باعث بالا بردن انرژی به صورت کاذب می شود و حالت سرخوشی و
دوندگی بالاتر از حد متوسط ایجاد می کند. شایعه شده بود در دوران دهه 40 و
50 گاهی اوقات برخی از ورزشکاران برای بالا بردن موقت و مقطعی توان بدنی و
انرژی خود مبادرت به مصرف تریاک می کردند.
با توجه به آن که کنترل
موثری برای دوپینگ در آن دوران وجودنداشت باید گفت که این مورد، اولا شیوع
زیادی یافت و ثانیا برای برخی از ورزشکاران متاسفانه منجر به اعتیاد هم شد.
برای فوتبالیست هایی که در دهه 50 و 60 فوتبال خود را تمام کردند این خطر
وجودداشت و جمعیت بسیار آلوده به این اعتیاد هم نشان دهنده این واقعیت تلخ
در آن دوران است.
پافشاری همایون
همایون
بهزادی دلش با پرسپولیس جوانی بود که خودش شناخته بود. در ابتدای لیگ 54
با خروج ستارگانی بی شمار مثل جعفر کاشانی، محراب شاهرخی، هادی طاووسی،
حسینعلی کلاتی، بیوک وطنخواه و رفتن مسیح مسیح نیا به تیم ابومسلم او ناچار
بود که بازیکنان جدیدی را به تیم بیاورد. آنچنان که گفتیم رزمجو، قوام
رضایی، دادگان، زادمهر، ذوالفقارنسب، فاطمی مقدم و جهانگیر فتاحی به تیم
آمدند و حالا همایون دلش نمی خواست این تیم بسیار جوان بدون او بماند.
بنابراین
وقتی فدراسیون فوتبال وقعی به درخواست همایون بهزادی نگذشت، بهزادی شروع
به استفاده از مجاری قدرت خود کرد و به این کار اهتمام بسیار عجله هم داشت.
چرا که می دانست هرچندساعتی که بیشتر از بازی بگذرد، اثر احتمالی مواد
استفاده شده که بهزادی به آن ادعا داشت از بین می رود، هرچقدر که زمان می
گذشت شکل ادعای اعتراضی همایون به تهدید نزدیک شده و حالادرخواست مجازات
فدراسیون را داشت و ادعا می کرد که کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال، کوتاهی
کرده و با جانبداری از تاج، زمینه های فساد را در فوتبال پدید آورده است!
هیچ کس نم یخواست با ساواک بدطینت مواجه شود.
بنابراین اعتراض جدید و
تهدید همایون بهزادی را بسیار جدی گرفتند، مضاف بر این که در روابط بین
علی عبده مدیرعامل و رئیس باشگاه پرسپولیس و همایون بهزادی، اختلالاتی تازه
بروز کرده بود و عبده، که بر سر نتایج اولیه تیم جدید رابطه اش با همایون
بهزادی شکراب شده بود، حالا پیگیری همایون بهزادی را که جامعه فوتبال آن را
توجیه باخت به تاج تعریف می کرد بر نمی تابید.
حرمت تیم ملی
تیم
ملی قصد داشت در تابستان به مسابقات مقدمات المپیک 1976 مونترآل برود. این
مسابقات در تهران برگزار شده و تیم اول از منطقه غرب آسیا در عرصه یک دوره
بازی انتخابی به المپیک صعود می کرد. المپیکی که یک سال بعد برگزار می شد.
کامبیز آتابای که مطلع بود عبده نسبت به نوع اعتراضات همایون بهزادی دلخور
است از او خواست مانع ادامه فعالیت و سروصدای زیاد همایون شود. آتابای به
عبده چنین درخواستی داد و بهزادی، سال ها بعد این گونه ادعا داشت که به علت
شرکت ایران در مسابقات مقدماتی المپیک 1976 مونترآل، آتابای از عبده خواست
تا مانع فعالیت های سرمربی تیمش یعنی همایون بهزادی شود. همایون بهزادی می
گوید: «اگر اعتراضات را پی می گرفتم، بازیکنان مصرف کننده «افیون» در صورت
خودداری از ارائه نمونه آزمایش ها محروم می شدند و در مقدماتی المپیک شرکت
نمی کردند.» بهزادی برخلاف آنچه از بی توجهی فدراسیون تعبیر شده ادعا دارد
که «فدراسیون فوتبال از 4 بازیکنی که مورد اعتراض بودند درخواست کرد که به
سرعت به آزمایشگاه «فلان» در خیابان «بهمان» رفته و تحت نظارت کمیته
پزشکی، آزمایش بدهند»...
