این روزها فضای فوتبال ملتهبتر از قبل
شده، از مشکلات فدراسیون فوتبال گرفته تا بحران دو باشگاه استقلال و
پرسپولیس و حتی این بحث تا باشگاههای شهرستانی هم تداوم پیدا کرده است.
تیم ملی ایران هم اسیر مشکلات مخصوص به خود است، آنهم در آستانه یکی از
مهمترین رقابتهای فوتبال ملی در قاره کهن.
این
مشکلات که در مواردی به معضل تبدیل شده، آرامش را از آسمان پرطرفدارترین
رشته ورزشی کشور دور کرده و علاقمندان به فوتبال هر روز به جای شنیدن
خبرهای امیدوار کننده، شاهد اتفاقات تلخ و در مواردی عجیب و غریب هستند.
رو شدن تخلف دیگر مدیر زندانی
داستان
بازداشت حمیدرضا سیاسی آنهم چند روز بعد از اینکه حکم مدیرعاملی باشگاه
پرسپولیس را دریافت کرد، اجازه نداد این باشگاه به آرامش نسبی برسد و
تغییرات را به کام هوادارانش زهر کرد. رفتن به زندان، از یکسو مشکلات
مدیریتی در پرسپولیس را افزایش داد و از سوی دیگر بحرانهای مالی سرخپوشان
را بیشتر کرد، آنهم در آستانه فصل نقل و انتقالات.
اما
ابعاد این بازداشت به همینجا ختم نمیشود زیرا امیررضا خادم در اظهار نظری
عجیب اعلام کرد: "در 10 ماه حضور حمیدرضا سیاسی به هر دلیل در فوتبال،
چیزی بالغ بر 30 میلیارد تومان شخصا برای 3 تیم مختلف از
جمله پرسپولیس هزینه کرده که هزینه صورت گرفته در باشگاه پرسپولیس پس از
لغو قرارداد با اسپانسر حدود 7-8 میلیارد تومان بوده است."
قطعا
این سه تیم پرسپولیس، راهآهن و استقلال هستند و خادم درحالی این صحبت را
بیان کرد که پیش از این خودش و سایر مدیران وزارت ورزش و جوانان موضوع
هزینه کرد سیاسی برای باشگاه استقلال را تکذیب میکردند. یعنی یک فرد هم
برای موفقیت استقلال و هم برای موفقیت پرسپولیس هزینه کرده است!
این
قضیه آنجا جالب میشود که هوشنگ نصیرزاده مسئول کمیته حقوقی و تدوین
مقررات فدراسیون فوتبال هم در اظهار نظری اعلام کرد: "اینکه یک نفر بخواهد
همزمان برای دو باشگاه هزینه کند، تخلف است." پس هزینه برای سه باشگاه را
چه میشود نام گذاشت و اقدام مدیران ورزش برای اجازه دادن به سیاسی برای
انجام چنین اقدامی؟؟؟
همچنین این روزها
از یکسو بحث انتخاب مدیرعامل جدید به عنوان جانشین سیاسی مطرح شده و از سوی
دیگر بحث فروش سهام این باشگاه و واگذاری آن به بخش خصوصی جنبه علنیتر
پیدا کرده است که قطعا این مسائل هم حواشی بسیاری را به همراه خواهد داشت،
همان اتفاقی که ممکن است بزودی برای استقلال هم رخ دهد. آیا ممکن است این
دوباشگاه به آرامش برسند.
تغییرات سوال برانگیز در فدراسیون فوتبال
ماهها
است که بحث تغییرات در فدراسیون فوتبال مطرح شده اما علی کفاشیان بارها و
بارها این موضوع را رد یا غیر منطقی اعلام میکرد. اما ناگهان در اواخر
مجمع عمومی روز شنبه 6 دیماه رئیس فدراسیون فوتبال خبر از پایان همکاری با
فریده شجاعی عضو هیات رئیسه و نایب رئیس دوم فدراسیون فوتبال داد و از
مهین فرهادیزاده به عنوان جایگزین وی نام برد. فرهادیزاده هم یکی دو روز
بعد این پست را نپذیرفت تا الهه عرب عامری به عنوان جانشین شجاعی حکم
بگیرد.
