... وقتی واعظ آشتیانی برای اولین بار از نام صمد مرفاوی به عنوان سرمربی تیمش نام برد مخاطبانش پوزخندی زدند و به آسانی از کنار این حرف گذشتند؛ آن روزها همه با بیتوجهی به دنبال گزینههای تازه میگشتند. از سنول گونش گرفته تا مجید جلالی و پرویز مظلومی! بعد شایعه آشتی واعظ آشتیانی با امیرقلعهنویی به تیتر یک اخبار تبدیل شد تا دوباره صمد مرفاوی تا حد یک دستیار تنزل پیدا کند! واعظ اما روی حرفش ایستاده بود. او مدام نام مرفاوی را زیر لب تکرار میکرد، تا اینکه صمد دور از جنجالهای خبری و در سکوتی محض حکم سرمربیگریاش را از دستان واعظ آشتیانی گرفت و همه گمانهزنیها را باطل کرد. صمد مرفاوی آمد اما نه مثل امیر قلعهنویی و ناصر حجازی!
صمد دوباره سرمربی استقلال شد اما نه مثل روزی که فیروز کریمی با آن همه حاشیهسازیهای بیادبانه سکاندار تیم آرزوهایش شد! صمد مثل همیشه آرام، بیصدا و سرشار از ویژگیهای اسرارآمیز درونیاش آمد ... او بیصداترین مربی تاریخ استقلال است. مردی که فقط میگوید: «کار، کار، کار!» از همان روز که سرمربی استقلال شد تصمیم گرفت مصاحبه نکند. او در این باره میگوید: «رسانه گریز نیستم. نمیخواهم سر و صدا داشته باشم. میخواهم دور از هیاهو کار کنم.» صمد مرفاوی این است، مردی درونگرا که در همه حال سعی میکند بودنش را با همان تاکتیک ابداعیاش ابراز کند! او میخواهد با نتایجش حرف بزند و شاید قهرمانی استقلال همراه با صمد مرفاوی صدای فریاد او باشد!
رفتار مرفاوی را البته نباید به حساب غرور آمیخته با بیاعتمادیاش دانست. صندلی سرمربیگری استقلال او را از خود بیخود نکرده است. او همان است که بود. مثل آن روزها که بهواسطه سایه سنگین امیر قلعهنویی کمتر کسی سراغش را میگرفت. صمد فقط حساسیتهای ناشی از موقعیت کنونیاش را میشناسد. برای همین است که سعی میکند با دقت حرکت کند و قدمهایش را آهسته بردارد ...
اولین سوالی که میتوان از شما پرسید این است که چرا مصاحبه نمیکنید! صمد مرفاوی از وقتی سرمربی استقلال شد خودش را مخفی کرد؟
(میخندد) نه! من چندان هم مخفی نبودم. در همه این روزها وقتی صفحات روزنامهها را ورق میزدم مصاحبههای بسیاری را از قول خودم میدیدم و مدام از خودم میپرسیدم: «صمد تو بودی که این حرفها را زدی؟!»
صدای شما همه جا شنیده میشود. از وقتی پایتان را به باشگاه میگذارید تا وقتی که به تمرین میروید. در کوچه و خیابان هم میتوان صدایتان را شنید برای همین حرفهای شما فیالفور وارد صفحات روزنامهها میشود!
خیلی وقتها از قول من حرفهایی منتشر میشود که تعجب میکنم! (دوباره میخندد) نمیدانم شاید این هم از ویژگیهای سرمربیگری در استقلال است!
امیر قلعهنویی سال گذشته مدام روی صفحات روزنامهها دیده میشد. او هر روز مصاحبه میکرد. و حتی کار به جایی رسیده بود که صبح به صبح یکی از سایتها یادداشتی به قلم امیر قلعهنویی را روی خروجیاش میگذاشت.
قلعهنویی هم این طوری نبود اما من نمیخواهم زیاد وارد آن فضا بشوم و به سوالهای این جوری پاسخ بدهم میخواهم بگویم هر کسی خصوصیات اخلاقی خودش را دارد؛ فقط همین.
شاید همین خصوصیات اخلاقی، تیم شما را نسبت به تیم قلعهنویی متفاوت جلوه میدهد، درست است؟
باور کنید دوست ندارم وارد آن فضا بشوم. نمیخواهم با امیر قلعهنویی مقایسهام کنید. این سوال من را به حاشیه میبرد.
این تیم خواه ناخواه بازمانده تیم سال قبل است. چطور نباید از سال گذشته چیزی گفت؟
من نمیدانم مشکل استقلال چیست که خیلیها سعی میکنند با سال قبل مقایسهاش کنند.