بقیه حرف بهزادی به طور کل چنین است:
فدراسیون می خواست واقعیت امر را اثبات کند اما وقتی به یادشان افتاد
بازیکنان مورد اشاره مورد علاقه «فرانک اوفارل»سرمربی ایرلندی تیم ملی
هستند و مثبت بودن آزمایش، منجر به محرومیت آن ها می شود، از این که تاجی
ها به آزمایش نرفتند خوشحال بود اما استنکاف از آزمایش هم باز برای
فوتبالیست، به وجودآورنده محرومیت بود.
بهزادی، مربیگری، پیشرفت و
اینده خود را برای یک ادعا گذاشت و به دنبال بالارفتن دامنه اختلافاتش را
علی بعده از هدایت پرسپولیس استعفا داد. بعدها این تیم با هدایت بیوک
وطنخواه که سرمربی تیم فوتبال جوانان پرسپولیس شده بود و حالا تیم
بزرگسالان سرخ قدم رو به جلو می گذاشت، قهرمان لیگ ایران شد و حقانیت
برنامه ریزی و تصمیمات همایون بهزادی برای همه روشن شد.
دوپینگ های مهم
رمضانعلی
تیموری، در سال های 63 و 64، سمبل قدرتنمایی رسانه ای ایران در ورزش شد.
در بهمن سال 64 که بندر فاو توسط رزمندگان غیور ایران از عراق گرفته شد و
ارتباط عراق با خلیج فارس به طور کلی قطع شد، خبر آزادسازی «فاو» درسالن
وزنه برداری آزادی اعلام شد و تیموری با روحیه به دست آمده از این شادی
مردمی، رکورد بالای 400 مجموع زد. آن وقت ها در آسیا فقط تیموری بود که می
توانست بیش از 400 کیلو وزنه بزند.
لحظه رکوردزنی تیموری، معیار و
نمادی برای قدرت رزمندگان غیور اسلامبود. به همین دلیل وقتی در تورنمنت
بلغارستان در بهار سال 65 آزمایش دوپینگ تیموری مثبت اعلام شد، اول که خیلی
ها باور نکردند، زمانی هم که مثبت شدن آزمایش قطعی شد خیلی ها به جای انی
که تیموری را به خاطر دوپینگ نکوهش کنند از این که در آستانه بازی های
آسیایی 1986 سئول دوپینگ کرده و یک طلای مهم را از دست داد، متإثر شدند.
ناگهان گویی کودتایی شد و ستارگان وزنه برداری یکی یکی از در و پنجره خارج
شدند. در تیم اعزامی به بازی های آسیایی 1986 سئول، از جمع قهرمانان آسیا
در سال های 64 و 65 شهرام یوسفی، آذر مجیدی، بیژن رضایی، علی مرادی و علی
پاکیزه جم غیبت کردند و چند وزنه بردار گمنام به بازی ها رفتند و دو برنز
گرفتند. همان دو برنز هم به علت دوپینگ از دست رفت تا معلوم شود همه قدرت
وزنه برداری در دو دهه 50 و 60 تحت تاثیر دروغ قدرت با دوپینگ بوده است.
برای آن که وزنه برداری ایران زنده شود یکی از وزنه برداران همان نسل یعنی
علی مرادی تلاش خود را شروع کرد و بالاخره با تلاش و مدیریت او، وزنه
برداری در اواخر دهه 70 شمسی قدرتی دوباره یافت و قدرتش چنان از گذشته
بیشتر شده بود که در المپیک 2000 سیدنی کاروان ورزش برای اولین بار در
تاریخ خود، از وزنه برداری دو طلای همزمان به دست آورد.