یک روز پس از این اتفاق و در
اقدامی غیر منتظره، احمد هاشمیان رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال از سمت
خود برکنار و دکتر پرهام خانلری به عنوان جایگزین او انتخاب شد، آنهم
درحالیکه کفاشیان اعلام کرد که این تغییر با هماهنگی صورت گرفته ولی
هاشمیان این موضوع را رد کرد. روز بعد هم یک خبر ناگهانی دیگر از فدراسیون
فوتبال بیرون آمد که علی کفاشیان استعفای سیدهادی آیتاللهی را تائید کرده
است اما جانشین او هنوز اعلام نشده است.
سپس
بحث تغییر مهدی محمدنبی دبیرکل فدراسیون فوتبال مطرح شد، فردی که به عنوان
سرپرست تیم ملی فوتبال ایران هم انتخاب شده است. از علیرضا اسدی به عنوان
جانشین دبیرفعلی فدراسیون فوتبال نام برده میشود، آنهم درحالیکه هنوز او
بر سرکارش حاضر میشود و هنوز مشخص نیست او دبیر فدراسیون و سرپرست تیم ملی
خواهد ماند یا خیر.
این یعنی چهارمین
تغییر در کمیتههای مهم فدراسیون فوتبال در فاصله زمانی اندک روز کاری آنهم
در شرایطی که منتقدان معتقدند علی کفاشیان باید از ریاست فدراسیون فوتبال
استعفا دهد و مدیر بعدی خودش این تغییرات را در فدراسیون فوتبال ایجاد
میکند.
از سوی دیگر رئیس فدراسیون
فوتبال در آخرین اظهار نظر خود اعلام کرد که اگر اسماعیل حسنزاده رئیس
کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال که مدتها است در محل کار خود حاضر نمیشود،
به فدراسیون نیاید، فرد جدیدی را به جای او انتخاب میکند. همچنین بحث
برکنار ملامحمد مسئول کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال هم مطرح است، فردی که
نوک تیز انتقادها به سمت اوست.
سربازان فراری برای تیم ملی
روز
قبل از اعزام تیم ملی به استرالیا، سردار موسی کمالی جانشین اداره منابع
انسانی ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد: "مهرداد پولادی، شجاع خلیل زاده،
حسین ماهینی و سروش رفیعی مشکلی برای همراهی تیم ملی در مسابقات جام
ملتهای آسیا ندارند."
این صحبت پایانی
بود بر داستان حضور مهرداد پولادی و سروش رفیعی در تیم ملی که از یکسو
کارلوس کیروش را خوشحال کرد اما از سوی دیگر محمد نوری و بسیاری از افراد
جامعه را ناراحت زیرا کسانیکه تخلف کردهاند، حالا میتواند به جای پوشیدن
لباس خدمت مقدس سربازی، پیراهن تیم ملی را در سفر استرالیا بر تن کنند.
شاید
مسئولان به خاطر منافع ملی به بخشش این 4 بازیکن خصوصا نفراتی که مدنظر
کارلوس کیروش هستند، رای مثبت دادند اما حال سوال اینجاست آیا واقعا این
بازیکنان آنقدر ستاره هستند که به خاطرشان چنین تصمیم گرفته و حق نفراتی که
امروز به عنوان بازیکن سرباز در تیمهای مختلف بازی میکنند و یا با
پوشیدن لباس مقدس سربازی در نقاط سخت به خدمت میپردازند.
