بازى تراکتورسازى- استقلال با حاشیه هاى زیادى همراه بود، حاشیه هایى که از ساعت ها قبل از برگزارى مسابقه استارت آن خورده بود و تا چند ساعتى بعد از پایان این دیدار ادامه داشت. حاشیه هایى که البته زیاد
خوشایند هم نبود!
***
تراکتورسازان جنگ روانى را علیه استقلالی ها از چند روز پیش آغاز کردند، وقتى که محمد نصرتى کاپیتان این تیم براى آبی پوشان خط و نشان کشید و گفت یک استقلالى را در ورزشگاه یادگار اما م(ره) نخواهید
دید و یا مصاحبه دیگر بازیکنان این تیم که ادعا کرده اند تبریز استقلالى دارد اما آنها از ترس هواداران تراکتور
جرأت آمدن به استادیوم را ندارند!
البته صحبتهاى مسئولان تراکتور را هم حتماً خوانده بودید که گفته بودند اجازه این را نخواهیم داد که تماشاگران استقلال بیشتر از 10 درصد سکوها را پر کنند!
***
شنبه استقلالى ها به دیار ستارخان و باقرخان رسیدند، اعضاى این تیم از فرودگاه با یک دستگاه اتوبوس به سمت هتل حرکت کردند، هنوز چند مترى طى نکرده بودند که با اصرار تعدادى از جوانان تبریزى اتوبوس ایستاد، آنها از بازیکنان آبى پوش امضا و عکس یادگارى گرفتند، وقتى اتوبوس دوباره به حرکت ادامه داد پرچ مهاى قرمزرنگ از زیر پیراهنهاى تبریز یها درآمد و به تشویق تراکتورسازى پرداختند و آنها آرزوى شکست استقلال را مقابل تیم شهرشان کردند، در طول مسیر این اتفاق یعنى تشویق تراکتور مقابل دیدگان استقلالیها چند بار دیگر اتفاق افتاد.
هواداران تراکتور جلوى در هتل نیزا نتظارا ستقلالیها را می کشیدند، شعار علیه استقلال و هو کردن آنها تا ساعاتى پیش از بازى نیز ادامه داشت.
***
استقلال بعد از یک دهه پا به تبریز گذاشته بود، آخرین بارى که آبی پوشان به این شهر پا گذاشته بودند سال 80 بود، دیدارى که با برترى پسران آبى با سه گل به پایان رسیده بود، فرهاد مجیدى در آن مسابقه هتریک کرده بود، اعضاى این تیم انتظار میزبانى بهترى را از تبریزیها داشتند، آنها میگویند جو خوبى در ورزشگاه حاکم نبود، در طول 90 دقیقه جریان این مسابقه هم فحش خوردیم و هم انواع و اقسام بطرى به طرفمان پرتاب شد، 80 هزار هوادار تبریزى خواهان باخت استقلال بودند، شاید اگر حضور این طرفداران نبود استقلال تک گل خود را حفظ میکرد و با سه امتیاز کامل به پایتخت برمیگشت.
***
درست یک ساعت قبل از بازى مرفاوى براى بازیکنانش کلاس توجیهى گذاشت، او آخرین توصیه هاى فنى رابه شاگردانش کرد، بعد هم ترکیب ثابت تیمش را اعلام کرد، برخى از بازیکنان که انتظار داشتند در ترکیب حضور داشته باشند وقتى متوجه شدندباید از روى نیمکت نظار ه گر عملکرد همبازیانشان باشند رنگ چهره شان تغییر کرد و به وضوح میشد عصبانیت و ناراحتى را در چهره شان مشاهده کرد. سیاوش اکبرپور، محمد محمدى، مهدى امیرآبادى و فابیو جا نواریو این توقع را داشتند که به میدان بروند،اما مرفاوى تصمیمش را گرفته بود وا ز دهانش نام وحید طال بلو، امیرحسین صادقى، پژمان منتظرى، هادى شکورى، هاشم بیگزاده، خسرو حیدرى، حسین کاظمى، کیانوش رحمتى، فرهاد مجیدى، رضا عنایتى و آرش برهانى شنیده شد.
***
در دقیقه 20 روى ضربه ایستگاهى خسرو حیدرى، فرهاد مجیدى با ضربه سر توپ را از میان دستان حسن رودباریان عبور داد، پس از گلزنى این بازیکن استقبال خوشایندى از او به عمل نیاوردند و سر او شکست. این اتفاقات حاشیه اى توسط ناظر مسابقه یادداشت شد تا در اختیار کمیته انضباطى قرار داده شود،
یک بازیکن استقلال برایمان تعریف میکرد وقتی بازى تمام شد وبه سمت رختکن رفتیم تا دو ساعت حبس
شده بودیم و نمی توانستیم بیرون بیاییم، تونل خروجى ورزشگاه باریک بود و زمان زیادى گذشت تا 80 هزار
هوادار خارج شوند، اصلاً جو خوبى نبود وبرخورد خوبی با بازیکنان تیم ما صورت نگرفت. امیدوارم اتفاقاتى که
یکشنبه شب در تبریز رخ دادا ز سوى مسئولان فدراسیون فوتبال مورد بررسى دقیق و کامل قرار گیرد تا دیگر
شاهد این برخوردها نباشیم!
***
استقلالى ها افسوس این را میخوردند که چرا نتوانستند از گلى که به ثمر رسانده بودند محافظت کنند و به جاى سه امتیاز یک امتیاز کسب کردند تا نتوانند براى اولین بار در لیگ نهم طعم شیرین صدرنشینى را بچشند، مرفاوى اگر چه از نتیجه حاصل شده رضایت نداشت اما از عملکرد بازیکنانش تشکر کرد وبه آنها خسته نباشید گفت. سرمربی استقلال در رختکن روى صندلى نشسته بود و اتفاقات بازى را مرور می کرد که دو سه بازیکن نسبت به کم بازى کردن یا بازى نکردنشان معترض بودند، آنها غرولند میکردند و صداى یک بازیکن آبی پوش بلندتر از دو نفر دیگر بود، او اصلاً توقع نداشت فیکس نباشد و دقایق زیادى را درست مثل یک
تماشاگر بازى تیمش را ببیند. شاید مرفاوى صداى معترضان را نشنید و شاید هم او به روى خودش نیاورد تا حرمتها حفظ شود و شاید هم در آینده با آنها برخورد کند.