کسی باور نکرد
برخی
از آدم ها، هیچ گاه از دوپینگ دل نمی کنند.نام دوپینگ هم اصولا بر وجود
خیلی ها نمی نشیند. دردنیا «اوده بایر» قهرمان پرتاب وزنه آنقدر دوپینگ کرد
که مرد. در دوومیدانی، بن جانسون بدون دوپینگ هیچ نبود. مردی که با دوپینگ
در سال 1988 به 9.79 در صدمتر رسید، بعدها دوپینگ کرد و رفت و گفت بر
میگردم و دنیا را متعجب می کنم اما بدون دوپینگ هیچ نبود. در این میان
افرادی هم بودند که دوپینگ روی وجودشان نمی نشست و تنها یک اتهام بود مثل
عباس جدیدی، «مارادونا» که متهمبه سوء مصرف «افدرین» در جام جهانی 94 شد و
با ناجوانمردی، قهرمانی از آرژانتین بزرگ سلب شد. این حکم درباره «عباس
جدیدی» هم جاری بود. جدید که طلای جهانی 93 تورنتو را گرفت، با آن که می
دانست نمونه ارائه کرده، در تلویزیون بارها از قدرتش و طلای خویش و اهدای
آن به مردم گفت و از پاکی اش اطمینان داشت. چه اگر او پاک نبود، بعدها برای
آن که ثابتکند، به وزن بالاتر نمی رفت و در المپیک 96 آن قدر قدرتمندانه
کشتی نمی گرفت.
جدیدی 93 که طلای جهانی گرفت می توانست این طلا را
در سال های بعد تکرار کند که متهم به سوء مصرف شد.البته بعدها رسول خادم در
همین وزن خوشبختانه 3 طلا گرفت. اما مگر باورکردنی است مردی که سال 93
متهم به دوپینگ می شود، سال 95 (74 شمسی) در 27 سالگی برگشته و در 100 کیلو
برنز و یک سال بعد نقره المپیک بگیرد؟ تنها حق کشی داوری می توانست طلا را
از او بگیرد. عباس جدید، سال 97 به علت عدم حضور در انتخابی ها به
کراسنویارسک نرفت اما سال 77 در 30 سالگی قهرمان جهان شد و در سال های
واپسین، فداکاری کرد و به 130 کیلو رفت. او در این وزن هم برای کشورمان
مدال برنز و افتخار خرید. چطور می شود کسی که در 25 سالگی دوپینگ کرده، در
32 سالگی و در 2 وزن بالاتر و برابر حریفانی زوردارتر از خود صاحب مدال
شود.
دوپینگ های علمی
ایوانف،
سرمربی بسیار باهوش وزنه برداری ایران در اواخر قرن گذشته که همراه با علی
مرادی وزنه برداری را به اوج برگرداند، امروز بعد از نزدیک 17، 18 سال
مشخض شده که تابع یک برنامه علمی و از پیش تعیین شده نیروزایی بوده که به
مرور در طی سال بر قدرت قهرمان افزوده و هنگام مسابقات و ارائه نمونه ها،
اثرش را از دست داده و یا با برنامه ریزی های منسجم و درست نیاز ورزشکار به
نیروزایی در آن مقطع از بین می رفته است. هر چند از 15 سال قبل حضور سرزده
سازمان بین المللی ضددوپینگ در اردوهای ورزشی کشورها و تیم ها باعث تزلزل و
فروپاشی کاخ دوپینگ علمی در ورزشکاران به صورت تیمی و عمومی شد و وزنه
برداری ایران در استانه مسابقات المپیک 2004 آتن به سهولت خاموش شد!
محرومیت دائمی
حداقل
25 قهرمان مدال بگیر ما به علت انجام دوپینگ مدال و افتخار خود را باز پس
داده اند که درباره برخی از آن ها این تکرار و اصرار بر دوپینگ دوباره حیف
بود. امیر علیرضایی و سعید علی حسینی، دو اعجوبه کشتی فرنگی و وزنه برداری
که بهترین های فوق سنگین رشته های خود هستند، نه قربانی توطئه شده اند و نه
اشتباه محاسباتی داشته اند. بلکه شهوت قهرمانی موجب از دست رفتن آن ها شده
است.