مشکل شما این است که گل نمیزنید؛ مشکل شما این است که از آن جذابیتهای سال گذشته فاصله گرفتهاید که این شاید به تفکرات شما مربوط میشود.
نه، اینطور نیست. شما یادتان رفته ما سال گذشته هم به خصوص در انتهای فصل نتایج خوبی نمیگرفتیم. به من بگویید آخر فصل چه نتایج خوبی گرفتیم که حالا باید از آنها یاد کنیم؟ یادتان رفت پس از دربی، استقلال به مشکل خورد. ما به غیر از پیروزی مقابل پیام و ملوان چه کار کردیم. آن روزها هم ما وارد مشکلات شده بودیم.
این پاسخ یعنی اینکه صمد مرفاوی از تیمش راضی است؛ درست است؟
راضی نباشم؟ نباید احساس رضایت کنم؟ استقلال الان 12 امتیازی است و این نتیجه با اوایل فصل قبل هم قابل قیاس نیست. هر چند که من اصلا دوست نداشتم وارد آن فضا شوم چون بعضیها برداشت غلط میکنند.
نگران واکنش امیر قلعهنویی هستید؟ شما نمیخواهید امیر از شما دلگیر شود، درست است؟
بله، چون امیر دوست من است. من به هیچکس بیاحترامی نمیکنم فقط دوست دارم آرام باشم و کارم را انجام بدهم. هر کسی حرمت دارد و من به هیچ احدی بیاحترامی نمیکنم.
میدانید چرا انتقاد به تیم مرفاوی زیاد است؟ به خاطر اینکه صمد خودش یک مهاجم سر و پا انگیزه بود اما تیمش کم گل میزند.
من هم موقعیت خراب میکردم. من هم در هر بازی گل نمیزدم. این حرفها نیست که چون صمد خودش یک مهاجم بوده تیمش هم باید همه تیمها را گلباران کند. همین بازی با سایپا را نگاه کنید. چند تا از موقعیتهای ما گل نشد. آیا ما در آن بازی بد بازی کردیم؟ پاسخ این سوال یک چیز است؛ نه، استقلال در آن بازی خیلی موقعیت ساخت اما خب، فقط دو موقعیت وارد دروازه شد.
تفکرات دستیارانتان چقدر در شما تاثیرگذار است؟
من با همه دستیارانم تعامل دارم مثل همه مربیان اما خب، حرف اول و آخر را سرمربی میزند و باید یک نفر باشد که تصمیم نهایی را بگیرد. به همین دلیل وقتی همه چیز را تجزیه و تحلیل کردم تصمیم نهایی را میگیرم.
فکر نمیکنید تاکتیک بازی استقلال خیلی به فوتبال نتیجهگرای آلمانها نزدیک شده است؟ آیا این حاصل تفکرات اریش روتهمولر است؟
تفکر من تفکر فوتبال است. نه، من آلمانی نیستم. من یک ایرانی هستم و تفکرات خودم را دارم اما بگذارید یک چیز را به شما بگویم؛ مگر به فوتبال زیبا امتیاز میدهند؟
به هیچ وجه اما یکی از ویژگیها هم میتواند باشد، مثل روند خوبی که در خط دفاع شما شکل گرفته است.
آفرین! من هم میخواستم همین را بگویم. ما هم دنبال فوتبال زیبا هستیم مثل همین حالا که همه از خط دفاعمان تعریف میکنند اما برایم امتیاز گرفتن خیلی مهمتر است.
به خاطر همین در تبریز تا حدودی نیمه دوم عقب آمدید؟!
نه من عقب نیامدم. اتفاقاً آنجا هم دنبال پیروزی بودم. اما دیدید که نشد. تعویضهایم همگی در راستای پیروزی بود. سیاوش به جای عنایتی آمد و سیدصالحی به جای آرش. آیا شما به این تعویضها میگویید دفاعی؟
نه تعویضهای شما دفاعی نیست اما تفکرات شما میتواند دفاعی باشد! مثلاً به سیاوش بگویید در خط هافبک بازی کند یا از آرش بخواهید گوش چپ باشد.
آن شب در ورزشگاه یادگار امام تبریز دنبال پیروزی بودم، اما نشد. میخواستم اولین پیروزی بیرون از خانه را رقم بزنیم اما یک لحظه غفلت اجازه نداد. من از بازیکنان تعویضیام خواسته بودم در همه حال فکر گلزنی باشند و دیدید که پس از گل تراکتورسازی موقعیتهای خوبی نصیب ما شد. اینطور نیست که من از مهاجم تیمم بخواهم دفاع کند.