البته جای
بسی خوشحالی دارد جانشین اداره منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح پس از
بخشش موفقت این بازیکنان متخلف اعلام کرده که هیچ یک از آنها حق بازی در
تیمهای لیگ برتر و دسته یک را تا پایان این فصل ندارند و تنها در آن دسته
از تیمهای دسته دو که تعیین شده، میتوانند بازی کنند.
سردار
کمالی در ادامه صحبتهایش به این جمله قابل تامل اشاره کرده است: "بخشش
این بازیکنان برای این انجام شد که برخی هیچگونه بهانهای در خصوص نتایج
بازیها نداشته باشند." که به نظر میرسد منظور ایشان مسئولان فدراسیون
فوتبال و کادرفنی تیم ملی است.
امیدوارم
در این شرایط تیم ملی فوتبال بتواند در جام ملتهای آسیا 2015 - استرالیا
نتایج قابل قبولی را بدست آورده و حتی خود را به جام قهرمانی نزدیک کند تا
حضور این بازیکنان در تیم ملی، حداقل منفعتی برای اعتبار بخشیدن دوباره به
فوتبال ایران در قاره کهن داشته باشد.
برخورد عجیب با مربیان ملی
تیمهای
پایه فوتبال ایران در سال 93 ناکام بودند و شاید میتوان این حق را برای
مدیران فدراسیون فوتبال و کمیته جوانان قائل شد که آنها را برکنار میکرد
اما شکل و شیوه این برکناریها اصلا جالب نبود، خصوصا مربیانی که
موفقیتهای بزرگی را برای فوتبال ایران رقم زدند.
پس
از این برکناریها، اتفاقات جالبیتری رخ داد و مربیانی در راس امور و یا
در بخشهای فنی این تیمها قرار گرفتند که سابقه همکاریشان با تیمهای
پایه تیمهای مختلف بسیار اندک بود، آنهم در شرایطی که گزینههای بهتری هم
در فهرست نفرات ارائه شده از سوی فدراسیون وجود داشت.
اما
از همه اینها عجیبتر اتفاقی است که در تیم امید رخ داد. انتخاب سرمربی در
این تیم آنقدر طول کشید که فدراسیون از مربیان قبلی این تیم خواست که
برنامههای آمادهسازی را پیگیری کنند که یکی از این مربیان مسعود مقیم
بود. این مربی در اردوی قطر و اردوهای آمادهسازی پس از آن تیم فوتبال امید
را تمرین داد، آنهم در شرایطی که بعد از کنار گذاشتن نلو وینگادا، خودش
استعفا داده بود اما مسئولان فدراسیون از او خواسته بودند به همکاریاش با
تیم امید همچنان ادامه دهد.
این مربی که
سالها در تیمهای پایه ایران حضور داشته و عملکرد فنیاش مورد تایید
نفراتی است که با او کار کردهاند، در زمان انتخاب محمد خاکپور هم قرار شد
در بین مربیان تیم امید قرار داشته باشد و تمرینات آمادهسازی این تیم را
هم برگزار کرد اما ناگهان تغییراتی در تیم امید ایجاد شد و این مربی از
فهرست مربیان کنار گذاشته شد.
البته این
اتفاق در سایه خداحافظی ناگهانی علی کریمی از تیم ملی قرار گرفت؛ اتفاقی که
دوباره در تیم ملی ایران رخ داد. یکبار پیش از اعزام این تیم به جام جهانی
2014 برزیل، مجید صالح از ادامه همکاری با کیروش و تیم ملی انصراف داد و
یکبار هم کریمی، بدون بیان دلایل خداحافظی، قید همراهی با تیم ملی ایران را
زد.
تمام این مسائل، روزهای آرام فوتبال
ایران را پرتلاطم کرده است، روزهایی که حداقل به موفقیت تیم ملی بهتر
میشد جلوی برخی از اتفاقات را گرفت تا ملیپوشان بدون دغدغه راهی استرالیا
شده و پس از سالها، افتخاری بزرگی را برای فوتبال ایران رقم بزنند.