در تبریز با یک مهاجم بازی کردید این را قبول ندارید؟
پس آرش و فرهاد مجیدی چه کاره بودند؟ آیا آنها مدافعان استقلال هستند؟
نه! اما وقتی کمی عقبتر بازی میکنند این تصور ایجاد میشود. در واقع شما این تلقی را شکل میدهید!
همه ما داریم هجومی بازی میکنیم. از خط دفاع گرفته تا خط حمله. نمیتوانیم برای از بین بردن انتقادها با یک دفاع بازی کنیم تا همه فکر کنند استقلال دارد هجومی بازی میکند! من دارم آثار یک بازی رو به جلو را در تیم مشاهده میکنم اما از آن آدمها نیستم که شلوغش کنم. واقعا نمیدانم چرا باید درباره این موضوع توضیح بدهم.
اگر اشتباه نکنم بهترین لحظهای که به شما گذشت موقعی بود که مقابل امیر قلعهنویی به پیروزی رسیدید ؟
(قدری مکث) آن بازی را فراموش کردم!
مثل همین الان، شما پس از آن پیروزی هیچ حرفی نزدید! یک سیاست کاملا مودبانه و سرشار از احترام!
اهل تبلیغ کردن نیستم. این را خودتان میدانید. باید خودم را گنده میکردم تا بگویند مرفاوی هم هست؟ نه من اهل این کریخوانیها نیستم.
اما از مهاجمانتان خیلی تبلیغ میکنید.
نه، این کار را هم نکردم اما از آنها دفاع کردم تا بدانید از آنها راضی هستم.
به عنایتی اجازه میدهید استقلال را ترک کند؟
مگر قرار است برود؟
مصاحبه کرده و گفته یکی از مهاجمان باید ترانسفر شود.
تا من نگفتم هیچ کس جایی نمیرود. اصلاً این خبرها نیست.
عنایتی میگوید ما به خاطر تعویض استرس داریم. به خاطر همین باید خط حمله را خلوت کنیم تا بازیکنانی که در این پست بازی میکنند خیالشان راحت باشد.
من خودم هم مهاجم بودم اما هیچ وقت استرس نداشتم. هر وقت هم به میدان میرفتم تلاش میکردم گل بزنم. البته این برای همه بازیکنان وجود دارد. از چارچوب دروازه گرفته تا خط حمله. همه باید زحمت بکشند و خودشان را در ترکیب تیمها ثابت کنند.
فکر نمیکنید حرف عنایتی درست است؟
اینکه چه کسی بازی کند و چه کسی بازی نکند به من و دیگر اعضای کادر فنی مربوط میشود. من از همه بازیکنان میخواهم حتی اگر یک دقیقه در ترکیب تیم قرار گرفتند بروند و برای گلزنی تلاش کنند. من دوست دارم تلاش همه مهاجمان را ببینم حالا اینکه آنها گل نمیزنند اشکالی ندارد. برای من تلاش آنها خیلی مهمتر است.
به این ترتیب با همین تعداد مهاجم به کارتان ادامه میدهید. این شیوه چالشزا نیست؟
بله، قطعاً به همه آنها نیاز دارم...
... راستی این ماجرای حبس کردن بازیکنان چه بود؟
یکی از خبرنگاران با من تماس گرفت و گفت چرا بازیکنان را پس از بازی با تراکتور در رختکن تیمتان حبس کرده بودید. من هم جوابش را دادم و گفتم هیچ حبسی در کار نبود و نیروی انتظامی از ما خواسته بود در رختکن بمانیم تا اوضاع بیرون ورزشگاه روبراه شود. بعد این پاسخ تیتر یک مصاحبه شد که همه فکر میکردند چه اتفاقی افتاده است.
میگفتند چون میخواستید با بازیکنان حرف بزنید آنها را حبس کردید؟!
من هیچ وقت در رختکن با بازیکن حرف نمیزنم! شاید باور نکنید اما من سعی میکنم آن لحظه با بازیکن حرف نزنم و همه حرفهایم را در هتل به بازیکنان بگویم. در همه بازیها این رویه را حفظ میکنم.
آقای مرفاوی میخواهم درباره آینده استقلال از شما بپرسم. وقتی به روزهای پایانی لیگ نگاه میکنید چه چیزی را میبینید؟
روزهای قشنگ. من به کارم اعتقاد دارم و خیلی امیدوارم.
فصل ششم را یادتان هست؟ آن روزها حس بدی به شما منتقل نمیکند؟
3 سال از آن فصل میگذرد. خیلی چیزها عوض شده است.
و شما امیدوارتر از آن روزها؟!
(میخندد) بله، خیلی امیدوارم.